شنبه ۲۵ اسفند ۰۳
چهل منبر فاطمی سیره و سیمای حضرت فاطمه زهرا (س)
تالیفات،تحقیقات و پژوهشهای حجه الاسلام حسن بابایی
فهرست
تالیفات و مقالات
نقشه وبلاگ
تماس باما
چهل منبر فاطمی سیره و سیمای حضرت فاطمه زهرا (س)
یکشنبه ۲۷ آذر ۰۱ ۰۸:۵۶
۳۰ بازديد
حسن بابایی
۰
۰
۰ نظر
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا
وارد
شوید.
ارسال نظر به صورت ناشناس
نام *
آدرس ایمیل
آدرس وب
پیام *
کد امنیتی *
نظر بصورت خصوصی ارسال شود
پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد
درباره من
معرفی تالیفات،تحقیقات و پژوهشهای حجه الاسلام حسن بابایی
من در شبكه هاي اجتماعي
آرشيو
آذر ۱۴۰۱
(۱۴)
دی ۱۴۰۱
(۳۴)
تازه ترين مطالب
مثل حسین(علیه السلام) باشیم
حقیقت تفقه:تحلیلی بر نقش حوزه های علمیه درانقلابی بودن و انقلابی ماندن
چهل منبرنمازی سیمای نمازدرقرآن و روایات
چهل منبرنقوی سیره و سیمای حضرت امام علی النقی (ع)
چهل منبرموسوی"کاظمی" سیره و سیمای حضرت امام موسی کاظم علیه الاسلام
چهل منبرمهدوی سیره و سیمای حضرت مهدی (عج)
آخرين نظرات
۲۰ فیلم انگیزشی موفق جهان که نباید از دست ب..
بهترین فیلم های غمگین اگر به فیلمهای..
آشنایی با ماه های میلادی به انگلیسی با ترجم..
پربازديدترين مطالب
چهل منبر فاطمی سیره و سیمای حضرت فاطمه زهرا (س)
سلسله منابر اهل بیت (ع)-جلد33 چهل منبرقدسی سیمای روزجهانی قدس و مسجدالاقصی مولف:حسن بابایی بسم الله الرحمن الرحیم قدس، دفتر خونین شجاعت و مقاومت اسلامی است. هرگلبرگ این دفتر، یادمان حماسه ای ماندگار، فریادی بی کرانه و مظلومیتی بی مرز است. قدس، قبله پیشین مسلمانان و قلب کنونی آنان است. ما در طول تاریخ با قدس زیسته ایم و پاسدار قداست قدس بوده ایم. قدس جغرافیای عشق، تاریخ ایثار و محراب نیایش های خونین است.ماه رمضان سال 1358 خورشیدی بود که خورشید درخشان آسمان انقلاب ایران، حضرت امام خمینی رحمه الله ، در پیامی سرنوشت ساز، آخرین جمعه ماه رمضان هر سال را به عنوان روز قدس تعیین کردند و آن را روز حیات اسلام نامیدند. از آن پس، همه ساله در آخرین جمعه ماه رمضان، شاهد راه پیمایی گسترده مردمی هستیم که با شعارهای کوبنده «مرگ بر اسرائیل»، «مرگ بر امریکا»، «امریکا عدوّالله» و «اسرائیل عدوّالله»، خواستار رهایی بیت المقدس از چنگال نظام صهیونیستی می شوند و با حضور پرشور خویش، حمایت خود را از مردم فلسطین و مبارزات آنان تا آزادی قدس شریف اعلام می کنند. شرکت زنان و مردان روزه دار در این راه پیمایی عظیم، حمایت از انقلاب انتفاضه و تجدید بیعت با فرمان تاریخی امام خمینی رحمه الله است.روز قدس را امام خمینی رحمه الله بر تارک تاریخ به یادگار گذاشت تا مردمان مسلمان جهان از ستمی که بیدادگران بر ملت مظلوم فلسطین روا می کنند، غافل نمانند. این فریاد بیدار باش امام عاشقان، شلاقی بود بر ذهن های خفته ملت اسلام، تا از خواب عمیق غفلت بیدار شوند و در برابر ستمگران تاریخ، با قامتی برافراشته قیام کنند. اکنون که سال ها از سخنان پیامبرگونه آن بزرگ مرد الهی گذشته است، می بینیم که روز قدس، شهرتی جهانی یافته و مرزها را در نور دیده و در اعماق دل و جان ملت های آزاداندیش جهان، و به ویژه کشورهای اسلامی، نفوذ کرده است.پیر بیدار انقلاب، حضرت امام خمینی رحمه الله در پیامی به مناسبت روز قدس این چنین فرمودند: «روز قدس روز اسلام است. روز قدس، روزی است که اسلام را باید احیا کرد... روز قدس روزی است که باید به همه ابرقدرت ها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطره شما به واسطه عمّال خبیث شما، واقع نخواهد شد. روز قدس روز حیات اسلام است. باید مسلمین به هوش بیایند. باید بفهمند قدرتی را که مسلمین دارند».مقام معظم رهبری درباره روز قدس می فرمایند:«اکنون، جمعه آخر ماه مبارک رمضان ـ که از سوی امام راحل عظیم ما رحمه الله روز قدس نامیده شده ـ در پیش روی ماست. [باید] روز قدس را و همه این ایام حساس را که لیلة القدر تاریخ اسلام است، به بیداری و هشیاری بگذرانیم و تا مطلع الفجر نجات ملت های مسلمان و مخصوصا ملت شجاع و مظلوم فلسطین، دست از تلاش نکشیم. این جانب امیدوارم ملت بزرگ ما در این روز قدس نیز مانند همیشه با حضور یکپارچه خود در خیابان ها و راه پیمایی تا محل نمازهای جمعه، فریاد رسا و غریو رعدگون خود را به گوش جهانیان برساند و تکرار کند که امت امام خمینی عظیم، همواره در کنار فلسطین، و خصم دشمنان آن خواهد بود». اصفهان/جمعه آخرماه مبارک رمضان 1397 حسن بابایی منبراول: روز جهانی قدس، میراث روحالله است/نمایشِ قدرتِ امّتِ حزبالله است آیه : « «سبْحَانَ الَّذِی أَسرَی بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسجِدِ الْحَرَامِ إِلی الْمَسجِدِ الاَقْصا الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنرِیَهُ مِنْ ءَایَتِنَا إِنَّهُ هُوَ السمِیعُ الْبَصِیرُ»«منزّهاست آن خدایی که بندهاش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الأقصی- که پیرامون آن را برکت دادهایم- سیر داد، تا از نشانههای خود به او بنمایانیم، که او همان شنوای بیناست »سوره اسری آیه اول حدیث: پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در توصیف مسجد الاقصی میفرمایند:«فیه المحشر و المنشر و الصراط و المیزان» «محشر و محل برانگیخته شدن مردم و راه و میزان عمل در آنجاست» سیمای مسجدالاقصی: مسجدالاقصی (به عربی: المسجد الأقصی، بهمعنی دورترین مسجد) مسجدیست که نام آن در آیه اول سوره اسراء آمدهاست، که اشاره به معراج و سیر شبانه پیامبر اسلام از مسجدالحرام به مسجدالاقصی دارد. تاریخچه فلسطین: مساحت فلسطین - که در اشغال دشمن صهیونیستی است - ۲۷۰۲۷ کیلومتر مربع میباشد. فلسطین بخشی از بلاد شام (سوریه، اردن و لبنان) به شمار میرود که از طرف شرق به اردن، از غرب به دریای مدیترانه، از شمال و شمال شرقی به لبنان و سوریه و از جنوب به خلیج عقبه و صحرای سینای مصر محدود میشود.در فلسطین سه منطقه کوهستانی، دشتی و ساحلی وجود دارد که زمینهای حاصلخیز کشاورزی را تشکیل میدهد. صحرای نقب در بخش جنوبی واقع شده و یک سوم مساحت فلسطین را تشکیل میدهد. روزجهانی قدس در کلام ولایت: امام خميني (ره) در روز 16 مرداد سال 1358 مصادف با سيزدهم رمضان 1399 همزمان با شروع دور تازهاي از جنايات بيرحمانه رژيم اشغالگر صهيونيستي در لبنان طي پيامي، روز جمعه آخر ماه مبارك رمضان را به عنوان «روز جهاني قدس» تعيين كردند و عموم مسلمين جهان را به همبستگي اسلامي در اين روز بزرگ فراخواندند. تاریخچه صهیونیسم:تعریف صهیونیسم:صهیون، نام موقعیتی در بیتالمقدس است (ر.بهفرهنگ نفیسی ج۳، ص۲۱۸) که هیکل سلیمان، مسجدالاقصی و قبهالصخره روی آن ساخته شده است(جمالزاده ۱۳۸۶، ص۵۹). گاهی نیز مقصود تمام شهر اورشلیم است یعنی شهر برگزیده خدا یا شهر آسمانی. این اصطلاح درمیان علما متداول است که آرزوی قومخداوند صهیون است (خزایی ۱۳۸۹، ص۲۶).اما واژه صهیونیسم که برگرفته از این کلمه است، (و این نامگذاری آیینهی تمامنمای هدف یهودیان ازاین نهضت میباشد) یک جریان ناسیونالیستی متعصب متعلقبه بورژوازی یهود، برای به وجود آمدن کشور خودمختار یهودی در فلسطین میباشد. صهیونیسم جنبشی سیاسی و هدف آن جذب یهودیان و فراهم کردن زمینه های مهاجرت آنها به فلسطین است تا بدین وسیله دولتی یهودی به عنوان نماد فرهنگ و دین یهود تشکیل دهند و مشخصه بارز آن نژادپرستی یهودی باشد. این جنبش در اواسط قرن نوزدهم میلادی به رهبری تئودور هرتزل فعالیت خود را آغاز کرد. این جنبش با نام "صهیونیزم" در واژگان سیاسی جهان تثبیت شد و علیرغم این که گرایشی فراگیر در میان فعالان مذهبی و سیاسی یهودی نبود، به دلیل انطباق با اهداف قدرت های آن روز اروپا، خصوصاً دولت بریتانیا و در مرحله بعد فرانسه، مورد حمایت سرسختانه و گسترده آنان قرار گرفت و توانست سکان هدایت اکثریت فعالان سیاسی و مذهبی یهودی را به دست بگیرد. نظریه پردازان صهیونیست بسیار علاقمندند "صهیونیزم" را به عنوان اندیشه ای معرفی کنند که ریشه در اعماق تاریخ دارد ولی تمایلی برای ارائه ادلّه مستدل برای اثبات این مدعا از خود نشان نمی دهند منبردوم: روز جهانی قدس، زنده و پاینده است/خورشید این انقلاب، همیشه تابنده است آیه : «وَنَجَّيْنٰہُ وَلُوْطًا اِلَى الْاَرْضِ الَّتِيْ بٰرَكْنَا فِيْہَا لِلْعٰلَمِيْنَ]سورۂ انبیاء، آیت:۷۱]؛ و ما ابراهيم را با لوط رهانيديم و آنها را به سرزميني كه براي جهانيان با بركت قرار داديم بفرستاديم.»در كتاب انس الجيل به نقل از ابن عباس آمده است كه مقصود از سرزمين مبارك در اينجا همان مسجدالاقصي است كه در اين سرزمين چشمههاي آب شيرين فراواني در جريان است حدیث: پیامبرگرامی اسلام (ص) در حدیثی فرموده اند: «ارض محشر و منشر است، سرزمین رستاخیز است، بدانجا روید و نماز در آن بگذارید ، برای اینکه نماز در آن مثل هزار نماز در غیرآن است.» سیمای مسجدالاقصی: این مسجد، که در بخش شرقی شهر بیتالمقدس (اورشلیم) قرار دارد، در سال ۷۱۰ ساخته شد. مسلمانان پس از هجرت به مدینه، تا سال یکم هجری به سمت بیت المقدس نماز میخواندند.همچنین باید توجه داشت مسجد در قرآن به معنای کلیسا و کنیسه هم به کار رفتهاست. تاریخچه فلسطین: فلسطین فعلی به سه بخش تقسیم میشود: سرزمین اشغالی ۱۹۴۸ که یک میلیون و یکصد هزار فلسطینی را در خود جای داده است.کرانه باختری که مساحتی بالغ بر ۵۶۵۰ کیلومتر مربع داشته و شهر قدس را در برمیگیرد جمعیت فلسطینی آن قریب به یک میلیون و پانصدهزار نفر است. نوار غزه با مساحتی بیش از ۳۵۰ کیلومتر مربع که جمعیت فلسطینی آن حدود یک میلیون و سیصد هزار نفر است. روزجهانی قدس در کلام ولایت: متن پيام امام خميني (ره) به اين شرح است:بسمالله الرحمن الرحيم من در طي ساليان دراز،خطر اسرائيل غاصب را گوشزد مسلمين نمودم، كه اكنون اين روزها به حملات وحشيانة خود به برادران و خواهران فلسطيني شدت بخشيده است، و به ويژه در جنوب لبنان به قصد نابودي مبارزان فلسطيني، پياپي خانه و كاشانة ايشان را بمباران ميكند.من از عموم مسلمانان جهان و دولتهاي اسلامي ميخواهم كه براي كوتاه كردن دست اين غاصب و پشتيبانان آن به هم بپيوندند و جميع مسلمانان جهان را دعوت ميكنم آخرين جمعة ماه مبارك رمضان را كه از ايام قدر است، و ميتواند تعيين كنندة سرنوشت مردم فلسطين نيز باشد، به عنوان «روز قدس» انتخاب، و طي مراسمي همبستگي بينالمللي مسلمانان را در حمايت از حقوق قانوني مردم مسلمان اعلام نمايند. از خداوند متعال پيروزي مسلمانان را بر اهل كفر خواستارم. والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته.روحالله الموسوي الخميني تاریخچه صهیونیسم: "ناهوم سوکولف" نویسنده کتاب "تاریخ صهیونیزم" و از رؤسای "آژانس یهود" مدعی شده است: "اندیشه صهیونیزم به اندازه قوم یهود قدمت دارد و نمایندگان اندیشه و مکتب یهود، آن را ترویج کرده بودند"؛ اما "موشه منوهین" یکی از اندیشمندان نامدار یهودی در کتاب خود آورده است: "تا سده نوزدهم چیزی به نام "ناسیونالیزم سیاسی یهود" (صهیونیزم) وجود نداشت و ناسیونالیزم سیاسی تعصب آمیز و خودخواهی جهان قرن نوزدهم اروپا بود که ناسیونالیزم سیاسی مصیبت بار احمقانه یهود (صهیونیزم) را زایید". (zionism.pchi.ir) اهداف صهیونیسم در تأسیس وطنی ملی برای یهودیان خلاصه می شود. آنها در کنفرانس بال در آغاز سال ۱۸۹۷م. فلسطین را به بهانه این که در برهه ای از زمان در آن زیسته اند، انتخاب کردند. جنبش صهیونیسم عملاً موفق شد که حکومتی خارجی در قلب سرزمین های عربی یعنی در فلسطین تشکیل دهند و بیش تر ساکنان این سرزمین را آواره کنند. صهیونیست ها همچنین موفق شدند حمایت بیش تر اعضای سازمان ملل را کسب کنند و پس از به رسمیت شناختن دولت عبری به وسیله این کشورها نوعی مشروعیت بین المللی کسب کردند. پس از فروپاشی خلافت عثمانی و کناره گیری ترکیه از جهان عرب و اسلام، فلسطین تحت قیمومت انگلستان درآمد و پس از انتقال مرکز ثقل صهیونیسم جهان به بریتانیا تعدادی از صهیونیست ها به مناصب عالی از جمله عضویت در کابینه دولت انگلیس و پارلمان این کشور رسیدند و بالفور وزیر امور خارجه وقت انگلستان با صدور بیانیه معروف خود بخشی از فلسطین را به صهیونیست ها بخشید. این چنین دولت اسرائیل در ۱۵ مه ۱۹۴۸ درست زمانی که نیروهای بریتانیای فلسطین را ترک کردند، تشکیل شد. (yahood.net) صهیونیسم جدید پس ازپیدایش موج تازهی یهودستیزی و زیر نفوذ موج جنبش های ناسیونالیسم اروپایی درقرن۱۹پدیدآمد. بااین اعتقاد که ملت واحد یهود باید درکشور فلسطین دولت داشته باشد. ومرکزیت امروزیآن درآمریکا فعالیت همهی صهیونیست ها را کنترل میکند(بابایی۱۳۸۴، ص۳۷۸وجمالزاده، ص۵۹وآشوری۱۳۸۷، ج۱،ص۲۲۶). منبرسوم: قدس نماد وحدت اسلام است/میراث جاودانه امام است آیه : «وَلِسُلَيْمٰنَ الرِّيْحَ عَاصِفَۃً تَجْرِيْ بِاَمْرِہٖٓ اِلَى الْاَرْضِ الَّتِيْ بٰرَكْنَا فِيْہَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عٰلِمِيْن[سورۂ انبیاء، آیت:۷۱]؛ و باد تند را مسخر سليمان گردانيديم كه به امر او حركت ميكرد به سوي سرزميني كه در آن بركت قرار داديم و ما به همه امور عالم و مصالح بندگان داناییم»در كتاب تفسير مجمع البيان در ذيل اين آيه آمده است كه منظور از سرزمين مبارك همانا بيت المقدس است . حدیث: پیامبر گرامی اسلام (ص)در حدیثی به نقل از ابوسعید خدری مسجد الاقصی را محل قیام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اعلام میکنند:«از حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فردی از میان امت من قیام می کند و به سنت من امر میکند و خداوند بلند مرتبه برای وی از آسمان باران میباراند و زمین برکت هایش را بیرون میریزد و او هم زمین را پر از قسط و عدل خواهد کرد، همانطوری که پر از ظلم و جور شده بود و هفت سال اینگونه امتم سپری میکند و در بیت المقدس جای میگیرد و مستقر می شود.» سیمای مسجدالاقصی: مسجدالاقصی حدوداً ۱۴ کیلومتر تا رام الله مرکز اداره موقت فلسطین فاصله دارد. برخی از یهودیان ساکن بیت المقدس(اورشلیم) اعتقاد دارند که بقایای معبد «هیکل»(معبدی که سلیمان نبی به دستور خداوند ساخت و شرح آن در کتاب مقدس، بخش عهد عتیق آمدهاست)در زیر مسجدالاقصی قرار دارد وبرای تخریب مسجدالاقصی و احیای آن معبد تلاش میکنند.از جمله تلاش مایکل دینس روهن در ۲۱ اوت ۱۹۶۹(۳۰/۵/۱۳۴۸) که در این آتش سوزی در قسمت جنوب شرقی در حدود دویست متر مربع از سقف مسجد کاملاً منهدم گردید و گنبد مسجد در پنج نقطه سوخت. همچنین یکی از آثار متبرک مسجد و یک منبر مخصوص که هشتصد سال سابقه داشت نیز کاملاً از بین رفت.اما مطابق تحقیقات تازهتری، این احتمال تقویت شده که محل هیکل بر محل فعلی بنای مسجد منطبق نیست و در فضای باز جنوب شرقی آن قرار دارد. تاریخچه فلسطین: نزدیک به ۵–۴ میلیون فلسطینی نیز پس از اشغال فلسطین به دست صهیونیستها آواره شده و در کشورهای اردن، سوریه و لبنان زندگی میکنند. فلسطین به لحاظ جایگاه ممتاز جغرافیایی، حاصلخیزی زمین و قداستی که از آن برخوردار است، در طول تاریخ عرصه کشمکشها و درگیری امپراتوریها بوده و مردم این دیار پیوسته و در حد توان خود، به پایداری و مقاومت در برابر مهاجمان پرداختهاند. از طرفی اشغالگران نیز بر سر تصاحب زمین فلسطین و از صحنه به در کردن رقیبان خویش، گاهی با هم درگیر شدهاند. روزجهانی قدس در کلام ولایت: «روز قدس» يك روز جهاني است. روزي نيست كه فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابلة مستضعفين با مستكبرين است. روز مقابلة ملتهايي است كه در زير فشار ظلم آمريكا و غير امريكا بودند، در مقابل ابرقدرتهاست. روزي است كه بايد مستضعفين مجهز بشوند در مقابل مستكبرين، و دماغ مستكبرين را به خاك بمالند. روزي است كه بين منافقين و متعهدين امتياز خواهد شد. متعهدين اين روز را روز قدس ميدانند، و عمل ميكنند به آنچه بايد بكنند. و منافقين ـ آنهايي كه با ابرقدرتها در زير پرده آشنايي دارند و با اسرائيل دوستي ـ در اين روز بيتفاوت هستند، يا ملتها را نميگذارند كه تظاهر كنند. روز قدس روزي است كه بايد سرنوشت ملتهاي مستضعف معلوم شود، بايد ملتهاي مستضعف اعلام وجود بكنند در مقابل مستكبرين. بايد همانطور كه ايران قيام كرد و دماغ مستكبرين را به خاك ماليد و خواهد ماليد، تمام ملتها قيام كنند و اين جرثومههاي فساد را به زبالهدانها بريزند. روز قدس روزي است كه بايد اين دنبالهروهاي رژيم سابق در ايران، و آن توطئهچينهاي رژيم فاسد و ابرقدرتها در ساير جاها خصوصاً در لبنان، تكليف خودشان را بدانند. روزي است كه بايد همت كنيد و همت كنيم كه قدس را نجات بدهيم؛ و برادران لبناني را از اين فشارها نجات بدهيم. روزي است كه بايد تمام مستضعفين را از چنگال مستكبرين بيرون بياوريم. روزي است كه بايد جامعة مسلمين همه اظهار وجود بكنند و هشدار بدهند به ابرقدرتها و به اين تفالههايي كه مانده است از آنها ـ چه در ايران و چه در ساير جاها. امام خميني(ره) تاریخچه صهیونیسم: این مسلّم است که علاقه یهودیان به سکونت در مجاورت "بیت المقدس" و یا دیگر سرزمین های بین "نیل تا فرات"، قدمت تاریخی دارد، اما تا قرن نوزدهم، این علاقه، تنها با مقاصد زیارتی و مذهبی دنبال می شد، همانگونه که در میان مسلمانان سراسر جهان، زیارت یا مجاورت با اماکن متبرکه در "مکه" و "مدینه" تمایلی مذهبی است. بنابراین تلاش تئوریسین های صهیونیزم برای پیوند دادن تمایلات مذهبی یهودیان جهان به "فلسطین" و "دیگر سرزمین های نیل تا فرات" به جنبش صهیونیزم و تراشیدن عقبة تاریخی برای این پدیده نوظهور، فاقد اعتبار است. در هیچ نقطه از کتابهای "تورات" یا "تلمود" (کتب مقدس یهودیان) وظیفة تشکیل نظام سیاسی و اختصاصی یهودیان در این سرزمینها، به یهودیان تکلیف نشده است اما نه تنها در منابع مقدس یهودیان، بلکه در متون آسمانی مسلمانان و مسیحیان هم تشکیل یک حکومت جهانی بر پایه یکتاپرستی به پیروان ادیان ابراهیمی وعده داده شده و در تمامی این ادیان، "بیت المقدس" به عنوان کانون و مرکز ثقل منازعات و نبردهای نهایی جهت تشکیل این حکومت معرفی شده است. منبرچهارم: حمایت از فلسطین، پیروی از امام است/آزادی فلسطین، از آرمان امام است آیه : «يٰقَوْمِ ادْخُلُوا الْاَرْضَ الْمُقَدَّسَۃَ الَّتِيْ كَتَبَ اللہُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوْا عَلٰٓي اَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوْا خٰسِرِيْنَ[سورۂ مائدہ، آیت: ۲۱]؛ اي قوم به سرزمين مقدسي كه خداوند در سرنوشت شما مقرر گردانيده داخل شويد و از حكم خداوند روي نگردانيد كه زيانكار خواهيد شد»شيخ طبرسي در ذيل تفسير اين آيه آورده است كه مراد از ارض مقدس همانا بيت المقدس ميباشد . حدیث: کتاب من لا یحضر الفقیه از امیرالمومنین علی(علیه السلام) روایت کرده است:«یک نماز در بیت المقدس معادل هزار نماز است، یک نماز در مسجد اعظم معادل صدنماز است، نمازی در مسجد قبیله معادل بیست و پنج نماز، نمازی در مسجد بازار معادل دوازده نماز و نماز مرد در خانه خود یک نماز است. سیمای مسجدالاقصی: عامه گمان میکنند که مسجدالاقصی همان قبه الصخره(یعنی گنبد طلائی بر روی صخره مقدس)، است. همچنین بیشتر مسلمانان گمان میکنند که مسجدالاقصی که در قرآن آمدهاست همان مسجدالاقصی واقع در بیت المقدس فعلی است، که همانطور که اشاره شد تاریخ ساخت مسجدالاقصی فعلی واقع در بیت المقدس سالها پس از نزول قرآن است. بنیانگذار مسجد الاقصی فعلی خلیفه دوم عمر بن خطاب و کامل کننده آن ملک مروان پسر حکم بودهاست.در احادیث متعدد از ائمه شیعه، مسجدالاقصی که در قرآن آمدهاست نه در بیت المقدس و نه در روی زمین بلکه در آسمانها اعلام شدهاست. تاریخچه فلسطین: حضرت ابراهیم علیه السلام حوالی ۱۹۰۰ سال ق. م به همراه برادرزادهاش (لوط) از عراق هجرت کرد و در فلسطین رحل اقامت گزید و مردمان این سامان را به توحید فراخواند. پس از آن عبرانیها (یهودیان راستین)، در قالب عشایر دامپرور و در جستوجوی آب و غذا، به این منطقه آمده و در میان مردمان این دیار- که از روی نوع دوستی و مهمان نوازی آنها را پذیرفته بودند اقامت گزیدند. اما وقتی تعدادشان فزونی یافت، شروع به درگیری با میزبان کرده، کوشیدند بر پارهای از مناطق و اماکن مقدس چیره شوند. اوج اقتدار یهود در دوران حکومت حضرت سلیمان بود که بخشهای وسیعی از سرزمینهای آباد آن روز را تصرف خود داشتند. اما خلق و خوی متکبّرانه یهودیان و اختلافی که بین آنان پیش آمد، آنها را از هم متفرق کرد و باعث شد حکومت آنان، چند سالی بیش دوام نیاورد و پس از مرگ سلیمان، به دست بختالنصر بابلی از میان برود. در این زمان بیشتر آنها به اسیری گرفته شدند گرچه بعدها جمعی از آنان به وسیله کوروش به فلسطین بازگردانیده شدند. در تورات از نبردهای بسیاری که فلسطینیها در رویارویی با یهودیان غاصب داشتهاند، سخن به میان رفته است. در مقطعی دیگر رومیان با پذیرش مسیحیت، با یهودیان درگیر شده، شمار کثیری از آنها را کشتند. بدین سان حضور یهودیان پایان یافت و آنان در گوشه و کنار جهان پراکنده شدند. روزجهانی قدس در کلام ولایت: روز قدس، روزي است كه بايد به اين روشنفكراني كه در زير پرده با آمريكا و عمال امريكا روابط دارند هشدار داد. هشدار به اينكه اگر از فضولي دست برنداريد، سركوب خواهيد شد! ما به آنها مهلت داديم و با آنها با ملايمت رفتار كرديم كه شايد دست از شيطنت بردارند و اگر دست برندارند، كلمة آخر را خواهيم گفت و خواهيم به آنها فهماند كه ديگر رژيم سابق قابل برگشتن نيست و ديگر امريكا نميتواند به اينجا حكومت كند، و ديگر ساير ابرقدرتها نميتوانند در اين مملكت حكومت كنند. روز قدس روزي است كه بايد به همة ابرقدرتها هشدار داد كه بايد دست خود را از روي مستضعفين برداريد و سر جاي خود بنشينيد. امام خميني(ره) تاریخچه صهیونیسم: در قرن نوزدهم، همزمان با رواج و تثبیت تقسیم بندی جدید سیاسی در اروپا بر مبنای "دولت - ملت"، گروهی از نخبگان سیاسی و مذهبی یهودی هم پیرو فضای غالب بر مغربزمین، به فکر تمرکز و تجمع یهودیان در محدوده جغرافیایی معینی با دولتی مختص به خود افتادند و ایده های خود را در محافل سیاسی آن روزگار، منتشر کردند. اما این اندیشه تا زمانی که به سرمایه داران یهودی اروپا ارائه نشد، مورد توجه و تأمل جدی قرار نگرفت (zionism.pchi.ir).یهودیان که پس از ویرانی اورشلیم درسراسر جهان پراکنده شدند، وحدت دینی خود را حفظ کردند و به علت آزار و شکنجه هایی که درطول تاریخ به عنوان یک اقلیت نژادی و دینی می دیدند، هرگز آرزوی "ارض موعود" را از یاد نبردند. وهمین آرزو سبب اصلی این حرکت بود. پس از تشکیل صهیونیسم جهانی، مهاجرت یهودیان علیرغم مقررات سخت، به فلسطین آغازگشت. درپایان جنگ جهانیدوم نیز، فکر تشکیل یک دولت یهودی دراسرائیل به طور جدی مطرح میگردد و در پی تقسیم فلسطین به وجود میآید. (در حقیقت، آنها این واقعیت را که در فلسطین ملتی با تمدن اصیل و غنی ساکن است را نادیده گرفته و با اخراج روز افزون اعراب مسئله "آوارگان فلسطین" را به وجود آوردند.) منبرپنجم: در جمعه آخر ماه رحمت/قدس تجّلی قیام امت آیه : «وَاَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِيْنَ كَانُوْا يُسْتَضْعَفُوْنَ مَشَارِقَ الْاَرْضِ وَمَغَارِبَہَا الَّتِيْ بٰرَكْنَا فِيْہَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنٰى عَلٰي بَنِيْٓ اِسْرَاءِيْلَ بِمَا صَبَرُوْا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُہٗ وَمَا كَانُوْا يَعْرِشُوْنَا[سورۂ اعراف، آیت:۱۳۷]؛ و مشرقها و مغربهاي پربركت زمين را به آن قوم كه(زير زنجير ظلم و ستم)، ضعف كشانده شده، واگذار كرديم؛ و وعده نيك پروردگارت بر بني اسرائيل به خاطر صبر و استقامتي كه به خرج دادند، تحقق يافت و آنچه فرعون و فرعونيان (از كاخهاي مجلل) ميساختند و آنچه از باغهاي داربست دار فراهم ساخته بودند، در هم كوبيديم.»در پرتوی این آیات، قرآن اھمیت مسجد الاقصیٰ را واضح کرد و نیز واضح شد که تقدس مسجد الاقصیٰ از زمان پیامبران پیشن بودہ است. حدیث: امام علی (علیه السلام) در زیبایی و شکوه مسجد الاقصی میفرمایند: اربعه من قصور الجنه فی الدنیا: المسجد الحرام و مسجد الرسول و مسجد بیت المقدس و مسجد کوفه. چهار نقطه زمین از قصرهای بهشتی است: مسجد الحرام، مسجد پیامبر، مسجد الاقصی و مسجد کوفه. سیمای مسجدالاقصی: معمولا گفته میشود مسجد الاقصی یکی از مقدسترین اماکن اسلامی برای مسلمانان است. مثلاً در برخی احادیث اهل تسنن گفته میشود، این مسجد، سومین حرم شریف پس از مسجد الحرام و مسجد النبی در مکه و مدینهاست.همچنین نقل است که آدم مسجد الاقصی را ساخته و زیر بنای آنرا چهل سال پس از ساختن بیت الله الحرام بنا به دستور خداوند نهادهاست.اما احادیث متعددی در اهل تشیع این موضوع را رد میکند. در بیشتر کتب حدیثی شیعه، فصلی به نام «برتری مسجد کوفه بر مسجد الاقصی» وجود دارد. تاریخچه فلسطین: ده سال پس از مبعث رسول اکرمصلی الله علیه وآله، پروردگار یکتا، پیامبر خود را شبانه به مسجدالاقصی در فلسطین برد و از آنجا به آسمان عروج داد. علاوه بر اینکه قدس نخستین قبله گاه مسلمانان بود. در سال ۱۶ ه. ق مسلمانان فلسطین را فتح کردند و اغلب مردم این دیار اسلام آورده و در فتوحات اسلامی در شام، مصر و مغرب شرکت جستند. اصالت عربی و فتوحات مسلمانان، اثر به سزایی در سازگاری مردم این دیار با اسلام داشت. در زمان فتح قدس، هیچ یهودیای در شهر وجود نداشت چرا که به وسیله مسیحیان از ورود به آن منع شده بودند و از سویی آنان با مسلمانان شرط کرده بودند که از ورود آنها (یهودیان) به قدس جلوگیری کنند. بدین ترتیب مسجدالاقصی، سومین حرم شریف گشت و فلسطین، به استثنای دوره اشغال به وسیله صلیبیهای قرون وسطی (۱۰۹۹ م) - که سرانجام به دست صلاحالدین ایوبی (۱۱۸۷ م) آزاد شد - پیوسته بخشی از خلافت اسلامی بود. روزجهانی قدس در کلام ولایت: اسرائيل دشمن بشريت، دشمن انسان، كه هر روز غائله ايجاد ميكند و برادرهاي ما را در جنوب لبنان به آتش ميكشد، بايد بداند كه ديگر اربابهاي او رنگي ندارند در دنيا، و بايد انزوا اختيار كنند؛ طمعها را از ايران بايد قطع كنند، دستهاي آنها بايد از همة ممالك اسلامي قطع شود؛ عمال آن در همة ممالك اسلامي بايد كنار بروند. روز قدس روز اعلام يك چنين مطلبي است. اعلام اين است به شياطيني كه ملتهاي اسلام را ميخواهند كنار بگذارند، و ابرقدرتها را به ميدان بياورند. روز قدس روزي است كه قطع آمال آنها را بكند؛ و به آنها هشدار بدهد كه گذشت آن زمانها. امام خميني(ره) تاریخچه صهیونیسم: صهیونیسم برای نیل به هدفش، احتیاج به نفوذ در افکار جهانی داشت. لذا از قالب یک ایدئولوژی ساده، تبدیل به یک سیستم ارتباطات پر شاخه شد. شالوده صهیونیسم بر توسعهطلبی، نژادپرستی و نفاقافکنی در میان ملل جهان نهاده شده است. این سازمان دارای مراکز اطلاعات و جاسوسی در اکثر کشورهای جهان است. مهمترین و کارسازترین حربه صهیونیسم جهانی عبارت است از: بهرهگیری از رسانههای عمومی در سراسر دنیا(بابایی۱۳۸۴ ،ج۱،ص۳۷۸ و ربه طلوعی ۱۳۸۶،ج۱،ص۵۹).صهیونیسم برای تسخیر جهانی خود، نیازمند ابزاری نافذ با کارکردهای قطعی است. استفاده از رسانه، به شدت در سوابق آنها به چشم میآید. چرا که آنها به دنبال قلب حقایق و باورهای عموم مردم هستند. و این مهم تنها به کمک ابزاری جهانشمول ممکن است. لذا در بخش دوم مقاله به تأثیرات این ابزار میپردازیم. تا علت انتخاب یهودیان روشن گردد. منبرششم: در آخرین جمعه ماه خدا/آید صدای مرگِ بر آمریکا آیه : وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ و تند باد را مسخر سلیمان کردیم که به امر او در آن سرزمین که برکتش داده بودیم حرکت می کرد و ما بر هر چیزی آگاهیم.سوره انبیا آیه 81 حدیث: درحدیثی ازامام صادق نقل شده است که" مسجد بیت المقدس یکی از مساجد چهارگانه مهم اسلامی است که عبادت درآن بسیار با فضیلت است "به شمار رفته است. سیمای مسجدالاقصی: در حدیثی ازامام جعفر صادق(ع) راوی چنین میگوید:سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَسَاجِدِ الَّتِی لَهَا الْفَضْلُ فَقَالَ الْمَسْجِدُ الْحَرَامُ وَ مَسْجِدُ الرَّسُولِ قُلْتُ وَ الْمَسْجِدُ الْأَقْصَی جُعِلْتُ فِدَاکَ فَقَالَ ذَاکَ فِی السَّمَاءِ إِلَیْهِ أُسْرِیَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقُلْتُ إِنَّ النَّاسَ یَقُولُونَ إِنَّهُ بَیْتُ الْمَقْدِسِ فَقَالَ مَسْجِدُ الْکُوفَةِ أَفْضَلُ مِنْهُ ترجمه:از او در مورد مساجدی که فضل دارند سوال کردم، گفت: مسجد الحرام و مسجد الرسول، گفتم فدایت شوم و مسجد الاقصی؟ گفت آن در آسمان است. رسول خدا به سمت آن سیر کرد. گفتم مردم میگویند آن در بیت المقدس است، پس گفت مسجد کوفه از آن افضل است!البته بیت المقدس و نه لزوما مسجد الاقصی، اولین قبله مسلمانان بودهاست، جایی که در دوران اولیه پیامبر اسلام به سوی آن نماز میخواندند. و در برخی احادیث شیعیان مسجد بیت المقدس مورد تقدیس قرار گرفتهاست.به هر حال صرف نظر از اعتقادات دینی مسلمانان، قدمت بیش از یکهزار ساله این مسجد نیز سبب اهمیت تاریخی این مسجد است. تاریخچه فلسطین: فلسطین و قدس دگر بار و به دنبال اشغال فرانسویها، به رهبری ناپلئون- که توانسته بود برای مدتی کوتاه چند شهر فلسطینی را به اشغال درآورد به آغوش مسلمانان بازگشت. احمد پاشا الجزار، فرمانده شهر عکا و نیروهای [فلسطینی] تحت امر او، توانستند در سال ۱۷۹۹ م. ناپلئون را شکست داده و او را وادار به فرار کنند. ناپلئون در زمان خروج از فلسطین، این جمله را بر زبان راند: «آرزوهایم (برپایی امپراتوری در این منطقه عربی) را پای دیوارهای عکا به خاک سپردم». گفتنی است ناپلئون از یهودیان جهان و بقایای آنها در فلسطین خواسته بود، در کنارش بجنگند و در مقابل برایشان دولتی در فلسطین دایر کند که حامی منافع فرانسه در منطقه باشد. روزجهانی قدس در کلام ولایت: روز قدس روز اسلام است. روز قدس روزي است كه اسلام را بايد احيا كرد و احيا بكنيم، و قوانين اسلام در ممالك اسلامي اجرا بشود. روز قدس روزي است كه بايد به همة ابرقدرتها هشدار بدهيم كه اسلام ديگر تحت سيطرة شما، به واسطة عمال خبيث شما، واقع نخواهد شد. روز قدس، روز حيات اسلام است. بايد مسلمين بهوش بيايند، بايد بفهمند قدرتي را كه مسلمين دارند؛ قدرتهاي مادي، قدرتهاي معنوي. مسلمين كه يك ميليارد جمعيت هستند و پشتوانة خدايي دارند و اسلام پشتوانة آنهاست و ايمان پشتوانة آنهاست از چه بايد بترسند؟ ما با يك جمعيت كمي در مقابل دشمنهاي زياد، دشمنهاي بسيار، قيام كرديم و ابرقدرتها را شكست داديم. و كسي گمان نكند كه ديگر بعضي از اين قشرهاي فاسد، بعضي از اين چپروهاي امريكايي يا غير امريكايي، بتوانند در اين مملكت اظهار وجود كنند. آن روز كه ما بخواهيم و ملت ما بخواهند، در ظرف چند ساعت تمام آنها به زبالهدانهاي فنا خواهند ريخته شد. ملت بزرگ ما ديگر از اين حركات مذبوحانه نخواهد ترسيد. حركات اسرائيل در جنوب لبنان و نسبت به فلسطين همين حركات مذبوحانه است. حركاتي است كه اواخر عمر، اشخاص فاسد ميكنندـ چنانچه شاه ما، شاه مخلوع ايران اين حركات را كرد، و منتهي به فنا شد. امام خميني(ره) تاریخچه صهیونیسم: شناخت یهودیان درطول تاریخ، از آن جهت ضروری مینماید که بدانیم استبداد و استعلاء بر سایر مردم، از خصوصیات ذاتی آنهاست و با شناخت تاریخی آنان رویکرد امروزیی شان را بهتر تحلیل کنیم. آنها سایرین را حتی در حد یک انسان نیز نمیدانند. ازهمین روی برای اثبات این برتری، و به دلیل باور قلبی آنها به این اصل، همواره از کلیه اقدامات تبلیغاتی فروگذار نکردهاند.در مسیر تاریخ، یک چهره کریه از بنیاسرائیل رخ مینماید که به عنوان یک ملت متکبر و پریشان، نمود جاهطلبی بیمحتوایی که افراد بشر را بهسوی گمراهی آشکار سوق میدهد، شناخته شده اند. خداوند متعال، پیامبران متعددی را به سوی ملت بنیاسرائیل اعزام نمود تا آنان به آیین یهود درآمدند. اما پس از مدتی تدیّن آنها به سمت طغیان و استبداد، متحول گردید. به صورتی که به دیگران به دیدهی بردگان خود مینگریستند و همین بلندپروازی بود که بنیاسرائیل را به تساهل در قتل و کشتار دیگر ملت ها و تهمت و شکنجه و آزار آنان واداشت. این اعتقاد سوء در کوچک شمردن دیگر ملل جهان و سوءرفتار آنان به نام دین و مذهب تمام شده است. نسل های بعدی یهود نیز با الهام گیری از این تعالیم، تربیت یافته وبنابراین طغیان یهود به صورت تدریجی، چند برابر شده است. یهودیان بیم آن داشتند که مردم از مسیر انحرافی و اعمال آنها درحقسایر ملل و تودهها، آگاهی یابند. لذا به تلاش در تسلط بر تاریخ و وسایل تبلیغاتی، رو آوردند و جرائم خود را به دشمنانشان نسبت دادند (الطایی ۱۳۸۴ ، ج۱، ص۱۲).بخش عمدهای از تاریخ قرآن به بازگویی تاریخ بنیاسرائیل و یهود، در رویارویی آنان با پیامبر آخرالزمان پرداخته است و همین کافی است که نویسندگان مسلمان به این مسئله توجه کنند. اما با نگاهی گذرا به کارنامه آثار آنها چنین چیزی را نخواهیم یافت. چرا که یهود برای تأثیرگذاری بر تاریخ، تلاش فراوانی کرده و هزینه های هنگفتی برای تحریفش پرداخته است. لذا در آن اثری از جنایات یهودیان یافت نمی شود. ایجاد سیستمی برای حذف و سانسور کتاب ها و نوشتارهای ضد یهودی از این جمله است(ارجینی۱۳۸۵، ص۱۹۵). منبرهفتم: بیتالمقدس قبله مسلمین/بُوَد اسیر پنجه مشرکین آیه : يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الأَرْضَ المُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللّهُ لَكُمْ وَلاَ تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنقَلِبُوا خَاسِرِينَ ای قوم من به زمین مقدسی که خدا برایتان مقرر کرده است داخل شوید و باز پس مگردید که زیان دیده باز می گردید.سوره مائده آیه 21 حدیث: ابوالحسن موسى بن جعفر علیه السلام از پدران خویش روایت مى کند که رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم فرمود:"خداوند از میان شهرها، چهار شهر را برگزید و فرمود: «وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ * وَ طُورِ سِینِینَ * وَ هَـذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ» انجیر (تین) یعنى شهر مدینه، زیتون یعنى بیت المقدس و طور سینین یعنى کوفه و شهر ایمن (البلدالامین) یعنى شهر مکه ". معانى الأخبار، ص 364، ح 1.بیت المقدس شامل دو بخش قدیم و جدید است که بخش شرقی یا قدیمی هنوز در داخل باروهای کهن محصور است و 144000 متر مربع مساحت دارد، بیت المقدس قدیم آخرین بار در زمان عثمانیان بازسازی شد. مسجد الاقصی، قبة الصخره و مسجد الصخره در جنوب شرقی بخش قدیم واقع است که مجموعة آنها را حرم شریف میگویند. سیمای مسجدالاقصی: نام "مسجد الاقصی" یادآور حوادث و داستانهای شگفتانگیزی است. در پس این واژه طومار در هم تنیدهای از خاطرات تلخ و شیرین نهفته است. مسجد الاقصی گاهی در حیرت شکوه حکومت سلیمانی و جبروت حاکمیت داوودی قدبرافراشته و زمانی لرزش زلزلههای پی در پی او را برزمین نشانده، گاهی از حقیقت جویی و پایداری ابراهیمی مشعوف گشته و زمانی از انحراف و خودبرتربینی یهودیت محزون، گاهی از تولد مسیحایی شادان و زمانی از تصلیب او نالان و گاهی از عروج احمدی فراتر از قاب قوسین انگشت به دهان مانده و زمانی از سقوط انسان به درجه سفلی حیوانیت محزون گشته است. نام مسجد الاقصی با سیاهیها و سفیدیهای تاریخ عجین است. این نام تداعیگر وحدانیت و عبودیت و در عین حال گاهی عناد و سرکشی انسان نسبت به خالق میباشد.اهمیت این مکان مقدس و حضور نام آن در جای جای تاریخ، ضرورت تحقیق درباره تاریخچه و فلسفه نامگذاری آن را آشکار مینماید. تاریخچه فلسطین: از آنجایی که بریتانیا، قصد سیطره و چنگاندازی بر منطقه عربی اطراف کانال سوئز را داشت، مصر را اشغال و یهودیان را ترغیب کرد تا ادعای بیاساس خود را مبنی بر داشتن حق بازگشت، به کوه کذایی «صهیون» در قدس و برپایی دولت در فلسطین، مجدداً مطرح کنند دولتی که حامی منافع بریتانیا در منطقه بوده و از کمکهای همهجانبه این کشور برخوردار باشد. بریتانیا در همین زمینه، مشوق تئودور هرتسل (خبرنگار یهودیتبار اتریشی) در امر دعوت از یهودیان جهان، برای تأسیس دولت صهیونیستی در فلسطین بود و عملًا نخستین کنگره صهیونیستی در شهر پازل سوئیس) ۱۸۹۷ م) با حضور صدها تن از شخصیتهای یهودی سراسر جهان برگزار شد. در این اجلاس شرکت کنندگان موافقت کردند برای بازگرداندن یهودیان جهان به فلسطین و برپایی دولت صهیونیستی، علیه ملت و صاحبان راستین آن، تلاش کنند و در همین راستا مؤسسات مالی چندی، برای تحقق این هدف شوم دایر کردند. هرتسل هم به نوبه خود کوشید سلطان عثمانی (عبدالحمید دوم)، در مقابل پرداخت چند میلیون سکه طلا، با تسلیم فلسطین به یهودیان موافقت کند. سلطان عبدالحمید این پیشنهاد را رد کرد و تأکید نمود که سرزمین فلسطین، متعلق به مسلمانان بوده و حتی با پول همه یهودیان آن را نخواهد فروخت. بدین جهت یهودیان وی را در سال ۱۹۰۸ م. سرنگون ساختند. هرتسل که از این نیرنگ طرفی نبسته بود، راهی آلمان، ایتالیا و روسیه شد تا آنها، یهودیان را در اشغال فلسطین یاری رساند امّا آنها از این کار سر باز زدند زیرا فلسطین سرزمینی است که مردم خودش را داشته و تحت حاکمیت امپراتوری عثمانی بود. او که دست خالی از این کشورها بازگشته بود، به مشوق اصلی و مروّج ایده صهیونیستی (بریتانیا) روی آورد و این کشور تعهد داد از طرح تشکیل رژیم صهیونیستی حمایت کند. روزجهانی قدس در کلام ولایت: دولتهاي عالَم بدانند كه اسلام شكست بردار نيست. اسلام و تعاليم قرآن بر همة ممالك بايد غلبه كند. دين بايد دين الهي باشد، اسلام دين خداست؛ و بايد در همة اقطار اسلام پيشروي كند. روز قدس، اعلام يك چنين مطلبي است،اعلام به اين است كه مسلمين به پيش! براي پيشرفت در همة اقطار عالَم. روز قدس فقط روز فلسطين نيست، روز اسلام است؛ روز حكومت اسلامي است. روزي است كه بايد جمهوري اسلامي در سراسر كشورها بيرق آن برافراشته شود. روزي است كه بايد به ابرقدرتها فهماند كه ديگر آنها نميتوانند در ممالك اسلامي پيشروي كنند. امام خميني(ره) تاریخچه صهیونیسم: یهودیان معتقدند که همه مردم جهان به آن ظلم کرده اند به این علت کینه کلیه ملت ها به ویژه عرب ها را به دل گرفته اند. صهیونیست ها بر این باور هستند که ملت های عرب سرزمین آنها را سلب کرده اند و لذا یکی از اهداف اصلی صهیونیزم پس گرفتن سرزمین موعود است تا در آن جا نظم نوین جهانی را اعلام کنند.صهیونیستها با استناد به تورات، مدعی مالکیت فلسطین هستند. مطالعه تورات نشان میدهد که خداوند زمین فلسطین را به ابراهیم(علیه السلام) عطا فرمود و به او تأکید کرد که نسل او باید موحد باشند وگرنه خداوند آنها را از این زمین اخراج خواهد فرمود. این شرط به وسیلۀ حضرت موسی(علیه السلام) نیز مؤکد شد و خدای حکیم در این خصوص از یهود پیمان محکمی گرفت. اما این شرط رعایت نشد و خداوند دو نوبت بنیاسرائیل را از فلسطین تبعید فرمود و در نوبت سوم آنها را برای همیشه نفی بلد کرد. بنیاسرائیل نخستین مرتبه در زمان یوسف(علیه السلام) به مصر تبعید شدند و تا چهار نسل در آنجا ماندند تا وقتی که خداوند به واسطۀ حضرت موسی(علیه السلام) آنها را به فلسطین باز آورد. نوبت دوم تبعید یهود، در سال ۵۸۶ قبل از میلاد به بابل بود البته بعد از آنکه بخت النصر اورشلیم را فتح کرد و معبد سلیمان را تخریب نمود. و نهایتاً در سال هفتاد میلادی، چهل سال بعد از اتمام حجّت حضرت عیسی(علیه السلام) با این قوم، بلای خداوند به توسط رومیان بر این قوم نازل گشت و یهودیان برای ابد از فلسطین اخراج شدند. تنها راه بازگشت یهود به فلسطین آن است که توبه کنند و از راه پدران خود بازگشت نمایند. این موضوع از آیه هشتم سوره إسراء استنباط میشود (عَسىَ رَبُّکمُ أَن یَرْحَمَکمُ وَ إنْ عُدتمُ عُدْنَا)یهودیان بهتر از هر کس دیگر، به این حقایق واقفند و برای همین است که هجده قرن بعد از اخراجشان از فلسطین برای بازگشت به آن زمین مقدس اقدامی نکردند. اما بدعت گذاران یهود در اواخر قرن ۱۹ مدعی مالکیت فلسطین بر اساس تورات شدندfaraghlit.com)). منبرهشتم: با اتحاد و وحدت مسلمین/رها شود از سلطه غاصبین آیه : وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَـذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً وَقُولُواْ حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ و به یاد آرید آن زمان را که به شما گفتیم: به آن قریه درآیید و از نعمت های آن هر چه و هر جا که خواسته باشید به فراوانی بخورید ولی سجده کنان بر دروازه داخل شوید و بگویید: بار گناه از ما فرو نه تا خطاهای شمارا بیامرزیم و به پاداش نیکوکاران بیفزاییم.بقره آیه 58 حدیث: عن أنس بن مالک أن رسول الله صلى الله علیه وسلم قال: (أُتِیتُ بِالْبُرَاقِ وَهُوَ دَابَّهٌ أَبْیَضُ طَوِیلٌ فَوْقَ الْحِمَارِ وَدُونَ الْبَغْلِ یَضَعُ حَافِرَهُ عِنْدَ مُنْتَهَى طَرْفِهِ قَالَ فَرَکِبْتُهُ حَتَّى أَتَیْتُ بَیْتَ الْمَقْدِسِ قَالَ فَرَبَطْتُهُ بِالْحَلْقَهِ الَّتِی یَرْبِطُ بِهِ الْأَنْبِیَاءُ قَالَ ثُمَّ دَخَلْتُ الْمَسْجِدَ فَصَلَّیْتُ فِیهِ رَکْعَتَیْنِ … ثُمَّ عَرَجَ بِنَا إِلَى السَّمَاءِ ..) (صحیح مسلم/ حدیث ۲۳۴ ترقیم العالمیه )أنس بن مالک گفت : رسول خداوند (ص) فرمودند:« براق را آوردم،براق حیوانی سفید رنگ و درازی بوده که بزرگ تر از الاغ و کوچک تر از قاطر بوده است و سم خود را تا گوشه چشمش می برد، من سوارش شدم تا اینکه به بیت المقدس رسیدیم و افسارش را به حلقهای بستم که پیامبران نیز چهارپایان خود را به آن می بستند و سپس وارد مسجد الاقصی شدم و دو رکعت نماز خواندم پس به آسمان عروج داده شدیم.» (صحیح مسلم/ حدیث شماره۲۳۴) سیمای مسجدالاقصی: مسجد الاقصی در هر دوره متناسب و به تبعیت از نام شهر و خاستگاه خود تغییر نام داده و اسامی متفاوتی برخود تجربه کرده است. معبد اورشلیم، معبد ایلیاء، بقعه ایلیاء و...از این جمله هستند.قبل از ورود سپاه مسلمانان به بیت المقدس در محل مسجد الاقصی کلیسایی وجود داشت که توسط "ژوستین"امپراطور روم شرقی به نام حضرت مریم بنا شده بود. در سال ۱۵ هجری خلیفه دوم این شهر را فتح نموده وحرم مقدس به تصرف مسلمانان درآمد.حرم شریف قدس که تا آن موقع در دست یهودیان و مسیحیان روزگار گذرانده بود سرنوشت خود را در دستان مسلمانان میدید. تاریخچه فلسطین: به دنبال شروع جنگ اول جهانی، بریتانیا در سال ۱۹۱۷ م. با موافقت فرانسه، آمریکا و دیگر کشورهای غربی، بیانیهای را صادر کرد و به وسیله بالفور (وزیر خارجه وقت این کشور) به روچیلد (سرمایهدار یهودی) قول داد: وطن قومی برای یهودیان در فلسطین ایجاد کند. این وعده به «بیانیه بالفور» موسوم شد. در سال ۱۹۱۸ م. (همزمان با شکست ترکیه و اشغال فلسطین بهوسیله بریتانیا)، کشورهای یادشده تلاش کردند زمینه برپایی دولت یهودی را در فلسطین مهیا سازند. در همین رابطه جامعه ملل با قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، به منظور برپایی دولت یهودی در آن موافقت کرد. بریتانیا نیز نمایندهای یهودی تبار (هربرت صاموئیل) را در سال ۱۹۲۰ م. به فلسطین گسیل داشت تا مقدمات کوچ یهودیان سراسر جهان را به آنجا فراهم آورد. بریتانیای استعمارگر به موازات این اقدام، به تجهیز و آموزش نظامی یهودیان پرداخت و زمینهای وسیعی را در اختیار آنان قرار داد تا شهرکهایی را احداث کنند. روزجهانی قدس در کلام ولایت: من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اكرم ميدانم، و روزي است كه بايد ما تمام قواي خودمان را مجهز كنيم؛ و مسلمين از آن انزوايي كه آنها را كشانده بودند خارج شوند، و با تمام قدرت و قوت در مقابل اجانب بايستند و ما در مقابل اجانب با تمام قوا ايستادهايم، و نخواهيم اجازه داد كسان ديگر در مملكت ما دخالت كنند، و مسلمين نبايد اجازه بدهند كه كسان ديگر در ممالكشان دخالت كنند. در روز قدس، ملتها بايد به حكومتهايي كه خائن هستند هشدار دهند. روز قدس روزي است كه ما خواهيم فهميد چه اشخاصي و چه رژيمهايي با توطئهگرهاي بينالمللي موافقت دارند و با اسلام مخالفت. آنهايي كه شركت ندارند مخالف با اسلام هستند، و موافق با اسرائيل، و آنهائي كه شركت كردند متعهد هستند و موافق با اسلام و مخالف با دشمنان اسلام ـ كه در رأس آنها امريكا و اسرائيل است. روز قدس روز امتياز حق از باطل است، روز جدايي حق و باطل است. امام خميني(ره) تاریخچه صهیونیسم: تئودر هرتزل _بنیانگذار رژیم صهیونیستی _ در مورد استراتژیهای خود دراین رژیم، می نویسد: "مرزهای اسرائیل به اندازهای وسیع خواهد بود که مرزهای دولتهای داود و سلیمان را در بر گیرد. این مرزها براساس نیازها و افزایش مهاجران متغیر خواهد بود". طبق این تفکر، توسعهطلبی به عنوان جزء لاینفک صهیونیسم، نیازمند برنامهریزی های کلان رسانهای و نظامی میباشد. لذا از جمله برنامههای مهم استراتژی آنان، تصرف مقدار بیشتر از زمینهای کشورهای مجاور و اخراج اجباری ساکنان آنها با استفاده ازخشونت مستمر و تهدید اعراب است. ایجاد جنگ رو
سلسله منابر اهل بیت (ع)-جلد25 چهل منبرقرآنی سیمای قرآن ازدیدگاه قرآن و عترت مولف:حسن بابایی بسم الله الرحمن الرحیم آنگاه كه درون خويش را از خود تهي يافتي و بيرون از خويش را خالي از خدا، قرآن بخوان آنگاه كه در درياي خروشان زندگي، در چنگال طوفان جهل و ترس اسير شدي و ساحل صلاح و صلح و كشتي نجات و رهايي را آرزو كردي، قرآن بخوان آنگاه كه درون خويش را از خود تهي يافتي و بيرون از خويش را خالي از خدا، قرآن بخوان آنگاه كه در درياي خروشان زندگي، در چنگال طوفان جهل و ترس اسير شدي و ساحل صلاح و صلح و كشتي نجات و رهايي را آرزو كردي، قرآن بخوان آنگاه كه عقلت، احساست را به بند كشيد و فكرت، عشقت را و قوه پيوستن به يزدان به نيروي عرفان را از دست دادي، قرآن بخوان آنگاه كه در كوچه باغ هاي يأس، حيران و سرگردان، نااميد و پريشان، در جستجوي قطره اي آب، كشتزار خشك و قحطي زده انديشه ات را تسلي مي دهي، از درياي بي كران اميد لختي برگير وقرآن بخوان آنگاه كه مرگ را ختم و معاد را وهم و پندار خود را حتم يافتي، قرآن بخوان آنگاه كه غرور، وجودت را گرفت و تفاخر، شعورت را، و ذلت خويش را عزت يافتي و نخوت خويش را همت،قرآن بخوان آنگاه كه از فرط جهالت، امانت را از ياد بردي و به خيال سعادت، اسير ضلالت گشتي، قرآن بخوان آنگاه كه خود را خدا يافتي، يا خدا را جدا از خود، و يكي بودن شرك را توحيد پنداشتي و شمع را خورشيد، قرآن بخوانآنگاه كه مرگ خود را دور ديدي و حيات خويش را جاويد يافتي و دنيا و آخرت را جدا از هم و دنيا داري و بهشت را در كنار هم، قرآن بخوان آنگاه كه از درستي گسستي و بر مركب سستي نشستي و به پستي پيوستي و در منجلاب تباهي، ر هايي را خواستي، قرآن بخوان آنگاه كه نهايت سعادت را بودن و شهادت را نهايت حيات پنداشتي و ماندن را شرافت و رفتن را ضلالت و شدن را حماقت، قرآن بخوان آنگاه كه از بيعت با تاريكي و غيبت نور خسته شدي، قرآن بخوان آنگاه كه نسيان، گريبانت را گرفت و عصيان، دامانت را و معصيت خويش را معصوميت پنداشتي،قرآن بخوان آنگاه كه گذشته را حسرت و حال را عسرت و آينده را حيرت احساس كردي، شب قدر را به يادآور وقرآن بخوان آنگاه كه در دره هاي پستي و زبوني، در جستجوي راهي به سوي قله انسانيت، سنگستان را در مي نوردي و همچون اسير، زنداني دريچه هايي را مي جوئي،قرآن بخوان آنگاه كه در دل سياهي شب و در اعماق تاريك ظلمات، در جست وجوي نور و روشني، شمع وجودت از شور و التهاب مي سوزد و در آرزوي صلح و سپيدي، افق را به اميد نظاره فلق مي نگري تا شايد طلوع فجر را در نيمه شب تماشا كني، قرآن را باز كن تا در فلق برگ هايش، در افق انديشه ات فجر را ببيني، قرآن بخوان اصفهان/رمضان المبارک 1397 حسن بابایی منبراول: قرآن ، آيتى از عظمت و بزرگوارى خدا و معجزه جاويد اوست . قرآن درقرآن: آیات: تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۚ وَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ این آیات خداست که به راستی بر تو میخوانیم و همانا تو از جمله پیغمبران مرسل هستی. آیه 252 سوره بقره قرآن درنهج البلاغه: هذَا القُرآنُ إِنّمَا هوَ خَطٌّ مَستورُ بَینَ الدَّفَّتینِ لایَنطِقُ بِلِسانِ وَلابُدَّ لَهُ مِن تَرجُمانٍ وَ إِنّما یَنطِقُ عَنهُ الرَّجالٌ. (خطبه/125)ترجمه:این قرآن خطی است نوشته شده که میان دو جمله پنهان است زبان ندارد تا سخن گوید ونیازمند به کسی است که آن را ترجمه کند وهمانا انسان ها می توانند از آن سخن گویند.شرح:حضرت علی (علیه السلام)این خطبه را در پاسخ خوارج که ماجرای حکمیت را نمی پذیرفتندایراد فرمودند و در ضمن آن کتاب ظاهری و صوری را معرفی کرده اند:«ما که حکم بودن مردان را پذیرفتیم بدان جهت بود که قرآن که به ظاهر کتابی است مدوّن نمی تواند خود مفسر و توضیح و توجیح کننده ی خود باشد ولازم است مردانی با تقوا و با خلوص آن را تفسیر نمایند» محمد تقی،جعفری تبریزی، ترجمه وتفسیر نهج البلاغه،ج 22،ص94. وصول به درگاه قرب الهی وَ لَا یَختَلِفُ فِي اللهِ،وَ لَا یُخَالِفُ بِصَاحِبِهِ عَنِ اللهِ (خطبه/133)ترجمه:آیاتش در شناساندن خدا اختلافی نداشته،و کسی را که همراهش شد از خدا جدا نمی سازد.شرح:«این کتاب الهی براساس بیان اصول و قوانین کلّی و جامعی که متضمن صلاح امور دنیا و آخرت انسان است قراردارد،و هدف این قوانین،کشانیدن و سوق دادن مردم به سوی حق،و وصول به آستان قرب و جوار رحمت خداوند است،ازاین روهیچ واژه ی در قرآن یافت نمی شود که دلالت بر خلاف این مقصود داشته باشد،بلکه همه ی الفاظ و مطلب آن گویای وحدت مقصد،و بیانگر هدف واحدی است که همان وصول به درگاه قرب الهی،پس از پاک شدن از ناپاکیها و پلیدیهای این دنیاست.» قربانعلی،محمدی مقدم،شرح نهج البلاغه ابن میثم،ج3،ص293. قرآن درروایات: قال رسول الله صلی الله علیه وآله :اِذَا التَبَسَت عَلَیکُمُ الفِتَنُ، کَقِطَعِ الَّیلِ المُظلِمِ فَعَلَیکُم بِالقُرآنِ .هنگامی که فتنه ها، هم چون پاره های شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست که به قرآن تمسک جویید. اصول کافی ج2ص459 قران درشعرفارسی: منــــم قرآن کتـــــــاب آسمانـــی / که هستم تا قیامـت جــــاودانـــی/خدا را در حقـیـقـــت مـن زبانـــم /دهم داد سخن آن سان که دانـی/بشــر را میدهـم بهر سعــــادت/ به عالم خط و مشی زندگــانـــی/منـــم آن مـشعــل راه هدایـــــت / هدایت میکنم با خوش زبـــانـــی/به دست مـن بُود نسل بشــر را /کلیـــــد قفـل اســـــرار نهــــانـــی/اساتیــد جهـــــان راه ره نمــودم /که باشـد کار من پرتــو نشــانـــی/بری پـی بر رمـــوز کهـکشـانهـــا/ اگر عمقــی رمــــوزم را بخـوانـــی/صحف از متـن من گردید، کـــامل /که کـل کــاملــــم در کــــاردانـــی/نهـم تــــورات را طُهـــر روایــــــت/ که از او میکنـم من پاسبــانـــی/زانجیـلـم بُود بـر سینــــه حـــائل/ ز مریـم هم مــــدال قهرمــــانـــی/بخـوان قرآن اگر خواهی بری پی/به اجـــرام و کـــرات آسمــــانـــی/کلیــــد گـنجهـــــای بـیکـران را / منــم در اختیــــــارات رایگـــانـــی/مرا از خط و مشـی عتـــرت آموز/ که از دانــــائـــی آنـــــان بـدانـــی/جدائی من و عترت محـال است /که بیعترت در این محبس بمانی/ مفسران نامدار قرآن: علی(ع)امام المفسرین:محققان علوم قرآنی به اتفاق، وحدت نظر دارند که علی(ع)نخستین مفسر قرآن مجید است و جایگاه بلند و شامخ او در انس و آشنایی با حقایق و معارف قرآن انکارناپذیر است.«سیوطی»مینویسد:«خلفای اربعه نخستین مفسران قرآن هستند ولی روایاتی که از سه تن از خلفای راشدین است بسیار اندک میباشد و اما آنچه ار علی نقل شده بسیار است و از ابن مسعود نقل میکند که قرآن ظاهری دارد و باطنی و باطن و ظاهر آن نزد علی است». الاتقان سیوطی، ج 4، ص 233 چاپ افست قم انتشارات رضی، بیدار، عزیزی.محمد عبد العظیم زرقانی(مدرس علوم قرآن در دانشکده اصول دین مصر)در کتاب«مناهل العرفان»گوید:«امام علی که رضوان خدا بر او باد بیش از دیگر خلفاء زیستند و با وسعت و گسترش یافتن مناطق اسلامی در زمان او نیاز مسلمانان به فهم علوم صحابه بیشتر از پیش گردید، از اینرو منقولات از علی، بیشتر از دیگران است، افزون بر آن، غنای فکری و امتیاز علمی و اشراق و نورانیت قلبی آن حضرت را دیگران نداشتند، سایرین پیش از هر کاری به امور حکومتی پرداختند ولی او به علم و قرآن پرداخت...». مناهل العرفان عبد العظمی زرقانی، ج 1، ص 483.او میافزاید:وهب بن عبد اللّه بن ابی الطفیل نقل میکند که به هنگام ایراد خطبه علی حضور داشتم که میفرمود:«سلونی فو اللّه لا تسألونی عن شئ الا اخبرتکم، و سلونی عن کتاب اللّه، فو اللّه ما من آیة الا و انا اعلم ابلیل نزلت ام بنهار؟افی سهل؟ ام فی جبل؟»و فی روایة عنه قال:«و اللّه ما نزلت آیة الا و قد علمت فیم انزلت؟و این انزلت؟ان-ربی وهب لی قلبا عقولا و لسانا سوولا». مناهل العرفان عبد العظمی زرقانی، ج 1، ص 483.از من سئوال کنید، به خدا قسم که هر چیزی سئوال کنید پاسخ آن را میدهم، از من در مورد قرآن سئوال نمائید، به خدا قسم آیهای در قرآن وجود ندارد که شأن نزول و وقت نزول آن را میدانم و میدانم که روز نازل شده است یا شب، در زمین هموار یا کوه و تپه؟و نیز در روایتی آمده است.به خدا سوگند آیهای نازل نشده است مگر آنکه میدانم در چه موردی و در کجا نازل گشته است؟زیرا پروردگار به من دلی اندیشمند و زبانی پرسشگر عطا نموده است».«ابو نعیم»در حلیة الاولیاء از ابن مسعود نقل کرده است:«قرآن بر اساس حرفو هفتگانه نازل گشته است، حرفی در آن وجود ندارد مگر آنکه ظاهر و باطنی دارد، و ظاهر و باطن حروف در پیشگاه علی بن ابی طالب(ع)حضور دارد». الاتقان، سیوطی، ج 4، ص 233.با توجه به اعترافات فوق و دهها نشان و شاهدی که وجود دارد نخستین کسی که پس از پیامبر خدا به تفسیر قرآن و گردآوری آن پرداخت و روایات فراوانی از او به یادگار ماند، علی(ع)بود. نویسندگان اهل سنت به او لقب«امام المفسرین» یا اعلم اصحاب پیامبر یا«کلام الله الناطق»را دادهاند. احقاق الحق، ج 4، ص 95-153 و...مرحوم علامه مجلسی در بحار الانوار و مرحوم سید حسن صدر در«تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام»روایات متعددی را در شأن علی(ع) و احادیث تفسیر او آوردهاند.که طالبان تفصیل به آن دو کتاب مراجعه نمایند. بحار الانوار، ج 92 و 93، ص 1 تا 385 و 394، تأسیس الشیعه، ص 316 تا 31. داستانهای قرآنی:داستان حضرت آدم علیهالسلام: نام آن حضرت 25 بار در آيات قرآن کریم در سورهه ای بقره، آل عمران، مائده، اعراف، اسراء، کهف، مریم، طه، یس آمده است که شامل بنىآدم و ابنىآدم و ذرية آدم و كمثل آدم هم ميشود.موضوعات مربوط به آدم در قرآن از این قرارند:آدم خلیفه خدا در زمین:این موضوع در آیات 30 تا 33 سوره بقره بیان گردیده است: «و آن زمان كه پروردگار تو به فرشتگان گفت: من مى خواهم در روى زمين جانشين و حاكمى قرار دهم. فرشتگان گفتند: اگر هدف تو از آفرينش انسان عبادت است كه ما تو را تسبيح گفته و حمد تو را به جا مى آوريم. پس چرا مى خواهى كسى را در زمين قرار دهى كه به فساد و خونريزى دست زده و زمين را تباه نمايد؟ خداوند فرمود: من از آفرينش انسان، حقايقى را مى دانم كه شما از آن بى خبريد».پس از آن خداوند، آدم را بيافريد و علم اسماء يعنى علم اسرار آفرينش و نامگذارى موجودات را همگى به او آموخت و آنگاه آن اسامى را به فرشتگان عرضه كرد و فرمود اگر راست مى گوئيد اسامى اينها را برشماريد. فرشتگان عرض كردند: خداوندا منزهى تو، ما چيزى جز آن چه تو به ما تعليم داده اى، نمى دانيم زيرا تنها تو دانا و حكيمى. خداوند، آدم را مخاطب قرار داد و فرمود: اى آدم، فرشتگان را از اين اسامى و اسرار اين موجودات آگاه كن و هنگامى كه آدم آنان را آگاه نمود. خداوند به فرشتگان فرمود: آيا نگفتم من غيب آسمانها و زمين را و آنچه را كه شما پنهان و يا آشكار سازيد مى دانم؟عصیان ابلیس از فرمان سجده بر آدم:این موضوع اولین بار در آیه 34 سوره بقره بیان گردیده است: «آنگاه به فرشتگان گفتيم: همه در برابر آدم سجده و خضوع كنيد و او را تكريم نمائيد. همه آنها سجده كردند جز ابليس كه به خاطر اين نافرمانى كافر شد». (سوره بقره، آيه 34)آنگاه با بیانهای دیگری در سوره اعراف آیات 11 و 12، سوره اسراء آیات 61 و 62، سوره كهف آیه 50، سوره طه آیه 116 و سوره ص آیات 71 تا 74 آمده است.آفرینش آدم:این موضوع در آیه 59 سوره آل عمران چنین بیان گردیده است: «قطعاً داستان عيسى نزد خدا (از نظر چگونگى آفرينش ) مانند داستان آدم است، كه (پيكر) او را از خاك آفريد، سپس به او فرمود: (موجود زنده) باش پس بى درنگ (موجود زنده) شد».و در آیه 26 سوره حجر آمده است: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»؛ و همانا ما انسان را از گل و لاى كهنه متغير بيافريديم.و در سوره مومنون آیه 12 آمده: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طينٍ»؛ و همانا ما آدمى را از گل خالص آفريديم.همچنین در محلهای دیگری همچون: سوره حج/ آیه 5، سوره ص/ آیه 71، سوره صافات/ آیه 11، سوره حجر/ آیه 48، سوره الرحمن/ آیه 14، سوره سجده/ آیه 7 خلقت انسان از خاک و گل با اختلافاتی در تعابیر آمده است.سکونت آدم در بهشت و رانده شدن از آن و توبه او:این موضوع اولین بار در آیات 35 تا 39 سوره بقره بیان گردیده است: «پس از آن به آدم گفتيم: اى آدم تو و همسرت در بهشت سكونت كن و از نعمتهاى آن هر چه مى خواهيد بخوريد. اما به اين درخت نزديك نشويد و از ميوه آن نخوريد كه از ستمكاران خواهيد شد. در اين هنگام، شيطان با سخنان خود آنها را فريب داد و از ميوه آن درخت خوردند و اين نافرمانى باعث خروج آنها از بهشت گرديد و ما به آنها گفتيم: همگى به زمين فرود آئيد در حالي كه بعضى از شما دشمن ديگرى خواهد بود و براى شما تا مدتى معين در زمين قرارگاه و وسيله بهره بردارى است. پس از آن آدم، از پروردگار خود كلماتى را آموخت كه وسيله اى براى پذيرش توبه وى در پيشگاه خداوند گرديد و خداوند توبه او را پذيرفت چون او توبه پذير و مهربان است. آنگاه به آنها گفتيم كه در زمين فرود آئيد و مسكن گزينيد و زندگى را آغاز كنيد و آنگاه كه هدايتى از طرف من براى شما آمد كسانى كه از آن پيروى كنند، نه ترسى براى آنها هست و نه اندوهگين مى گردند. اما كسانى كه به آيات ما كافر شده و آنها را تكذيب كنند اهل دوزخند و جاودانه در آن خواهند بود».این جریان همچنین در آیات 19 تا 27 سوره اعراف آمده و در حین نقل آن بنیآدم را به درس آموزی از این داستان و مراقبت خود از فریفته شدن به وسوسههای شیطان توصیه نموده است. جای دیگری که قرآن به این داستان پرداخته است، آیات 115 تا 124 سوره طه است. منبردوم: قرآن ، پرچم نجاتبخش ، كتاب عبرت و آموزش و بيان و تبيان است . قرآن درقرآن: قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ ۖ ائْتُونِي بِكِتَابٍ مِنْ قَبْلِ هَٰذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ بگو: جز خدا همه آن بتهایی که به خدایی میخوانید به من نشان دهید که آیا در زمین چیزی آفریدهاند؟ یا شرکتی با خدا در خلقت آسمانها دارند؟ اگر از کتب آسمانی پیشین دلیلی بر خدایی بتان دارید یا کمتر اثر و نشان بر درستی عقیده شرک یافتهاید اگر راست میگویید بر من بیاورید. آیه 4 سوره احقاف قرآن درنهج البلاغه: قرآن، نور همیشه تابان :ثُمَ انزَلَ عَلَیهِ الکِتابَ نوُراً لا تُطفَأُ مَصابیحُهُ وَسِراجاً لا یَخبوُ تَوَقُّدُهُ. ( خطبه/198)ترجمه:سپس قرآن را بر او نازل فرمود، قرآن نوری است که خاموشی ندارد چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد.شرح:«اما اینکه قرآن نور است چون مردم به وسیله آن ازظلمات جهل هدایت می شوند. نور دنیا که در ظلمات شب مردم را هدایت می کند.» حبیب الله، الهاشمی الخوئی، منهاج البراغه فی شرح نهج البلاغه،ج12، ص304.«اما واژه ی مصابیح را یا برای دانش ها و حکمت هایی که قرآن پخش کرده و مردم از آن ها پیروی کرده اند و یا برای دانشمندان و آنانی که احکام قرآن را به کار بسته وبه آن آراستگی یافته اند، استعاره فرموده است.چراغی است که فروغش قطع نمی شود؛ یعنی، به سبب تابش انوار قرآن، هدایت و راهنمایی مردم پایان نمی یابد واین معنای جمله نخست را دارد.» قربانعلي، محمدی مقدم، شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج3، ص829.نور بودن قرآن در قسمت های دیگر نهج البلاغه نیز آورده شده است. از جمله همین خطبه و خطبه ی 156 قرآن تنها راه شناخت صفات خداکفَمَا دَلَّکَ القُرآنُ عَلَیهِ مِن صِفَتِهِ فَائتَمَّ بِهِ (خطبه/91)ترجمه:آنچه را که قرآن از صفات خدا بیان می دارد،به آن اعتماد کن.شرح:«امیرالمؤمنین(علیه السلام) درجملات فوق،دواصل کلّی مهم را گوشزد فرموده اند:اصل یکم –محدودیت معرفت انسانی و نارسائی وسائل آن در برابر شناخت صفات خداوندی.اصل دوّم-ضرورت رجوع به قرآن برای مسأله ی مذکور... بطور اجمال باید گفت:آن کدامین مغز و روان سالم است که محدودیت حواس و ذهن و آزمایشگاههای ساخته شده ی فکرو دست بشری را بداند و از محدودیت هدف گیریهای آدمی در تحصیل معرفت اطلاع داشته باشد و دخالت اصول پیش ساخته در دانستنی ها را متوجه باشد؛با اینحال ادعا کند که ما با واقعیات جهان هستی آنچنانکه هستند روبرو میشویم و آنها را می شناسیم و صفات خداوندی را هم بوسیله این شناخت درک می کنیم؟!» محمد تقی،جعفری تبریزی،ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج15،ص287. قرآن درروایات: قال امیرالمؤمنین علیه السلام :وَ اعلَموا اَنَّ هذَالقُرآنَ هُوَ النّاصِحُ الَّذی لا یَغُشُّ، وَالهادِی الَّذی لایُضِلُّ ، وَالمُحَدِّثُ اَّلذی لایَکذِبُ .بدانید که این قرآن پندآموز است که خیانت نمی کند؛ وهدایت گری است که گمراه نمی سازد ؛ وسخن گویی است که دروغ نمی گوید . نهج البلاغه خطبه 176 قران درشعرفارسی:حديث عشق و ايمان است قرآن / صفا بخش دل و جان است قرآن/گلي از گلشن فيض الهي / نه تنها گل ، گلستان است قرآن/ مفسران نامدار قرآن: ابن عباس، صحابي مفسر:عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب بن هاشم، پسرعموي پيامبراسلام سه سال قبل از هجرت متولد گرديد، او هفت سال در دوران طفوليت عصر پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) را درک کرده است، ولي بيشترين بهره و استفاده را از مکتب تفسيري امام علي بن ابي طالب (عليه السّلام) برده و از رسول الله روايت کرده است.عطاء بن ابي رباح نيز در تفسير قمي، آيه « فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ » را از او روايت کرده است. دانش وسيع و اندوخته هاي کامل او موجب شد که وي را « ترجمان القرآن » يا « حبر أمت » و اعلم الناس عصر خود يا « صدرالمفسرين » بنامند.اهل نظر و تحقيق، او را وارث علوم پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) معرفي نموده اند و مشهور است که پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) در حق او با اين لفظ دعا کرد: « اللهمّ فَقِهّهُ في الدينِ، وَ عِلّمهُ التأويلَ؛ خدايا او را فقيه در دين و عالم و آشنا به تأويل قرآن قرار بده ».پيداست که دعاي پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) در حق او مستجاب و پذيرفته شد، چون تعداد زيادي از احاديث مربوط به معاني و تفاسير قرآن از او منقول و او در حل معضلات قرآني يکي از استوانه ها و محورهاست.علامه حلي در بخش اول از خلاصه در باب حرف عين گفته است:عبدالله بن عباس از اصحاب و ياران رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) محب و دوستدار و شاگرد علي (عليه السّلام) بود، شأن او در جلالت و اخلاص نسبت به علي (عليه السّلام) مشهورتر از آن است که مخفي و ناپيدا باشد.کشّي در رجال خود احاديثي را که متضمن قدح او مي باشد روايت کرده است، ولي شأن و عظمت او بالاتر از آن است. صاحب معجم رجال الحديث در پايان نقل آرا و نظرات گوناگون، مي نويسد: « او فردي جليل القدر و مدافع علي (عليه السّلام) و حسنين (عليه السّلام) بود و تمام مطالب مربوط به قدح و تضعيف او مخدوش است ». ابن النديم در الفهرست، تفسير او را پس از تفسير امام باقر (عليه السّلام) نام مي برد و مي گويد: در کتاب هايي که در تفسير قرآن تأليف شده، نخست کتاب الباقر محمد بن عليّ بن الحسين (عليه السّلام) به روايت ابوالجارود زياد بن منذر ... و کتاب ابن عباس به روايت مجاهد و حميد بن قيس از مجاهد و عيسي بن ميمون از ابونجيح از مجاهدت را روايت کرده اند. مرحوم آقابزرگ تهراني در الذريعه گويد: دو تفسير به ابن عباس نسبت داده شده است: تفسير ابن عباس عن الصحابة، تأليف ابواحمد عبدالعزيز بن يحيي بن احمد بن عيسي جلودي، ( متفواي 332 هـ ). تفسير تنوير المقياس من تفسير عبدالله بن عباس. اين تفسير نيز که در چهار جزء قرار دارد و دربرگيرنده بخشي از آيات کريم است. نه همه آيات، و اخيراً در مصر در سال 1290 چاپ شده است و فريد وجدي و ديگران آن را از تأليفات ابن عباس شمرده اند.در اين دو تفسير مي توان روايات منقول از ابن عباس را مشاهده کرد، اما اين که تأليف مستقل يا اثر مستقيم او باشد، بعيد به نظر مي رسد، چون در کتاب الضوء اللامع تأليف حافظ شمس الدين محمد بن عبدالرحمان سخاوي، آن را به محمد بن يعقوب فيروزآبادي، صاحب قاموس ( متوفاي 817 هـ ) نسبت داده و از ابن عباس روايت کرده با آن چه در اين تفسير در بولاق در سال 1290 هـ ق يا آن چه در بمبئي هندوستان چاپ شده، سند روايت کتاب به عمار بن عبدالحميد هروي مي رسد که روايت گر از علي بن اسحاق سمرقندي ( متوفاي 237 ) بوده است و سمرقندي از محمد بن مروان ( سدي صغير، متوفي 186 هـ ) روايت مي کند و او از محمد بن سائب کلبي ( متوفاي 146 هـ ) و او نيز از ابوصالح ميزان بصري و او نيز از ابن عباس روايت مي نمود. چون سيوطي در کتاب الاتقان ضمن نقل دعاي « اللهمَّ عَلَّمهُ الحکمةَ » يا « اللهمّ بارک فيه وَانشُر منه » راه هاي منتهي به ابن عباس را نقل مي کند و مي گويد: « سند کلبي از أبي صالح ميزان بصري ضعيف ترين سندها است ». ولي ابن عبدي در الکامل مي گويد:کلبي احاديث شايسته و خاصي از ابوصالح ميزان بصري دارد و آن معروف به تفسير است و تفسيري طولاني تر و پرمايه تر از آن وجود ندارد و پس از او مقاتل بن سليمان تفسيري دارد ولي تفسير کلبي برتر از آن است، چون در تفسير مقاتل مسلک هاي ردي و نيز وجود دارد. خلاصه آن که در پيشگامي يا ترجمان القرآن بودن ابن عباس شک و ترديدي نيست و احاديث تفسيري متعددي از او در زمينه آيات قرآن و احکام فقهي نقل شده است، ولي تفسير تنوير المقياس که منتسب به ابن عباس است و معمولاً شرح لفظي و لغوي آيات مي باشد و گاهي نيز شأن نزول آيات را نقل مي کند و در چهارصد صفحه بزرگ قرار دارد که در چاپخانه « الاستقامة » مصر در سال 1380 تجديد چاپ شده و در آغاز سوره ها آمده است: « و من السورة التي تذکر فيها البقرةَ » يا « يذکر فيها النحل » نمي تواند اثر تأليفي ابن عباس باشد.ابن عباس پس از عمري تلاش و کوشش در راه احياي دست آوردهاي رسالت در سال 68 هـ در طائف درگذشت. داستانهای قرآنی: ادريس از پیامبران الهی است كه در زمان بين آدم و نوح می زیسته است. قرآن در دو جا از او نامبرده و از او به نيكى ياد كرده است. چون كتاب ها را بسيار درس مي داد از اين رو او را ادريس ناميدند، و او نخستين كسى بوده كه قلم بدست گرفت و نوشت و خياط و دوزنده نیز بود.بيشتر لغويان «ادريس» را واژهاى عربى و از ماده «درس» مشتق دانسته و وجه اين نامگذارى را كثرت دانش يا ممارست او بر آموزش، ذكر كردهاند[۱] اگر چه برخى به اشتقاق آن از ماده «دروس» به معناى پنهان شدن، معتقد بوده و علت آن را پنهان شدن ناگهانى ادريس بيان نمودهاند.فيروزآبادى در كتاب قاموس مي نويسد ادريس پيغمبر عليه السلام از دراسة «خواندن» نيست، زيرا آن اعجمى است، ليكن در تفسير على ابن ابراهيم قمى رحمه اللَّه است: «حضرت امام صادق عليه السلام فرموده: و سمى ادريس لكثرة دراسته الكتب: اين كه او ادريس ناميده شد براى آنست كه كتاب ها را بسيار مي خواند و درس مي داد.» بنابراين قطعا لفظ ادريس عربى خواهد بود، و آنچه فيروزآبادى گفته درست نيست.نسب او ادریس بن یارد بن مهلائیل بن قینان بن انوش بن شیث بن آدم علیه السلام می باشد.ابن اثير در (كامل) مى گويد: بعد از او شيث انوش به سياست مملكت پرداخت و جانشين پدر شد و عمر انوش 705 سال بود، بعد از او پسرش قينان به وصايت رسيد در حالى كه انوش فرزندان بسيارى داشت و بعد از قينان پسرش مهلائيل به وصايت رسيد و بعد از مهلائيل پسرش يارد وصى او شد و از يارد اخنوخ متولد شد كه همان ادريس نبى علیه السلام است و حكماى يونان او را هرمس حكيم مى نامند.در مجمع البيان فرموده: او جد پدر حضرت نوح عليه السلام است، اسم او در تورات اخنوخ است و ناگفته نماند: روايات درباره آسمان رفتن او زياد است و اين در صورت صحيح بودن بعيد نيست، در تورات سفر تكوين باب پنجم مى نويسد: يارد صد و شصت دو سال زندگى كرد و خنوخ را به دنيا آورد و از خنوخ، متوشالخ به دنيا آمد سپس متوشالخ را «لمك» نام مى برد و گويد: از «لمك» نوح به دنيا آمد اين مؤيد سخن. مجمع البيان است كه فرمود: ادريس جد نوح بود.قرآن در دو جا از او نامبرده و از او به نيكى ياد كرده است:«وَ إِسْمعِيلَ وَ إِدْرِيسَ وَ ذَاالْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصّابِرِينَ»: و اسماعيل و ادريس و ذوالكفل را ياد كن كه همه از صابران بودند. (سوره انبياء آیه 85)«وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا»: و در اين كتاب، ادريس را ياد كن كه پيامبرى بسيار راستگو بود.(در این آیه چون ادريس «كه در زمان بين آدم و نوح بوده» نخستين كسى بود كه اظهار نبوت كرده و پيغمبرى را آشكار ساخته او را يادآورى نموده، مي فرمايد: اى محمد صلى الله عليه و آله براى مردم داستان) ادريس (يكى از اجداد نوح) را (كه نام او اخنوخ است) ياد كن كه او (در گفتار و كردار) بسيار راستگو و هم پيغمبر (بلند مرتبه و بزرگوار) بوده (گفته اند: چون كتاب ها را بسيار درس مي داد از اين رو او را ادريس ناميدند، و او نخستين كسى بوده كه قلم بدست گرفت و نوشت و خياط و دوزنده بوده و دوختن لباس را ياد داد، و خداى تعالى علم نجوم و ستاره شناسى و علم حساب و هيئت «علمى كه در آن از اجرام سماويه گفتگو مي شود» را به او آموخت .برخى از مفسران در آيه هاى: «و زَكَرِيّا و يَحيى و عيسى و اِلياسَ كُلٌّ مِنَ الصّلِحين» (سوره انعام آیه 85) و «و اِنَّ اِلياسَ لَمِنَ المُرسَلين» (سوره صافات آیه 123) الياس را همان «ادريس» دانسته، ويژگى ها و داستان هايى را كه براى ادريس گفته شده، در ذيل اين آيات براى «الياس» آوردهاند.برخى آيه «سَلمٌ عَلى اِلياسين» (سوره صافات آیه 130) را «سَلمٌ عَلى اِدراسين» يا «اِلياسين» قرائت كرده و آن را به «ادريس» تفسير كردهاند. ولى گويا «الياس» غير از «ادريس» است؛ زيرا در سوره انعام آمده است:«و تِلكَ حُجَّتُنا ءاتَينها اِبرهيمَ عَلى قَومِهِ نَرفَعُ دَرَجت مَن نَشاءُ اِنَّ رَبَّكَ حَكيمٌ عَليم × و وهَبنا لَهُ اِسحـقَ و يَعقوبَ كُلاًّ هَدَينا و نوحا هَدَينا مِن قَبلُ و مِن ذُرِّيَّتِهِ داوودَ و سُلَيمنَ و اَيّوبَ و يوسُفَ و موسى و هرونَ و كَذلِكَ نَجزِى المُحسِنين و زَكَرِيّا و يَحيى و عيسى و اِلياسَ كُلٌّ مِنَ الصّلِحين». (سوره انعام آیه های 83ـ85): در اين آيه، ضمير «مِن ذُرِّيَّتِهِ» يا به «ابراهيم» يا به «نوح» بازمى گردد كه در هر دو صورت نمى تواند مراد از «الياس»، همان «ادريس» باشد زيرا الياس يا از فرزندان حضرت ابراهیم خواهد بود يا حضرت نوح؛ در حالى كه ادريس، پيش از نوح و از نياكان او است. دريس عليه السلام از جمله بندگانِ صابر الهى و بندگان صالح خداوند و برخوردارى ادريس عليه السلام از رحمت خاص الهى می باشد: «...و إدريس... كلٌّ مّن الصّبرين وأدخلنهم فى رحمتنآ إنّهم مّن الصّلحين». (سوره انبياء 85 و 86)ادريس عليه السلام پيامبرى راست گفتار و درست كردار و داراى منزلتى والا، نزد پروردگار می باشد: «واذكر فى الكتب إدريس إنّه كان صدّيقا نّبيا × ورفعنه مكانا عليا». (سوره مريم آیه 56 و 57)در صحف ادريس آمده است: هر كه آفريده را شناخت، آفريدگار را شناخت و هر كه روزي را شناخت، روزي رسان را شناخت و هر كه خود را شناخت، پروردگارش را شناخت.در صحف ادريس آمده است: چون وارد نماز شديد، ذهن و فكر خود را متوجه آن سازيد و خدا را با دلي پاك و فارغ (از هر چه جز اوست) بخوانيد و با خضوع و خشوع و فرمانبرداري و فروتني، مصالح و منافع خود را از او بخواهيد و هرگاه ركوع و سجود كرديد افكار دنيوي و خيالات بد و ناشايست و كردارهاي زشت و انديشه مكر و خدعه و حرام خواري و تجاوز و دشمني و كينه ها را، از خود دور سازيد و همه اينها را از ميان خود به دور افكنيد. منبرسوم: قرآن ، كتاب هدايت و ارشاد است . قرآن درقرآن: اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍخدا قرآن را فرستاد که بهترین حدیث (و نیکوترین سخن آسمانی خدا) است، کتابی که آیاتش همه (در کمال فصاحت و اعجاز) با هم مشابه است و در آن ثنای خدا (و خاصان خدا) مکرر میشود، که از تلاوت (آیات قهر) آن خدا ترسان را لرزه بر اندام افتد و (با آیات رحمت) باز آرام و سکونت یابند و دلهایشان به ذکر خدا مشغول گردد. این (کتاب) همان (رحمت و) هدایت خداست که هر که را خواهد به آن رهبری فرماید، و هر کس را خدا به گمراهیش واگذارد دیگر هیچ هدایت کنندهای نخواهد داشت. آیه 23 سوره زمر قرآن درنهج البلاغه: قرآن، دریای که قعر آن درک نمی شود.وَ بَحراً لا یُدرِکُ قَعَرُهُ. ( خطبه/198 )ترجمه:دریایی است که ژرفای آن درک نمی شود. شرح:«واژه ی بحر از دو نظر برای قزآن استعاره شده است،یکی از نظرعمق اسرار آن است و همانگونه که با فرو رفتن در دریای ژرف به قعر آن نمی توان رسید، خردها واندیشه ها نیز ازاینکه بر اسرار قرآن احاطه پیدا کنندوبه عمق معانی ومقاصد آن برسند ناتوانند؛ دیگر به ملاحضه ی این است که قرآن معدن نفایس علوم و فضایل است همان گونه که دریا محل گوهرهای گرانبهاست.» قربانعلی،محمدی مقدم،شرح نهج البلاغه ابن میثم،ج3،ص 830. خوشبختی انسان در گروقرآن:أَمَرَهُ بِتَقوَی،اللهِ،وَ إِِیثَارِ طَاعَتِهِ،وَاتِّبَاعِ مَا أَمَرَ بِهِ فِي کِتَابِهِ:مِن فَرَائِضِهِ وَ سُنَنِهِ،الَّتِي لَایَسعَدُ أَحَدٌ إِلَّا بِإِتَّبَاعِهَا،وَ لَایَشقَی إِلَّا مَعَ جُحُودِهَا وَ إِضَاعَتِهَا. (نامه/53)ترجمه:اورا به ترس از خدا فرمان می دهد،و اینکه اطاعت خدا را بر دیگری کارها مقدّم دارد،و آنچه در کتاب خدا آمده،از واجبات و سنّت ها را پیروی کند،دستوراتی که جز با پیروی آن رستگار نخواهد شد،و جز با نشاختن و ضایع کردن آن جنایتکار نخواهد گردید.قرآن،کتاب هدایتکوَ الهَادِی الَّذِی لَا یُضِلُّ (خطبه/176)ترجمه:هدایت کننده ای است که گمراه نمی سازد.شرح:«این کتاب از جانب خالق همه کائنات است که به موجودیت همه ی آنها داناست و استعداد گردیدن های تکاملی آنها را به بهترین وجه تعبیه نموده و به سوی مقصد اعلایی که برای آنها مقررداشته است،به وسیله کتب آسمان که این کتاب جامع همه آنهاست؛هدایت فرموده است.» محمد تقی،جعفری تبریزی،ترجمه و تفسیر نهج البلاغه،ج27،ص154. قرآن درروایات: قال علی علیه السلام :ما جالَسَ هذَاالقُرآنَ اَحَدٌ الّا قامَ عَنهُ بِزِیادَةٍ اَو نُقصانِ؛ زِیادَةٍ فی هُدًی اَو نُفصانِ مِن عَمًی .هیچ کس با این قرآن همنشین نشد ، مگر آن که چون از نزد آن برخاست با فزونی و کاستی همراه بود؛ فزونی در هدایت، و کاستی ازکوردلی . نهج البلاغه خطبه 176 قران درشعرفارسی:نسيم كوي جـــانــــــــــان است قرآن/ شميم عطر رحمان است قرآن/بود روشنـــــــگر راه ســـــــــــــــعادت / چو خورشيد فروزان است قرآن/به گلزارش ، خـــــزان راهــــي نـــدارد/بهاران در بهاران است قرآن/صفاي بوســـتـان آســــــــــمانـي است / شكوه باغ رضوان است قرآن/رهـــــــــاند آدمــــــي را ،از جهـــــــــالت/ فروغ علم و ايمان است قرآن/طـــــــراوت بخــــش روح مؤمنيــن است / به جسم عارفان ، جان است قرآن/به صدق و راستـــــي همتـــــــــــا ندارد / رفيق نيك پيمان است قرآن/نهان در سيــــــنه او ، سٌر عشـق است /كليد گنج عرفان است قرآن/بود معــــجز ، رســـول هاشــــــــــمي را/كه در شأنش ثناخوان است قرآن/طبـــــيب درد هاي بـــــــي دوا اوســـــت / به جان خسته در مان است قرآن/تسطــلي بخش دلــــــهاي غمين است/ چراغ شام حرمان است قرآن/خلــــــــل كـــــــي ره برد بر ساحت او ؟/ بنائي سخت بنيان است قرآن/در آن سامان كه سامان نيست كس را / پناه هر مسلمان است قرآن / مفسران نامدار قرآن: سدّي، مفسر قرن دوم:قرن دوم اسلامي، علم تفسير از توسعه و گسترش نسبتاً بيشتري برخوردار بوده است، اين قرآن که دوره ي تابعان يا تابعان تابعان به شمار مي آيد، در تفسير قرآن، علاوه بر اتکاي به قرآن و کلام پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) آرا و اقوال صحابي ها نيز مدنظر قرار مي گيرد. در اين دوره با گسترش فتوحات اسلامي و مهاجرت برخي از محدثان به نواحي گوناگون، حوزه هاي اسلامي متنوعي به وجود آمد؛ مانند حوزه مکه، مدينه، عراق و غيره.ابومحمد اسماعيل بن عبدالرحمان کوفي معروف به سدّي ( متوفاي 127 ) از مفسران عهد تابعين و از اصحاب امام سجاد و امام صادق (عليه السّلام) مي باشد. او قرشي، تابعي، کوفي و منتسب به « سده ي » مسجد کوفه مي باشد. سدي صغير محمد بن مروان بن عبدالله بن اسماعيل سدي از نوادگان او است. او روايت گر تفسير ابن عباس از محمد بن سائب کلبي مي باشد.سيوطي در الإتقان گويد:اسماعيل سدي تفسير خود را با اسناد به ابن مسعود و ابن عباس نقل مي کند و از پيشوايان تفسير مانند سفيان ثوري و شعبه، روايت مي نمايد تفسير سدي يکي از بهترين و کامل ترين تفاسير مي باشد. او در پايان مي افزايد: « محمد بن جرير طبري اغلب از تفسير سدي، نقل مي کند ». مرحوم آقابزرگ تهراني در الذريعه إلي تصانيف الشيعة درباره ي تفسير سدي چنين مي نويسد:مؤلف آن أبومحمد أسماعيل بن عبدالرحمان بن ابي کريمة القرشي التابعي الکوفي معروف به « سدي کبير » منتسب به سده ي مسجد کوفه، مفسر معروفي است که در سال 127 از دنيا رفته است. او از اصحاب و ياران امام علي بن الحسين و محمد بن علي و جعفر بن محمد (عليه السّلام) بوده و از نوادگان سدي صغير محمد بن مروان بن عبدالله بن اسماعيل متوفاي 186 مي باشد؛ همان فردي که روايت گر تفسير ابن عباس از طريق محمد بن سائب کلبي است که در سال 146 از دنيا رفته است و گاهي به علت مصاحبت و مجاورت با کلبي او را محمد بن مروان کلبي نيز مي گويند؛ آن چنان که در تاريخ بغداد آمده است... علامه سيدهاشم کتکاني در تصانيف خود از تفسير سدي چنين نقل مي کند: « سدي مفسر معروف، معاصري نيز دارد که در اسم، لقب و مذهب با او اشتراک دارد ولي او مفسر نيست؛ بلکه اسماعيل بن موسي فزاري سدي کوفي است که در سال 145 هـ فوت کرده است و ابن حجر عسقلاني در کتاب التقريب شرح حال او را مي نگارد آن چنان که شرح حال سدي مفسر را نيز آورده و تصريح به تشيع او نموده است. سدي با توجه به دوره تدوين آن مي بايست تفسير به مأثور و منقول باشد.طبري مورخ و مفسر معروف، فراوان از او نقل مي کند، ولي کتابي با نام خاص او به نظر نگارنده نرسيده است. معلوم مي شود که قبلاً چنين تفسيري وجود داشته، ليکن به دست ما نرسيده است. داستانهای قرآنی: حضرت نوح علیه السلام اولين پيغمبر اولواالعزم است كه خداى عزوجل او را با كتاب و شريعت فرستاده است، بنابراين، كتاب او اولين كتاب آسمانى است. آن جناب نهصد و پنجاه سال مشغول دعوت قوم خود بوده، ولى قوم او جز به استهزاء و نسبت جنون به او دادن عكس العملى از خود نشان ندادند تا آن كه در آخر از پروردگار خود يارى طلبيد. نوح پس از امر الهی و با تاييد و تسديد خداوند، مشغول ساخت كشتى شد و پس از اتمام، امر خداى تعالى مبنى بر نزول عذاب وطوفان سهمگین صادر شد و به جز افرادى كه مقدر شده بود، همگی هلاك شدند.حضرت امام صادق عليه السلام فرمودند: اسم حضرت نوح عبدالغفار بوده و جهت آن كه آن حضرت را نوح ناميدند اين بود كه: زياد بر حال خود گريه و نوحه مي كرد.مردى شامى از اميرالمؤمنين علیه السلام پرسيد كه اسم نوح چه بود؟ آن حضرت فرمود: اسم نوح (سكن) بود و به اين علت نوح ناميده شد كه او نهصد و پنجاه سال با نوحه و بى تابى قوم خود را به سوى دين حق دعوت مى كرد.نوح عليه السلام بن لامك بن متوشلخ بن أخنوخ - و هو إدريس عليه السلام - بن يارد بن مهلائيل بن قينان بن أنوش بن شيث بن آدم.نام حضرت نوح علیه السلام 43 بار در قرآن کریم آمده است و یك سوره به نام او اختصاص داده شده است و حدود 114 آيه از آيات قصص قرآنى درباره شخصيت نوح و دعوت او می باشد او نخستین پیامبر اولوالعزم است كه دارای شریعت و كتاب مستقل بوده است.«وَلَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلّا خَمْسِينَ عاماً»: و به راستى، نوح را به سوى قومش فرستاديم پس در ميان آنان 950 سال درنگ كرد... (سوره عنكبوت، آيه 14)«وَأُوحِيَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَن يُؤْمِنَ مِن قَوْمِكَ إِلاَّ مَن قَدْ آمَنَ فَلاَ تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ»: به نوح وحی شد که: «جز آنها که (تاکنون) ایمان آوردهاند، دیگر هیچ کس از قوم تو ایمان نخواهد آورد! پس از کارهایی که می کردند، غمگین مباش! (سوره هود، آيه 36)«سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ»: سلام بر نوح در میان جهانیان باد! (سوره صافات، آيه 79)«وَقَالَ نُوحٌ رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا»: نوح گفت: پروردگارا! هیچ یک از کافران را بر روی زمین باقی مگذار! (سوره نوح، آيه 26)بعثت و رسالت نوح علیه السلام بشر بعد از حضرت آدم علیه السلام به صورت يك امت ساده و بسيط زندگى مى كرد و فطرت انسانيت خود را راهنماى زندگى خود داشت، تا آن كه رفته رفته روح استكبار در او پيدا شد و گسترده گشت و در آخر، كارش به استعباد يكديگر انجاميد، بعضى بعض ديگر را تحت فرمان خود گرفتند و زيردستان ما فوق خود را رب خود پنداشتند و همين پندار بذرى بود كه كاشته شد، بذرى كه هر زمان و در هر جا كه كاشته شود و سپس جوانه بزند و سبز شود و رشد كند، چيزى به جز دين و ثنيت و اختلاف شديد طبقاتى يعنى استخدام ضعفا بوسيله اقويا و برده گرفتن و دوشيدن افراد ذليل بوسيله قدرتمندان را به بار نمى آورد، آرى همه اختلاف ها و كشمكش ها و خونريزي هاى بشر از آنجا آغاز گرديد.در زمان نوح علیه السلام فساد در زمين شايع گشت و مردم از دين توحيد و از سنت عدالت اجتماعى روي گردان شده و به پرستش بت ها روى آوردند و خداى سبحان نام چند بت آن روز را كه عبارت بودند از "ود"، "سواع"، "يغوث"، "يعوق" و "نسر" در سوره نوح علیه السلام ذكر كرده.فاصله طبقاتى روز به روز بيشتر شد و آنهايى كه از نظر مال و اولاد قوى تر بودند حقوق ضعفاء را پايمال كردند و جباران، زيردستان را به ضعف بيشتر كشانيده و طبق دلخواه خود بر آنان حكومت كردند. (با استفاده از سوره اعراف، سوره هود و سوره نوح)در اين زمان بود كه خداى تعالى نوح علیه السلام را مبعوث كرده و او را با كتاب و شريعتى به سوى آنان گسيل داشت تا از راه بشارت و انذار، به دين توحيد و ترك خدايان دروغين دعوتشان نموده مساوات را در بينشان برقرار سازد. (سوره بقره، آيه 21)به طورى كه از تمامى آيات مربوط به داستان نوح علیه السلام برمى آيد. آن جناب همواره قوم خود را به توحيد خداى سبحان و ترك شرك دعوت مى كرد، و به طورى كه از دو سوره نوح و سوره يونس، و سوره آل عمران آيه 19 برمى آيد آنان را به اسلام مى خواند، و به طورى كه از سوره هود آيه 28 استفاده مى شود از آنان مى خواسته تا امر به معروف و نهى از منكر كنند و نيز همان طور كه از آيه 103 سوره نساء و آيه 8 سوره شورى برمى آيد، نماز خواندن را نيز از آنان مى خواسته و بطورى كه از آيه 151 و 152 سوره انعام برمى آيد رعايت مساوات و عدالت را نيز از آنان مى خواسته و دعوتشان مى كرده به اين كه به فواحش و منكرات نزديك نشوند، راستگو باشند و به عهد خود وفا كنند و به طورى كه از آيه 41 سوره هود برمى آيد آن جناب اولين كسى بوده كه مردم را دعوت مى كرده به اين كه كارهاى مهم خود را با نام خداى تعالى آغاز كنند.از آيات سوره نوح و سوره قمر و سوره مومنون برمى آيد كه آن جناب قوم خود را دائما دعوت مى كرده به اين كه به خداى تعالى و آيات او ايمان بياورند و در اين دعوت منتهاى جد و جهد را به خرج مى داده و شب و روز و آشكارا و پنهان وادارشان مى كرده به اين كه حق را بپذيرند، ولى قومش جز به عناد و تكبر خود نمى افزودند، هر قدر او دعوت خود را بيشتر مى كرده آنان سركشى و كفرشان را بيشتر مى كردند و به جز اهل و اولادش وعده اندكى كه از غير آنان ايمان نياوردند، به طورى كه ديگر از ايمان آوردن سايرين به كلى مايوس گرديد در آن هنگام به درگاه پروردگار خود شكايت برده و از او طلب نصرت كرد.از آيات سوره عنكبوت برمى آيد كه آن جناب نهصد و پنجاه سال مشغول دعوت قوم خود بوده، ولى قوم او را جز به استهزاء و مسخره كردن و نسبت جنون به او دادن عكس العملى از خود نشان ندادند، آنها وى را متهم مى كردند به اين كه منظورش اين است كه به آقايى و سرورى بر ما دست يابد، تا آن كه در آخر از پروردگار خود يارى طلبيد.و از آيات سوره هود استفاده مى شود كه بعد از اين استنصار، خداى تعالى به وى وحى كرد كه از قومش به جز آن چند نفرى كه ايمان آورده اند احدى ايمان نمى آورد و آن جناب را درباره قومش تسليت گفت و دلگرمى داد و به طورى كه از آيات سوره نوح استفاده مى شود، نوح علیه السلام قوم خود را به هلاكت و نابودى نفرين كرد و از خداى تعالى خواست تا زمين را از لوث وجود همه آنان پاك كرده و احدى از آنان را زنده نگذارد و بطورى كه از آيات سوره هود برمى آيد خداى تعالى به آن جناب وحى كرد كه زير نظر ما و طبق وحى ما كشتى را بساز.از آيات سوره هود برمى آيد كه خداى تعالى به آن جناب دستور داد تا كشتى را با تاييد و تسديد او بسازد و آن جناب شروع به ساختن آن كرد كه مردم دسته دسته از محل كار آن جناب گذشته و او را مسخره مى كردند، چون كشتى آب مى خواهد و كشتى سازى بايد در لب دريا باشد و آن جناب اين كار را در بيابانى بدون آب انجام مى داد و همين باعث مى شد كه مردم او را مسخره كنند و آن جناب در پاسخشان مى فرمود اگر امروز شما ما را مسخره مى كنيد بزودى خواهيد ديد كه ما شما را مسخره مى كنيم و بزودى خواهيد فهميد كه كسى كه دچار عذاب گردد خوار و ذليل و بيچاره مى شود و عذابى كه مى آيد عذابى است مقيم و غيرقابل زوال و نيز از دو سوره هود و سوره مومنون برمى آيد كه خداى عزوجل براى نزول آن عذاب، علامتى قرار داده بود و آن اين بوده كه آب از تنورى بالا مى زند.نوح علیه السلام همچنان كه از سوره هود و مؤمنون استفاده مى شود مشغول ساختن كشتى بود تا اين كه آن را به اتمام رسانيد و امر خداى تعالى مبنى بر نزول عذاب صادر شد و آن تنور شروع به جوشيدن كرد، در اين هنگام خداوند متعال به آن جناب وحى فرستاد كه از هر حيوان يك جفت نر و ماده سوار كشتى كند و نيز اهل خود را به جز افرادى كه مقدر شده بود، هلاك شوند يعنى همسرش كه خيانت كار بود و فرزندش كه از سوارشدن امتناع ورزيده بود و نيز همه آنهايى كه ايمان آورده بودند، سوار كند.و از سوره قمر برمى آيد همين كه آنها را سوار كرد خداى تعالى درهاى آسمان را به آبى ريزان باز كرد و زمين را به صورت چشمه هايى جوشان بشكافت، آب بالا و پايين براى تحقق دادن امرى كه مقدر شده بود دست به دست هم دادند و نيز از سوره هود استفاده مى شود كه رفته رفته آب زمين را فراگرفت و بالا آمد و كشتى را از زمين كند، كشتى در موجى چون كوه هاى بلند سير مى كرد و طوفان همه مردم روى زمين را فراگرفت و همه را در حالى كه ستمگر بودند، هلاك كرد و خداى تعالى به آن جناب دستور داده بود همين كه در كشتى مستقر شدند خدا را در برابر اين نعمت كه از شر قوم ستمكار نجاتشان داد حمد بگويند و در پياده شدن از او بركت بخواهند و نوح علیه السلام گفت: «الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِي نَجَّانا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ» (سوره مؤمنون، آيه 28) و نيز گفت: «رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبارَكاً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ». (سوره مؤمنون، آيه 29)بعد از آن كه طوفان به دليل آيه 77 سوره صافات عالم گير شده و مردم روى زمين همه غرق شدند، خداى تعالى به زمين فرمان داد تا آب خود را ببلعد و به آسمان نيز فرمان داد تا از باريدن بايستد، آب از ظاهر زمين كاسته شد و كشتى بر بالاى كوه جودى قرار گرفت و فرمان «وَ قِيلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ؛ دورى باد بر عليه ستمكاران» صادر شد، آنگاه خداى تعالى به نوح وحى كرد كه: اى نوح! از كشتى پايين آى و با سلامى از ناحيه ما و بركاتى بر تو و امت هايى كه با تواند پياده شو كه بعد از اين طوفان، ديگر هيچ گاه دچار طوفانى عالم گير نخواهند شد چيزى كه هست بعضى از اين نجات يافتگان، امت هايى هستند كه خدا در دنيا از متاع هاى زندگى دنيا برخوردارشان مى كند و سپس عذابى دردناك آنان را فرامى گيرد، پس نوح و همراهان او از كشتى خارج شده و در زمين
سلسله منابر اهل بیت علیه السلام-جلد 37 چهل منبر بسیجی سیره و سیمای بسیج و بسیجی در قرآن و روایات مولف: حسن بابایی بسم الله الرحمن الرحیم سالگرد تشکیل بسیج مستضعفان، یادآور خاطره پرشکوه مجاهداتی است که در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی، زیباترین تابلوهای ایثار و فداکاری همراه با نجابت و فروتنی و توأم با شجاعت و رشادت را ترسیم کرده است. خاطره جوانمردان پاکدامن و غیوری که شیران روز و زاهدان شب بودند و صحنه نبرد با شیطان زر و زور را با عرصه جهاد با نفس اماره به هم آمیختند و جبهه جنگ را محراب عبادت ساختند. جوانانی که از لذات و هوسهای جوانی برای خدا گذشتند و پیرانی که محنت میدان جنگ را بر راحت پیرانه سر ترجیح دادند و مردانی که محبت زن و فرزند و یار و دیار را در قربانگاه عشق الهی فدا کردند؛ خاطره انسانهای بزرگ و کم ادعایی که کمر به دفاع از ارزشهای الهی بستند و از هیبت دروغین قدرتهایی که برای حفظ فرهنگ و ارزشهای جاهلی غرب به مصاف ارزشهای الهی آمده بودند، نهراسیدند. ما فرزندان مکتب انتظاریم؛ انتظار موعود عدالت گستر الهی که خواهد آمد و همه جهان را با عطر ولایت و عدالت پر خواهد کرد. اولین و مهم ترین تهدید ما این است که مکتب انتظار را فراموش کنیم و از آقا امام زمان (علیه الصلوه والسلام) و مسئولیتی که در دوران انتظار ظهور داریم غفلت کنیم. آیاتی که تلاوت شد رجاء به خدای تعالی و آخرت را از ویژگی های مهم مومنین دوران رسول الله شمرده است. امام صادق علیه السلام به ما رجاء به خداوند را یاد دادند «یا من ارجوه لکل خیر» ای کسی که در همه خیرها رجاء و امید ما به تو است. «تَرجُونَ مِن اللهِ ما لا یَرجُونَ» عنوان صحبتم این خواهد بود. آنچه شما به خداوند متکی هستید و رجاء و امید دارید و دشمنانتان ندارند. «ترجون من الله مالایرجون» (نساء آیه 104) شما مومنین امید دارید به یاری و نصرت و امداد خداوند تعالی در حالی که دشمنانتان رجاء و امید ندارند و آنچه که دل مومنین به آن خوش است و محکم و امیدوار است ولی دشمنانتان دلبستگی جز به دنیا و عدد و مالشان ندارند. در این موضوع سراسر قرآن پر است از وعده های الهی به مومنین، ای مومنانی که مردم به شما می گویند «قد جمعو الکم» دشمنان آمده اند اطراف شما جمع شده اند علیه شما «فاخشوهم» که از آنها بترسید! «فزادهم ایمانا» مومنین بر ایمانتان افزوده می شود «و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل» و اینهایی که می بینید دشمنان دورشان جمع شده اند و علیه مومنین تجمع کرده اند، اینها (مومنین) ایمانشان زیاد می شود و توکل به خدا می کنند و می گویند که خدا برای ما کافی است و خدا بهترین وکیل است. این آیه قرآن، بهترین وصف برای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به خصوص سپاه پاسداران و بسیج ده ها میلیونی ملت ایران است. دشمن جلو می آید. ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای مسلح ما ایمانش افزوده می شود و می گویند خدا برای ما کافی است و او بهترین وکیل است، او وکیل خوبی است در جای دیگری از کتاب حکیم، خداوند بنده نواز فرموده است «و کفی الله المومنین القتال» (احزاب 25) خداوند مومنین را در جنگ و کار زار کفایت می کند. دشمن ما همه چیزش را جمع کرده و نفسش را هم در سینه اش حبس کرده، خیز برداشته که به ایران حمله کند؛ اما نگاه کرده داخل ایران، دیده اینجا یک ملت حزب اللهی متحد هستند. هر چه بیشتر دشمن تلاش اطلاعاتی کرد، بیشتر خدا رعب قدرت ایران را در دلشان انداخت. این بازدارندگی است. تهدید اگر تحقق نیافت به خاطر بازدارندگی بود. خداوند مومنین را در جهاد کفایت می کند و خدای متعال در جنگ بدر به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: من رعب شما را در دل آنها افکندم؛ یعنی خداوند می فرماید شما خدا را دارید، او برای شما کافی است. الحمدلله اقتدار نیروهای مسلح، اقتدار ارتش، سپاه و اقتدار رزمندگان اسلام و فدائیان ملت ایران امروز بر دوستان و دشمن پوشیده نیست. اصفهان/هفته بسیج حسن بابایی منبر اول: " دوره اول: 1358 تا 1360" آیه: «أَلَمْ تَرَ كَیفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَیبَةً كَشَجَرةٍ طَیبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء/ تُؤْتِی أُكُلَهَا كُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یتَذَكَّرُونَ» (ابراهیم:24 و 25)؛ آیا ندیده ای که خدا چگونه مثل زد؟ سخن پاک چون درختی پاک است که ریشه اش در زمین استوار و شاخه هایش در آسمان است به فرمان خدا هر زمان میوه خود را می دهد خدا برای مردم مثلها می آورد، باشد که پند گیرند. حضرت امام خمینی (ره) درباره بسیج فرمودند: «بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفههای آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد.» به نظر می رسد که امام (ره) در بیان این ویژگی های بسیج و تمثیل بسیج به شجره طیبه از آیات سوره ابراهیم الهام گرفته اند: «أَلَمْ تَرَ كَیفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَیبَةً كَشَجَرةٍ طَیبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء / تُؤْتِی أُكُلَهَا كُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یتَذَكَّرُونَ» براین اساس، مهمترین ویژگی های بسیج و بسیجی عبارت اند از: شجره موجودی است زنده، دارای رشد و نمو، پویا و فعال. بر این اساس، بسیج نیز حاوی این ویژگی است. پاک و طیب بودن. همانطور که درخت دارای ساقه و برگ است. بسیج نیز دارای تشکیلات و رده های مقاومت می باشند. اصل و ریشه بسیجی ثابت و دارای ایمان و اقتصادی راسخ است که طوفان و تندبادهای حوادث و بحران ها خللی بر عزم و اراده و حضور وی در صحنه ایجاد نمی کند."فرعها فیالسماء"؛ بدین معنی که افق فکر بسیجی محدود به دنیای پست و کوچک نبوده، بلکه به بلندای آسمان است"کل حین"در آیه بدین معنی است که این درخت برای یک فصل و زمان خاصی نیست، بلکه بسیجی در هر زمان با طراوت و شادابی آماده حضور در صحنه است."باذن ربها" اشاره به این دارد که بسیجی تبعیتپذیر و مصداق آیه شریفه «اطیعوالله و اطیعوا الرسول و اولامر منکم» و آیه «صبغه الله و من احسن من الله صبغه» (بقره آیه 138)؛ یعنی بسیجی کسی است که رنگ خدایی را پذیرفته که حضرت امام (ره) در وصف بسیجیان می فرماید: «... من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می خورم و از خدا می خواهم که مرا با بسیجیان محشور گرداند». بسیجی نماد آیه « وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» (آل عمران:139) است. بر همین اساس، حضرت امام می فرمایند: «آنچه برای اینجانب غرورانگیز و افتخارآفرین است روحیه بزرگ وقلب سرشار از ایمان و اخلاص و روحیه شهادت طلبی این عزیزان (بسیجیان) که سربازان حقیقی ولی اللهالاعظم ارواحنا فدا هستند.» بسیجی همیشه پیروز است؛ زیرا بر اساس آیات « وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ» (صافات:173) « ألا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ... هُمُ الْغالِبُونَ ». این وعده الهی است. بر اساس آیه « إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ»؛ بسیجی در راه اعتقادات و آرمانهای خود استقامت و پایداری می ورزد و در راه مأموریت خود که همانا پاسداری از مرزهای اعتقادی نظام جمهوری اسلامی است هیچ ترس و واهمهای به دل راه نمی دهد. بسیجی در هر زمان و مکان بر اساس آیه « یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِیعًا» (نسا:71) آماده فداکاری و جهاد در راه خدا می باشد. بسیجی تابع ولایت و هیچ گاه نه از ولایت عقب می ماند و نه هیچ گاه از ولایت جلو می افتد. در این زمینه قرآن می فرماید: « یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَینَ یدَی اللَّهِ وَرَسُولِهِ» (حجرات:1) و در صلوات شعبانیه می خوانیم که "المتقدم لهم مارق و المتأخر عنهم زاهق والازم لهم لاحق"؛ کسانی که از ولایت جلو می زنند مارق و رها شده و کسانی که از ولایت عقب می مانند باطل هستند و راه یافتگان کسانی هستند که همراه و تابع ولایت باشند. حدیث: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در پاسخ به سؤال از این آیه: «اى مؤمنان هر كس ازشما از دینش (اسلام) برگردد، [بداند كه] خداوند به زودى گروهى را خواهد آورد كه آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند ...»: در حالى كه به شانه سلمان مى زد، فرمود: «[آنان] این مرد و هموطنان اویند». سپس فرمود: «اگر دین به ثریا آویخته باشد، هرآینه، مردانى از ایرانیان به آن دست یابند.» بسیج و بسیجی در کلام ولایت: اگر بر كشوری نوای دلنشین تفكر بسیجی طنین انداز شد چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید. امام خمینی (ره) سیمای بسیج و بسیجی: دوره اول: 1358 تا 1360: این مقطع از عمر بسیج، دوران طفولیت و ولادت است. ولادت بسیج را می توان مصادف با صدور فرمان بسیج عمومی در آذرماه 1358 دانست. از صدور فرمان تا جنگ تحمیلی، بسیج عمومی به معنی لغوی واژه بسیج، رایج بود یعنی در طول مدت چند ماه (حدود 9 ماه) در مردم آمادگی بوجود آمد تا در برابر خطرات احتمالی مقاومت كنند. هنوز حمله ای صورت نگرفته تا بسیج به معنی واقعی و حقیقی آن ایجاد شود، عضویابی، آموزش و سازماندهی نیروهای بسیجی انجام گرفت ولی مرحله بكارگیری و انجام مأموریت، جنبه عملی به خود نگرفت. هدف از تشكیل بسیج و آموزش مردم، فراهم كردن زمینه و بستر دفاع در برابر تجاوز بود. هنوز از نوع، میزان و چگونگی تجاوز اطلاعات كافی در دست نبود. بنابراین هدف گذاری و برنامه ریزی بسیج، یك پیش بینی منطقی به حساب می آمد. قسمت اول عمر بسیج، بیشتر از نظر رویكرد دارای اهمیت بود. یعنی در این دوره، شرایطی فراهم آمد كه بر اساس دیدگاه امام راحل (ره) پیرامون ضرورت تشكیل بسیج، اهداف بسیج و برنامه های آن زمینه كاركرد نظامی و دفاعی را بوجود آورد. ولی دستاورد مهم این مقطع، رویكرد مشترك به بسیج بود كه دولت و ملت به ایجاد سازمان بسیج برای دفاع از انقلاب اسلامی پی برده بودند و از این جهت دیدگاههای دوگانه یا چندگانه مشاهده نمی شود. وحدت نظر و نگاه واحد، مشخصه مقطع اول عمر بسیج به حساب می آید. پاره دوم این مقطع، با شروع جنگ تحمیلی آغاز می شود كه نیروهای آموزش دیده به صورت داوطلب به سوی جبهه ها حركت می كنند و در جنگهای نامنظم و عملیاتهای كوچك علیه رژیم بعث عراق شركت می كنند. چندان مهم نبود كه نیروهای بسیجی و مردمی تحت چه سازمان و تشكیلاتی بسیج می شوند، نحوه اعزام آنان چگونه است، برنامه ریزی بسیج چگونه صورت می پذیرد و در عرصه نبرد، در چه قالب های نظامی سازماندهی می شوند، چگونه می جنگند و با چه ابزاری نبرد می كنند. آنچه مهم بود اینكه انگیزه دفاع مردمی و بسیج نظامی بسیار بالا بود و برای دفع متجاوز باید اقدام كنند و با سلاح یا بدون سلاح، جنگ را در زندگی خود وارد كردند. اندكی از آغاز جنگ نگذشته بود كه بسیج نیروها به عهده سپاه پاسداران گذاشته شد. بر اساس مصوبه مجلس شورای اسلامی، در تاریخ دی ماه 1359، تشكیلات بسیج مستضعفین به سپاه پاسداران و انقلاب اسلامی محول گردید و سازمان بسیج ملی منحل شد. به استناد ماده 9 اساسنامه سپاه، مصوب 1361 برنامه ریزی، سازماندهی، اداری، فرماندهی و اجرای آموزشهای عقیدتی – سیاسی و نظامی اعضای بسیج مستضعفین به عهده سپاه پاسداران گذاشته شد و هدف از تشكیل واحد بسیج مستضعفین ایجاد تواناییهای لازم در كلیه افراد معتقد به قانون اساسی و اهداف انقلاب اسلامی، به منظور دفاع از كشور، نظام جمهوری اسلامی و همچنین كمك به مردم هنگام بروز بلایا و حوادث غیرمترقبه داشته شد. سپاه پاسداران كه مسؤولیت امنیت داخل كشور را بر عهده داشت، با شروع جنگ به كمك ارتش جمهوری اسلامی ایران شتافت و از اولین روز جنگ، عرصه نبرد را حوزه مأموریت خود در نظر گرفت و با پیوست واحد بسیج مستضعفین، اعزام نیروهای بسیجی به جبهه ها از طریق سپاه پاسداران انجام می گرفت. در نتیجه برنامه ریزی برای آموزش، اعزام، بكارگیری و تجهیز، نسبت به اوایل جنگ، حالت بهتری به خود گرفت. از این زمان كاركرد دفاعی و نظامی نیروهای بسیجی تعریف دقیق تری به خود گرفت و رویكرد بسیج تا سال 1360، جنبه عملی، عینی و واقعی به خود گرفت و نیروهای بسیجی جزء نیروهای اصلی عمل كننده در مناطق جنگی به حساب می آمدند. اقدامات بسیجیان همرزم پاسداران، كاركردی مثبت و سازنده از خود به جای گذاشت زیرا عمده نیروهای اعزامی به جبهه، از میان افراد ذخیره و ویژه بسیج بوده كه از نظر رفتار و عملكرد، شباهت زیادی با پاسداران انقلاب اسلامی داشته اند. خدمات بسیج در جامعه: بسیج در صحنه امنیتی و دفاعی: از جمله کارکردهای بسیج در جنگ تحمیلی، تبدیل دفاع به امری مردمی و یک تکلیف عمومی، اثبات توانایی دفاع مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی، تقویت فرهنگ مقاومت و پایداری، تثبیت استقلال سیاسی کشور بود، بالندگی و بلوغ بسیج در سایه حماسه هشت سال دفاع مقدس، مسئولیت جمع آوری کمک های نقدی و غیرنقدی به جبهه ها، رسیدگی به خانواده های رزمندگان، ایجاد استحکامات دفاعی در مناطق شهری و عملیات مردم یاری و... بوده است. خلق حماسه های جهاد، شهادت طلبی، ایثارگری، دفاع مسئولانه، خدمت عاشقانه دستاورد روحیات بی نظیر بسیجی است. همچنین مقابله با بحران های داخلی در کردستان، خوزستان، آمل و... مقابله با فعالیت های تروریستی گروهک های ضدانقلاب، کمک و مساعدت به نهادهای اطلاعاتی نظام در شناسایی دشمنان داخلی، مقابله با اغتشاشات داخلی، کمک به ناجا در مقابله با اشرار و قاچاقچیان، اجرای عملیات امنیت و بازرسی، کمک به اجرای عملیات دفاع شهری و... از جمله کارکردهای امنیتی بسیج بوده است. معرفی اقشار بسیج: شکل گیری اقشار 22 گانه بسیج: در تاریخ 12/7/1388 سردار محمدرضا نقدی با حکم فرمانده معظم کل قوا به سمت فرمانده بسیج منصوب شده و نام بسیج نیز از «نیروی مقاومت بسیج» به «سازمان بسیج مستضعفین» تغییر پیدا می کند و متعاقب آن برخی تغییرات و رویکردها، ساختار و سازمان و وظایف آن پدید می آید که یکی از نمونههای آن تشکیل گردانهای جدید با نام امام علی علیه السلام، امام حسین علیه السلام و بیت المقدس و نیز شکلگیری اقشار 22 گانه بسیج (سازمان بسیج ورزشکاران، سازمان بسیج اصناف، سازمان بسیج مساجد و محلات، سازمان بسیج جامعه پزشکی، سازمان بسیج هنرمندان، سازمان بسیج کارگری، سازمان بسیج علمی، پژوهشی و فناوری، سازمان بسیج جامعه زنان، سازمان اردویی، راهیان نور و گردشگری، سازمان بسیج حقوقدانان، سازمان بسیج دانش آموزی، سازمان بسیج اساتید، سازمان بسیج دانشجویی، سازمان ورزش بسیج، سازمان بسیج سازندگی، سازمان بسیج طلاب و روحانیون، سازمان بسیج عشایری، سازمان بسیج فرهنگیان، سازمان بسیج مداحان، سازمان بسیج مهندسین، سازمان بسیج پیشکسوتان، سازمان بسیج کارمندان) است که طی آن، تقریبا میتوان گفت همه اقشار ملت ایران در سازمانهای تخصصی میتوانند به عضویت بسیج درآیند. این در حالیست که با گذشت اندکی بیش از سه دهه از عمر این نهاد انقلابی، بنا بر گفته رییس سازمان بسیج مستضعفین، یکی از مهمترین آرمانهای بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی نیز محقق شده و تعداد اعضای رسمی بسیج در کشور از مرز 20 میلیون نفر گذشت هرچند بنا بر فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، هرکس که به ارزشهای اسلام پایبند است و برای زحمات، مجاهدتها و خدمات بسیج، احترام قائل است، بسیجی به شمار می رود چه عضو مجموعه و سازمان بسیج باشد چه نباشد. شعر بسیج و بسیجی: بسیجی معنی صبر و قناعت/بسیجی مکتبش نور و شهادت/بسیجی اُسوه اش چمران و همت/بسیجی معنی ایثار و غیرت/بسیجی شور و عشق است و رشادت/بسیجی رهسپار است با ولایت... منبر دوم: "تشکیل بسیج مستضعفین " آیه: پیشگویى قرآن: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یحِبُّهُمْ وَیحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِینَ یجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَنْ یشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ» (مائده:54)؛ ای گروهی که ایمان آوردهاید، هر که از شما از دین خود مُرتَد شود به زودی خدا قومی را که بسیار دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند و نسبت به مؤمنان سرافکنده و فروتن و به کافران سرافراز و مقتدرند (به نصرت اسلام) برانگیزد که در راه خدا جهاد کنند و (در راه دین) از نکوهش و ملامت احدی باک ندارند. این است فضل خدا، به هر که خواهد عطا کند و خدا را رحمت وسیع بیمنتهاست و (به احوال همه) دانا است. حدیث: الإمامُ الصّادقُ علیه السلام فی قولِهِ تعالى: «فَسَوْفَ یأْتِى اللَّهُ بِقَوْمٍ یحِبُّهُمْ وَیحِبُّونَهُ ...» ـ: "الموالی"؛ امام صادق علیه السلام ـ درباره آیه «خداوند، خداوند به زودى گروهى را خواهد آورد كه آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند ...» ـ: مقصود، آزاد شدگان [ایرانى] است. بسیج و بسیجی در کلام ولایت: در این دنیا افتخارم این است كه خود بسیجی ام. امام خمینی (ره( سیمای بسیج و بسیجی: سازمان بسیج مستضعفین که با نام نیروی مقاومت بسیج هم شناخته میشود به فرمان امام خمینی (ره) در ۵ آذر ۱۳۵۸ تشکیل شد و پس از تصویب مجلس شورای اسلامی در دی ماه ۱۳۵۹ به صورت قانونی رسمیت پیدا کرد. در ابتدای تشکیل نیروی مقاومت بسیج، "حجتالاسلام امیر مجد" فرماندهی این نیرو را بر عهده داشت و پس از او "حجتالاسلام احمد سالک" این مسئولیت را عهدهدار شد. سپس با حکم بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی "حجتالاسلام محمدعلی رحمانی" از سال ۱۳۶۲ فرماندهی بسیج را بر عهده گرفت و تا پایان جنگ تحمیلی در این سمت باقی ماند. حجتالاسلام رحمانی توانست با روشی نوین، نیروهایی را اعم از پیر و جوان از نقاط دور افتاده و روستاها تا ادارات و دانشگاهها و دانشآموزان و روحانیون را سازماندهی کرده و با افزایش پایگاههای مقاومت از ۷۰۰۰ به ۲۱۵۰۰ پایگاه، در راستای فرمان امام خمینی (ره)، مبنی بر تشکیل ارتش ۲۰ میلیونی، نیروی شکوهمند و عظیمی را به وجود آورد. پس از حجتالاسلام رحمانی، سردار علیرضا افشار با حکم مقام معظم رهبری در تاریخ دهم اسفند ماه 1368 به فرماندهی نیروی مقاومت بسیج منصوب شد؛ او هم با تداوم توسعه و ایجاد معاونتها، سازمانها و مراکز جدید در بسیج به توسعه بیشتر بسیج به تناسب نیاز های جدید انقلاب در سراسر کشور همت کرد که مجموعه این فعالیتها در بخشهای نظامی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، منشاء اثر و تحولات بسیاری در ساختار و سازمان بسیج شد. پس از گذشت 8 سال از مسئولیت سردار افشار، سردار حجازی با حکم مقام معظم رهبری در اواخر سال 1376 به فرماندهی این نهاد مردمی منصوب شد و با تداوم فعالیتهای بسیج در ابعاد مختلف با رویکرد و توجه خاص به بخشهای فرهنگی، آموزشی، ورزشی و اقتصادی به جذب، سازماندهی، آموزش و بکارگیری بسیجیان پرداخت و از جمله فرماندهان موفق در عرصه فرهنگی شناخته شد. نیروهای بسیج از بدو تأسیس تا پایان مسئولیت سردار سید یحیی (رحیم) صفوی، زیرمجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودند. سال 1387 با انتصاب سرلشکر جعفری (فرمانده جدید سپاه پاسداران) و با اجرای طرح تحول در سپاه و راه اندازی سپاههای استانی، سرلشکر جعفری فرماندهی بسیج را خود به عهده گرفت و حجتالاسلام طائب را به عنوان جانشینش در نیروی مقاومت بسیج برگزید. مناطق و نواحی بسیج در این تحول به سپاههای استانی ملحق و تحت فرماندهی واحد، مستقیما به فرماندهی کل سپاه متصل و ادامه ماموریت یافتند. در ستاد نیروی مقاومت بسیج نیز معاونتهایی در قالب نیروهای ستاد تخصصی نمسا به فعالیت خویش ادامه دادند. در تاریخ دوازدهم مهر ماه 1388 نام بسیج از «نیروی مقاومت بسیج» به «سازمان بسیج مستضعفین» تغییر پیدا کرد و سردار سرتیپ محمدرضا نقدی فرماندهی این سازمان را عهدهدار شد. متن حکم انتساب سردار نقدی به ریاست سازمان بسیج مستضعفین، صادره از سوی فرمانده معظم کل قوا به این شرح است: بسمالله الرحمن الرحیم سردار سرتیپ بسیجی محمدرضا نقدی بنا به پیشنهاد فرمانده کل سپاه و نظر به تعهد و شایستگی و تجارب ارزنده، جنابعالی را به سمت "رئیس سازمان بسیج مستضعفین" منصوب میکنم. همت و تلاش را بر ایجاد زمینههای لازم برای حضور قویتر و سازمانیافتهتر مردم بویژه جوانان عزیز در صحنههای مورد نیاز انقلاب اسلامی قرار دهید و انتظارات گفته شده را با حرکت علمی و نو از جمله در بسیج اقشار، برآورده سازید. از تلاشهای مخلصانه حجتالاسلام حسین طائب در تصدی این مسئولیت قدردانی و تشکر میکنم. توفیق همگان را از خداوند متعال خواستارم. سید علی خامنهای 12/ مهر/1388 اهداف بسیج مستضعفین: - تحقق فرمایش امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل هستههای حزب الله. - ایجاد تواناییها و آمادگیهای لازم دفاعی در آحاد مردم در دفاع از کشور - ایجاد تواناییهای لازم رزمی در نیروهایی که توانایی شرکت در عملیاتهای کلاسیک و بزرگ را دارند. - ایجاد تواناییهای لازم در آحاد مردم بمنظور کمک به هنگام بروز بلایا و حوادث غیر پیشبینی. - کمک به دولت در امر سازندگی. خدمات بسیج در جامعه: جهاد بسیج درصحنه های سازندگی و اقتصادی: پس از حماسه 8 سال دفاع مقدس یکی از عرصه هایی که بر روی بسیج و بسیجیان گشوده شد عرصه سازندگی و حضور در عرصه های اقتصادی بود. اگر چه بسیج در سال های پس از جنگ، مشارکت در سازندگی کشور و فعالیت هایی چون: منابع طبیعی، آبخیزداری، حفظ محیط زیست، دامپزشکی، عمران و آبادانی، شیلات، دام و طیور نقش داشته، اما به علت عدم اعتقاد برخی از کارگزاران دولت های گذشته به حضور بسیجیان در عرصه سازندگی کشور و عدم حمایت های مادی و معنوی از بسیجیان، از ظرفیت ها و توانمندی های بسیجیان در این عرصه استفاده کامل نگردید. معرفی اقشار بسیج: بسیج دانش آموزی: تاریخچه و سوابق تشکیل سازمان بسیج دانش آموزی: با صدور فرمان تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در پنجم آذر ماه سال 1358 مبنی بر تشكیل بسیج مستضعفین، پایگاه های مقاومت در مساجد، حسینیه ها، ادارات، كارخانه ها، مدارس و... به صورت خود جوش و مردمی شكل گرفت و با واگذاری مسئوولیت بسیج به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی، پایگاه های مقاومت بسیج در مدارس همچون دیگر اقشار بسیج برای جذب، آموزش و اعزام دانش آموزان واجد شرایط به جبهه های جنگ حق علیه باطل فعال شدند كه در این میان نقش معلمان و فرهنگیان شجاع بسیجی ستودنی است. در دوران هشت ساله دفاع مقدس بیش از 550 هزار نفر از دانش آموزان به دفعات مكرر به جبهه ها اعزام شدند كه در این میان بیش از 36000 نفرشهید و مفقود الاثر و 2853 جانباز و 2433 آزاده تقدیم دفاع از انقلاب اسلامی و ارزش های اسلامی نموده اند. با انسجام واحد بسیج مستضعفین و شكل گیری ساختار و تشكیلات آن، دفتر بسیج دانش آموزی به عنوان رده ای مستقل در واحد بسیج مستضعفین ایجاد شد وبا شكل گیری معاونت اقشار در بسیج بعنوان بسیج دانش آموزی به ادامه فعالیت خود پرداخت. در سال 1363 با تصویب تبصره 2 از ماده یك قانون نظام وظیفه كشوری كه به موجب آن وزرات آموزش و پرورش موظف گردید با هماهنگی و همكاری واحد بسیج مستضعفین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آموزش آمادگی دفاعی را برای دانش آموزان اجرا نماید، پایگاه های مقاومت بسیج دانش آموزی در مدارس از استحكام بیشتر برخوردار گشت. با توسعه واحد بسیج مستضعفین از سطح یك معاونت در ستاد مركزی سپاه به یك نیروی مستقل با عنوان نیروی مقاومت بسیج سپاه، بسیج دانش آموزی نیز به عنوان یك مدیریت مستقل در مجموعه ستاد نیرو تشكیل و به كار خود ادامه داد. در سال 1371 با تلاش مدیریت مستقل بسیج دانش آموزی، ستاد ایثارگران وزارت آموزش و پرورش و معاونت پرورشی آن وزرات توافق نامه ای تنظیم و به امضای فرمانده نیروی مقاومت بسیج و وزیر آموزش و پرورش رسید. با امضای این توافق نامه و ابلاغ به رده های ذیربط دو دستگاه و تشكیل كمیته های هماهنگی در سطوح مركز، استان و شهرستان، تحركی وسیع در تقویت و گسترش بسیج دانش آموزی به وجود آمد به گونه ای كه در پایان سال تحصیلی 74-73 بیش از 12 هزار دفتر بسیج دانش آموزی در مدارس راهنمایی و متوسطه كشور تشكیل شده و نزدیك به 5/1 میلیون نفر دانش آموز به عضویت بسیج دانش آموزی در آمدند. در سال 1373 با ابلاغ سردار فرمانده محترم كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و به منظور به كارگیری توان مجموعه معاونت های نیروی مقاومت بسیج در امر تقویت و گسترش بسیج دانش آموزی، دفتر مشاورت، بسیج دانش آموزی تشكیل شد تا با یاری فرماندهی نیرو، به تقویت اصولی بسیج دانش آموزی همت گمارده شود. تعیین ساختار و سازمان و شرح وظایف بسیج دانش آموزی در مدارس، ضابطه مند كردن ارتباطات گروهی و تشكیلاتی، ایجاد سازمان پویندگان و پیشگامان به تناسب مقاطع تحصیلی راهنمایی و متوسطه، همچنین طراحی دسته های سازمان یافته برای فعالیت های فرهنگی، امدادی، علمی و سازندگی، طراحی لباس، آرم نشان عضویت، پرچم سازمانی و تطبیق آموزش آمادگی دفاعی مدارس با نظام آموزش های نظامی بسیج از جمله موفقیت های این دوران به شمار می رود. مجلس محترم شورای اسلامی به منظور بسط و گسترش فرهنگی بسیجی در میان دانش آموزان و تقویت بسیج دانش آموزی، در سال 1375 ماده واحده ای به تصویب رساند كه به موجب آن وزارت آموزش و پرورش موظف به حمایت و پشتیبانی و تقویت و گسترش بسیج دانش آموزی گردید. با تصویب این قانون فعالیتها و برنامه های بسیج دانش آموزی از قوام و استحكام بیشتری برخوردارگشت، به گونه ای كه در پایان سال تحصیلی 78-77 تعداد واحدهای مقاومت پویندگان و پیشگامان بسیج دانش آموزی به بیش از 22 هزار واحد در مدارس راهنمایی و متوسطه رسید و بیش از 5/2 ملیون نفر از دختران و پسران دانش آموز به عضویت بسیج دانش آموزی در آمدند. متعاقب مصوبه مجلس شورای اسلامی و با پیگیری های به عمل آمده سطح تشكیلاتی بسیج دانش آموزی نیز به منظور فراهم كردن امكان موفقیت بیشتر در تحقق اهداف و مأموریتهای محوله ارتقا یافت و در سال 77 به عنوان سازمان بسیج دانش آموزی ادامه مأموریت داد. امروز سازمان بسیج دانش آموزی به حول قوه الهی با برخورداری از مدیران و كارشناسان مجرب در سطح مركز و 28 رده استانی و بیش از 600 حوزه مقاومت بسیج دانش آموزی در قریب 26 هزار مدرسه راهنمائی و متوسطه كشور واحدهای مقاومت بسیج دانش آموزی را گسترش داده و تاكنون بیش از 3 میلیون نفر از دانش آموزان دختر و پسر میهن اسلامی به عضویت در این تشكل دانش آموزی و نهاد برگرفته از متن ملت قهرمان ایران در آمده اند. شعر بسیج و بسیجی: یا علی باز از خدا دستی به همراه بسیج/جاودان کن در جهان این جلوه و جاه بسیج/یا علی خون حسینت کِی رود از یادها/گو ببیند زینب این غوغای خونخواه بسیج/تا علمدارش گشاید بال شاهین علم/می دهد فرمان حسینت کو بُوَد شاه بسیج/اشک و خون می بارد از آفاق آذربایجان/خود به مژگان رفت آذربایجان را بسیج/می زداید دود آه خیمه های سوخته/خیمه و خرگاه زد در کربلا آه بسیج/کوردل بودند اهل کوفه و بیعت شِکن/قوم سلمان است این قوم دلاگاه بسیج/غرش ای شیر خدا ببر و پلنگ خفته را/تا شود صدّامیان خرگوش و روباه بسیج/لشکر اسلام شد چون سیل و طوفان در خروش/کفر اگر خود کوه باشد می شود کاه بسیج/روز کین و انتقام است از گروه حرمله/چند باشد داغ اصغر زجر جانکاه بسیج/رهبر از نصر مِنَ اللَّه داد فرمان جهاد/تا رسد فتح قریب از نصرت الله بسیج/صد هزار از بیست میلیون رهسپار جبهه هاست/تا بیفتد خرمگس در دام جولان بسیج/رغبت و شوق شهادت خرمنی انباشته ست/حاشَ لِلَّه نیست یک جو، هرگز اکراه بسیج/کربلا تشنه ست و بر سقای خود چشم انتظار/طلعت ماه بنی هاشم بود ماه بسیج/با شعار یا محمد، شیعه و سنی یکی ست/نیست جز قرآن و حق ذکری در افواه بسیج/سر به درگاه خدا می ساید این جهد و جهاد/شهریارا! تا بِسایی سر به درگاه بسیج... محمدحسین بهجت تبریزی، مشهور به "شهریار" منبر سوم: " بسیج، قانونمند میشود " آیه: «انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكُمْ خَیرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»(توبه:41)؛ برای جنگ با کافران، سبکبار و مجهز بیرون شوید و در راه خدا به مال و جان جهاد کنید، این کار شما را بسی بهتر خواهد بود اگر مردمی با فکر و دانش باشید. حدیث: الإمامُ الصّادقُ علیه السلام ـ لِیعقوبَ بنِ قَیسٍ ـ: یابنَ قَیسٍ، «وَ إِن تَتَوَلَّوْاْ یسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَیرَكُمْ ثُمَّ لاَ یكُونُواْ أَمْثَــلَكُم» عَنى أبناءَ المَوالی المُعتَقِینَ. امام صادق علیه السلام ـ به یعقوب بن قیس ـ: اى پسر قیس! «واگر روى برتابید، [خدا] جاى شما را به مردمى غیر از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود»، مقصودش فرزندانِ آزاد شدگان [ایرانى] است. بسیج و بسیجی در کلام ولایت: تشكیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران یقینا" از بركات و الطاف جلیه ی خداوند تعالی بود كه بر ملت عزیز و انقلاب اسلامی ایران ارزانی شد. امام خمینی (ره( سیمای بسیج و بسیجی: بسیج، قانونمند میشود: در سیر حرکت تکوینی بسیج به مرحله ای دیگر رسیدیم که خود تحولی اساسی در سرنوشت بسیج بوجود آورد و آن قانونمند شدن بسیج بود که بسیج های مختلف و جریان های متعدد بسیج، تحت عنوان واحد بسیج شناخته شدند و هدایت و اداره آن به عهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گذاشته شد. این مقطع که با شروع جنگ فاصله بسیار کمی دارد. آغاز دوره ای از بسیج است که خواستگاه رهبر بسیج می باشد، یعنی از این زمان بسیج در مسیری حرکت می کند که مورد نظر و خواست امام (ره) می باشد، با تشکیل واحد بسیج در سپاه، بسیج واحد می شود و از ناهماهنگی و چند پارچگی خارج می شود و در نتیجه بسیج یکپارچه در واحد بسیج سپاه ظهور و بروز می کند. تغییر دیگری که در این دوره از عمر بسیج بوجود آمد این است که پس از ادغام سازمان های آمادگی بسیج غیر نظامی و دفاع غیر نظامی کشور در سازمان بسیج ملی (سازمان بسیج مستضعفین) که در مورخ 4/4/59 از سوی شورأی انقلاب جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت، در عمل ادغام بصورت ناقص صورت گرفت یعنی ساختمان های این سه سازمان و نهاد، در یک جا استقرار یافت ولی در فعالیت ها، هر یک از آن ها به طور نسبتاً مستقل عمل می کردند که با تشکیل واحد بسیج سپاه و تلاش برأی اعزام بسیجیان به جنگ، فعالیت های غیر نظامی بسیار کمرنگ شده است جذب، آموزش و اعزام به جبهه محوری ترین فعالیت به حساب می آید. دوره اول عمر بسیج که پس از پیروزی انقلاب تا صدور فرمان امام (ره) در 5/9/58 ادامه می یابد دوره غیر رسمی است؛ یعنی سازمان بسیج یک سازمان رسمی نیست و تشکیلات رسمی و شناخته شده ای در کشور ندارد. دوره دوم که از صدور فرمان آغاز می شود، دوره شکل گیری و رسمیت بسیج است؛ یعنی سازمان بسیج حالت رسمی به خود می گیرد و تشکیلات و سلسله مراتب سازمانی آن، از سوی دولت، مردم و نهاد های قانونی به رسمیت شناخته می شود. این دوره تا دی ماه 1359 استمرار می یابد. خدمات بسیج در جامعه: جهاد فرهنگی بسیج وبسیجیان: ناامیدی دشمن در عرصه تهدیدات سخت و رویکرد دشمنان انقلاب در اتخاذ راهبرد تهدیدات نیمه سخت و نرم در براندازی جمهوری اسلامی در سال های پس از جنگ، حضور دلسوزان بسیجی را در عرصه مقابله با تهاجم و شبیخون فرهنگی بیش از پیش ضروری ساخت. اقداماتی چون اعزام کاروان های راهیان نور، طرح میثاق، طرح ولایت، طرح معرفت، احیای امر به معروف و نهی از منکر، تربیت نیروهای مستعد بسیجی به عنوان هنرمندان، اهل قلم و... همگی از مصادیق فعالیت های فرهنگی بسیج بود که اگر حمایت های لازم از سوی دولتمردان گذشته می بود عرصه مقابله با تهاجم نرم دشمن از کارآیی مطلوب تری برخوردار بود. معرفی اقشار بسیج: بسیج دانشجویی: در تاریخ دوم آذرماه 1367، بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) طی پیامی عارفانه، روشنگرانه و توام با آینده نگری دقیق که منبعث از بینش عمیق ایشان بود فرمان تشکیل بسیج دانشجو و طلبه را به عنوان یکی از ضروری ترین تشکل ها صادر نمودند و ضمن درخواست دفاع از انقلاب و اسلام در مراکز دانشگاهی و حوزوی، خواستار پاسداری از اصول تغییرناپذیر «نه شرقی و نه غربی» شدند و ضمن دعوت به اتحاد و یگانگی حوزه و دانشگاه چشم انداز ایجاد حکومت بزرگ اسلامی و فتح جهان توسط اسلام را فراروی مشتاقان و رهروان اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم قرار دادند. به دنبال این پیام، استفساری از سوی جانشین وقت فرماندهی کل قوا از دفتر حضرت امام خمینی (ره) به عمل آمده که حضرت امام (ره) معین نمایند که متولی اداره بسیج دانشجو و طلبه چه ارگانی باشد؟ و مرحوم حجت الاسلام سیداحمد خمینی در مورخه 67. 10. 12 نظر بنیانگذار انقلاب اسلامی را به شرح ذیل پی نوشت نمودند: «حضرت امام (ره) فرمودند: تشکیل بسیج دانشجو و طلبه به عهده بسیج مستضعفین سپاه پاسداران است.» {سیداحمد خمینی 67. 10. 12}در آذرماه 1368 از محضر مقام معظم رهبری پیرامون بسیج دانشجویی استعلام گردید و معظم له فرمودند: «با بسیج دانشجویی موافقم و آن را لازم و ضروری می دانم.» و با رهنمودهای خویش بر محوریت دانشجویان به عنوان متولیان امر بسیج دانشجویی تأکید نمودند. پس از آن شورای عالی انقلاب فرهنگی اصول کلی طرح نحوه تأسیس بسیج دانشجویی را تصویب نمود. لذا پس از تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی از سیزدهم دیماه 1369 مرکز بسیج دانشجویی تهران تأسیس شد و مسئولیت تشکیل دفاتر بسیج را در دانشگاهها عهده دار گردید. با شکل گیری قانونی بسیج دانشجویی در دانشگاهها براساس توان بالای متکی بر ایمان دانشجویان بسیجی، بسیج دانشجویی به سرعت در این محیط مقدس تشکیل و گسترش یافت؛ و بدین سان فرزندان خمینی کبیر (ره) که افتخار بسیجی بودن آن پیرسفر کرده را برای خود موهبتی بزرگ می شمردند، آغازگر حرکت بنیادینی شدند که رسالت آن از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی و نوید دهنده فتح سنگرهای کلیدی جهان اسلام توسط اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم به عهده ایشان نهاده شده بود. راهی که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) نیز بر تداوم آن تأکید نموده و مهر تأیید زدند از این رو به منظور تحقق آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی و ضرورت تسریع در حرکت اسلامی کردن دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و نیز اشاعه تفکر بسیجی به ویژه از سال 1374 به بعد موافقت نامه هایی بین نیروی مقاومت بسیج با وزارت فرهنگ و آموزش عالی در مورخه 75. 7. 13، دانشگاه آزاد اسلامی در مورخه 76. 1. 25 و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در تاریخ 76. 4. 17 به امضا رسید که طرفین در آن نسبت به تقویت و گسترش فعالیتهای بسیج دانشجویی در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی تصریح کرده و جهت تحقق آن اعلام آمادگی نمودند. پس از طی دوره اولیه ایجادی و رشد سخت افزاری در بسیج دانشجویی، همت دانشجویان بسیجی علاوه بر توسعه کمی معطوف به افزایش هرچه بیشتر کیفیت و تحول نرم افزاری گردید. در سال 1376 جمعی از دانشجویان بسیجی دانشگاه تهران توفیق دیدار با مقام معظم رهبری (مدظله العالی) را کسب نموده و ضمن بیان بینش ها، نگرش ها و روشهای خود دغدغه های خویش را معروض داشتند. رهبر معظم انقلاب در این دیدار صمیمی و معنوی فرمایشات بسیار مهمی را بیان فرمودند که سرآغاز تحولی بنیادین در بسیج دانشجویی به ویژه در عرصه های فرهنگی و سیاسی گردید. لذا بسیج دانشجویی روز به روز بر کمیت و کیفیتش افزوده می گردید و اقبال عمومی دانشجویان و اخلاص و منطق عمل آنها، راه را برای خدمتگزاری بیشتر می گشود. در سال 1377 به منظور نهادینه شدن تشکیل، تقویت و توسعه بسیج دانشجویی طرحی از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی مطرح گردید که پس از بحث و بررسی و انجام کارشناسی لازم، در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ 77. 9. 22 مجلس شورای اسلامی با اکثریت مطلق آرا و بدون هیچ مخالفی تصویب شد و سپس به تأیید شورای نگهبان رسید. این مصوبه در مورخ 77. 9. 28 طی نامه شماره. 2773 ق توسط رئیس مجلس شورای اسلامی به اطلاع رئیس جمهوری اسلامی ایران رسیده است و رئیس جمهوری اسلامی نیز طی نامه شماره 62814 به تاریخ 77. 10. 6 آن را به وزارتخانه های ذیربط ابلاغ فرمودند. سال 1379 یکی دیگر از سرفصل های تحولی بسیج دانشجویی آغاز شد، در این سال شرکت کنندگان در نهمین نشست سالانه بسیج دانشجویی سراسر کشور توفیق دیدار با مقام معظم رهبری (مدظله العالی) را یافته و ضمن بیان دیدگاههای خویش، به استماع سخنان گهربار ایشان شامل رهنمودها و تأیید رویکردهای اعلام شده بسیج دانشجویی نایل آمدند. از اواخر همان سال فعالیتهای جدی مبتنی بر رویکرد آینده نگر و استراتژیک آغاز شد که بحمدالله منجر به تغییرات بینشی، نگرشی، روشی و ساختاری در این تشکل گردید. جلوه های این تحول وجود بالغ بر دو هزار و پانصد دفتر بسیج دانشجویی در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور بوده که به فضل الهی با گذشت زمان برانسجام، اثربخشی و پویایی آن در راستای نقش آفرینی شایسته در عرصه های دانشگاه، اجتماع و فرای مرزهای جغرافیایی در ابعاد اعتقادی، فرهنگی، علمی، سیاسی، ورزشی، صنفی و آمادگیهای دفاعی می باشد. امید است با توجه به پشتوانه های ایمانی، علمی، قانونی و انگیزشی بتوانیم گامی مؤثر در طریق بندگی خداوند بزرگ و خدمت به خلق او برداریم. شعر بسیج و بسیجی: مبدأ سِیری به سوی آسمان باشد بسیج/مقصد و دیری برای بیدلان باشد بسیج/گشته طوبای رشادت، سایه دار کربلا/منبع خیری برای همرهان باشد بسیج/با ولایت تا سعادت با شجاعت در ره اند/معبد جان برکفانِ این جهان باشد بسیج/هم دیانت هم بصیرت هم بلاغت حاصلش/مهبط النّوری برای سالکان باشد بسیج... اکبر پورآقا منبر چهارم: " اولین گامهای ارتش 20 میلیونی " آیه: «الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِیلُ»(آل عمران:173)؛ آن مؤمنانی که چون مردم (منافق) به آنها گفتند: لشکری بسیار بر علیه شما مؤمنان فراهم شده، از آنان در اندیشه و بر حذر باشید، (این تبلیغات) بر ایمانشان بیفزود و گفتند: تنها خدا ما را کفایت کند و او نیکو وکیل و کارسازی است. حدیث: سنن الترمذی عن أبی هُریرة: قالَ ناسٌ مِن أصحابِ رَسول اللّهِ صلى الله علیه و آله: یا رَسولَ اللّهِ، مَن هؤلاءِ الَّذینَ ذَكَرَ اللّهُ إن تَوَلَّینا استُبدِلوا بِنا ثُمَّ لَم یكونوا أمثالَنا؟ قالَ: وَكانَ سَلمانُ بِجَنبِ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آلهقالَ: فَضَرَبَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله فَخِذَ سَلمانَ، قالَ: هذا وَأصحابُهُ، وَالَّذی نَفسی بِیدِهِ لَو كانَ الإیمانُ مَنوطا بِالثُّرَیا لَتناوَلهُ رِجالٌ مِن فارِسَ. الإمامُ الباقرُ علیه السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله ذاتَ یومٍ وَعِندَهُ جَماعَةٌ مِن أصحابِهِ: اللّهُمَّ لَقِّنی إخوانی ـ مَرَّتَینِ ـ فقالَ مَن حَولَهُ مِن أصحابِه: أما نَحنُ إخوانُكَ یا رَسولَ اللّهِ؟ فقالَ: لا، إنَّكُم أصحابی، وَإخوانی قَومٌ مِن آخِرِ الزَّمانِ آمَنوا بی وَلَم یرَونی... لَأحَدُهُم أشَدُّ بَقیةً عَلى دِینهِ مِن خَرطِ القَتادِ فِی اللَّیلةِ الظَّلماءِ، أو كَالقابِضِ عَلى جَمرِ الغَضى، اُولئِكَ مَصابیحُ الدُّجى، ینجیهِمُ اللّهُ مِن كلِّ فِتنةٍ غَبراءَ مُظلِمةٍ. سنن الترمذی ـ به نقل از ابو هریره ـ: گروهى از یاران پیامبر خدا گفتند: این قومى كه خداوند فرموده در صورت روى گرداندن ما، به جایمان خواهند آمد و چون ما نخواهند بود، كیان اند؟ راوى مى گوید: سلمان در كنار پیامبر صلى الله علیه و آله بود. ایشان بر پاى او زد و فرمود: «این و قومش. سوگند به آن كه جانم به دست اوست، اگر ایمان از ستاره ثریا هم آویخته بود، مردانى از فارس به آن دست مى یافتند.» بسیج و بسیجی در کلام ولایت: من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می خورم و از خدا می خواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند. امام خمینی (ره( سیمای بسیج و بسیجی: اولین گامهای ارتش 20 میلیونی: شروع جنگ تحمیلی فرازی در حرکت منطقی بسیج بوجود آورد تا علاوه بر آموزش و سازماندهی، بستر بکارگیری و مانور واقعی بسیجیان را فراهم سازد. کارکرد بسیج در دوره قبل که بیش تر جنبه آمادگی و حضور داشت با آغاز جنگ تحمیلی تحولی بوجود آمد و صحنه آمادگی به صحنه بکارگیری و عملیاتی شدن تبدیل گشت ولی این بکارگیری احتیاج به آموزش جدید و سازماندهی دیگری داشت که با آموزش و سازماندهی دوره پیشین متفاوت بود. آنچه که در این دوره مورد توجه قرار می گیرد، اینکه، بسیجیان جنگجو و رزمنده از مرجعی که اعزام می شدند، در مناطقی از جبهه جنگ سازماندهی می شدند و به طور ناهماهنگ و مجزا طرح ریزی و اجرای عملیات را به انجام می رساندند، به طوری که ناهماهنگی بسیج سازی مردم، در صحنه عمل و بکارگیری نیز تداوم داشت. این ناهماهنگی بیش تر بین جریان دوم و سوم بسیج بوجود می آید، اما مدت کوتاهی دوام داشت و بلافاصله، مسئله جنگ توانست بسیج را یکپارچه نماید. در اینجا ببینید این واقعیت های جامعه کار را اینجور کرد، قبلش که جنگ نبود، تشکیل شده بود، توی روستاها کارش را شروع کرده بود، کمیته ها کارشان را توی شهر ها انجام می دادند، هر جایی یک کاری داشت. این بسیج، خیلی، زمینه عملیاتی نداشت و بیش تر تفکرات سیاسی حاکم بود، یک جور تحزب بود، هرکسی فکری می کرد. آنکه توی اختلافات می بینید این بود. وقتی که بسیج پایش به جنگ باز شد، جنگ شرأیطی نبود که همه بخواهند آنرا لقمه لقمه کنند برأی خودشان، حتی گروه هایی مثل فدائیان اسلام و اینها بودند، به تدریج ادغام شدند، آقای دکتر چمران گروه هایی مردمی داشتند که می جنگیدند، نمی شد آنها را از میدان حذف کرد، خوب می خواستند بجنگند، به تدریج آن ها را ادغام کردیم. عملاً واقعیت میدان آن جنگ، نیرو های مخلص انقلاب، توی آن جنگ می رفتند، آن همان بسیجی بود؛ که امام تشکیل داده بود بقیه دعوا های سیاسی بود و نمی توانست ادامه پیدا کند وقانون هم تکلیف همه رأیکسره کرد.» خدمات بسیج در جامعه: نقش امدادی بسیج: از جمله کارکردهای بسیج، کمک به امداد و نجات مصدومین در صوانح و حوادث طبیعی چون زلزله و سیل و... همچنین فعالیت های بسیج در امور بهداشتی چون واکسیناسیون فلج اطفال، طرح بسیج سلامت و... از دیگر کارکردهای بسیج است. معرفی اقشار بسیج: بسیج طلاب و روحانیون: سالروز صدور فرمان تشكیل بسیج دانشجو و طلبه از سوی حضرت امام (ره) - این دو مركز، پاسدار اصول تغییرناپذیر "نه شرقی و نه غربی " باشندحضرت امام خمینی (ره) معمار كبیر انقلاب اسلامی در دوم آذر سال 1367 فرمان تشكیل بسیج دانشجو و طلبه را صادر كردند. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، متن این پیام بدین شرح است: «بسم الله الرحمن الرحیم تشكیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران یقینا از بركات و الطاف جلیه خداوند تعالی بود كه بر ملت عزیز و انقلاب اسلامی ایران ارزانی شد. در حوادث گوناگون پس از پیروزی انقلاب خصوصا جنگ، بودند نهادها و گروههای فراوانی كه با ایثار و خلوص و فداكاری و شهادتطلبی، كشور و انقلاب اسلامی را بیمه كردند، ولی حقیقتا اگر بخواهیم مصداق كاملی از ایثار و خلوص و فداكاری و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم، چه كسی سزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهند بود! بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است كه شكوفههای آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق میدهد. بسیج مدرسه عشق و مكتب شاهدان و شهیدان گمنامی است كه پیروانش بر گلدستههای رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر دادهاند. بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاك اسلامی است كه تربیتیافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بینشانی گرفتهاند. بسیج لشكر مخلص خداست كه دفتر تشكل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نمودهاند. من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه میخورم و از خدا میخواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند، چرا كه در این دن
چهل منبرعلی اکبری سیره و سیمای حضرت علی اکبر(ع)
چهل منبر سجادی علیه السلام
محبوب ترين مطالب
مثل حسین(علیه السلام) باشیم
حقیقت تفقه:تحلیلی بر نقش حوزه های علمیه درانقلابی بودن و انقلابی ماندن
چهل منبرنمازی سیمای نمازدرقرآن و روایات
چهل منبرنقوی سیره و سیمای حضرت امام علی النقی (ع)
چهل منبرموسوی"کاظمی" سیره و سیمای حضرت امام موسی کاظم علیه الاسلام
چهل منبرمهدوی سیره و سیمای حضرت مهدی (عج)
پربحث ترين مطالب
سلسله منابر اهل بیت (ع)-جلد25 چهل منبرقرآنی سیمای قرآن ازدیدگاه قرآن و عترت مولف:حسن بابایی بسم الله الرحمن الرحیم آنگاه كه درون خويش را از خود تهي يافتي و بيرون از خويش را خالي از خدا، قرآن بخوان آنگاه كه در درياي خروشان زندگي، در چنگال طوفان جهل و ترس اسير شدي و ساحل صلاح و صلح و كشتي نجات و رهايي را آرزو كردي، قرآن بخوان آنگاه كه درون خويش را از خود تهي يافتي و بيرون از خويش را خالي از خدا، قرآن بخوان آنگاه كه در درياي خروشان زندگي، در چنگال طوفان جهل و ترس اسير شدي و ساحل صلاح و صلح و كشتي نجات و رهايي را آرزو كردي، قرآن بخوان آنگاه كه عقلت، احساست را به بند كشيد و فكرت، عشقت را و قوه پيوستن به يزدان به نيروي عرفان را از دست دادي، قرآن بخوان آنگاه كه در كوچه باغ هاي يأس، حيران و سرگردان، نااميد و پريشان، در جستجوي قطره اي آب، كشتزار خشك و قحطي زده انديشه ات را تسلي مي دهي، از درياي بي كران اميد لختي برگير وقرآن بخوان آنگاه كه مرگ را ختم و معاد را وهم و پندار خود را حتم يافتي، قرآن بخوان آنگاه كه غرور، وجودت را گرفت و تفاخر، شعورت را، و ذلت خويش را عزت يافتي و نخوت خويش را همت،قرآن بخوان آنگاه كه از فرط جهالت، امانت را از ياد بردي و به خيال سعادت، اسير ضلالت گشتي، قرآن بخوان آنگاه كه خود را خدا يافتي، يا خدا را جدا از خود، و يكي بودن شرك را توحيد پنداشتي و شمع را خورشيد، قرآن بخوانآنگاه كه مرگ خود را دور ديدي و حيات خويش را جاويد يافتي و دنيا و آخرت را جدا از هم و دنيا داري و بهشت را در كنار هم، قرآن بخوان آنگاه كه از درستي گسستي و بر مركب سستي نشستي و به پستي پيوستي و در منجلاب تباهي، ر هايي را خواستي، قرآن بخوان آنگاه كه نهايت سعادت را بودن و شهادت را نهايت حيات پنداشتي و ماندن را شرافت و رفتن را ضلالت و شدن را حماقت، قرآن بخوان آنگاه كه از بيعت با تاريكي و غيبت نور خسته شدي، قرآن بخوان آنگاه كه نسيان، گريبانت را گرفت و عصيان، دامانت را و معصيت خويش را معصوميت پنداشتي،قرآن بخوان آنگاه كه گذشته را حسرت و حال را عسرت و آينده را حيرت احساس كردي، شب قدر را به يادآور وقرآن بخوان آنگاه كه در دره هاي پستي و زبوني، در جستجوي راهي به سوي قله انسانيت، سنگستان را در مي نوردي و همچون اسير، زنداني دريچه هايي را مي جوئي،قرآن بخوان آنگاه كه در دل سياهي شب و در اعماق تاريك ظلمات، در جست وجوي نور و روشني، شمع وجودت از شور و التهاب مي سوزد و در آرزوي صلح و سپيدي، افق را به اميد نظاره فلق مي نگري تا شايد طلوع فجر را در نيمه شب تماشا كني، قرآن را باز كن تا در فلق برگ هايش، در افق انديشه ات فجر را ببيني، قرآن بخوان اصفهان/رمضان المبارک 1397 حسن بابایی منبراول: قرآن ، آيتى از عظمت و بزرگوارى خدا و معجزه جاويد اوست . قرآن درقرآن: آیات: تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۚ وَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ این آیات خداست که به راستی بر تو میخوانیم و همانا تو از جمله پیغمبران مرسل هستی. آیه 252 سوره بقره قرآن درنهج البلاغه: هذَا القُرآنُ إِنّمَا هوَ خَطٌّ مَستورُ بَینَ الدَّفَّتینِ لایَنطِقُ بِلِسانِ وَلابُدَّ لَهُ مِن تَرجُمانٍ وَ إِنّما یَنطِقُ عَنهُ الرَّجالٌ. (خطبه/125)ترجمه:این قرآن خطی است نوشته شده که میان دو جمله پنهان است زبان ندارد تا سخن گوید ونیازمند به کسی است که آن را ترجمه کند وهمانا انسان ها می توانند از آن سخن گویند.شرح:حضرت علی (علیه السلام)این خطبه را در پاسخ خوارج که ماجرای حکمیت را نمی پذیرفتندایراد فرمودند و در ضمن آن کتاب ظاهری و صوری را معرفی کرده اند:«ما که حکم بودن مردان را پذیرفتیم بدان جهت بود که قرآن که به ظاهر کتابی است مدوّن نمی تواند خود مفسر و توضیح و توجیح کننده ی خود باشد ولازم است مردانی با تقوا و با خلوص آن را تفسیر نمایند» محمد تقی،جعفری تبریزی، ترجمه وتفسیر نهج البلاغه،ج 22،ص94. وصول به درگاه قرب الهی وَ لَا یَختَلِفُ فِي اللهِ،وَ لَا یُخَالِفُ بِصَاحِبِهِ عَنِ اللهِ (خطبه/133)ترجمه:آیاتش در شناساندن خدا اختلافی نداشته،و کسی را که همراهش شد از خدا جدا نمی سازد.شرح:«این کتاب الهی براساس بیان اصول و قوانین کلّی و جامعی که متضمن صلاح امور دنیا و آخرت انسان است قراردارد،و هدف این قوانین،کشانیدن و سوق دادن مردم به سوی حق،و وصول به آستان قرب و جوار رحمت خداوند است،ازاین روهیچ واژه ی در قرآن یافت نمی شود که دلالت بر خلاف این مقصود داشته باشد،بلکه همه ی الفاظ و مطلب آن گویای وحدت مقصد،و بیانگر هدف واحدی است که همان وصول به درگاه قرب الهی،پس از پاک شدن از ناپاکیها و پلیدیهای این دنیاست.» قربانعلی،محمدی مقدم،شرح نهج البلاغه ابن میثم،ج3،ص293. قرآن درروایات: قال رسول الله صلی الله علیه وآله :اِذَا التَبَسَت عَلَیکُمُ الفِتَنُ، کَقِطَعِ الَّیلِ المُظلِمِ فَعَلَیکُم بِالقُرآنِ .هنگامی که فتنه ها، هم چون پاره های شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست که به قرآن تمسک جویید. اصول کافی ج2ص459 قران درشعرفارسی: منــــم قرآن کتـــــــاب آسمانـــی / که هستم تا قیامـت جــــاودانـــی/خدا را در حقـیـقـــت مـن زبانـــم /دهم داد سخن آن سان که دانـی/بشــر را میدهـم بهر سعــــادت/ به عالم خط و مشی زندگــانـــی/منـــم آن مـشعــل راه هدایـــــت / هدایت میکنم با خوش زبـــانـــی/به دست مـن بُود نسل بشــر را /کلیـــــد قفـل اســـــرار نهــــانـــی/اساتیــد جهـــــان راه ره نمــودم /که باشـد کار من پرتــو نشــانـــی/بری پـی بر رمـــوز کهـکشـانهـــا/ اگر عمقــی رمــــوزم را بخـوانـــی/صحف از متـن من گردید، کـــامل /که کـل کــاملــــم در کــــاردانـــی/نهـم تــــورات را طُهـــر روایــــــت/ که از او میکنـم من پاسبــانـــی/زانجیـلـم بُود بـر سینــــه حـــائل/ ز مریـم هم مــــدال قهرمــــانـــی/بخـوان قرآن اگر خواهی بری پی/به اجـــرام و کـــرات آسمــــانـــی/کلیــــد گـنجهـــــای بـیکـران را / منــم در اختیــــــارات رایگـــانـــی/مرا از خط و مشـی عتـــرت آموز/ که از دانــــائـــی آنـــــان بـدانـــی/جدائی من و عترت محـال است /که بیعترت در این محبس بمانی/ مفسران نامدار قرآن: علی(ع)امام المفسرین:محققان علوم قرآنی به اتفاق، وحدت نظر دارند که علی(ع)نخستین مفسر قرآن مجید است و جایگاه بلند و شامخ او در انس و آشنایی با حقایق و معارف قرآن انکارناپذیر است.«سیوطی»مینویسد:«خلفای اربعه نخستین مفسران قرآن هستند ولی روایاتی که از سه تن از خلفای راشدین است بسیار اندک میباشد و اما آنچه ار علی نقل شده بسیار است و از ابن مسعود نقل میکند که قرآن ظاهری دارد و باطنی و باطن و ظاهر آن نزد علی است». الاتقان سیوطی، ج 4، ص 233 چاپ افست قم انتشارات رضی، بیدار، عزیزی.محمد عبد العظیم زرقانی(مدرس علوم قرآن در دانشکده اصول دین مصر)در کتاب«مناهل العرفان»گوید:«امام علی که رضوان خدا بر او باد بیش از دیگر خلفاء زیستند و با وسعت و گسترش یافتن مناطق اسلامی در زمان او نیاز مسلمانان به فهم علوم صحابه بیشتر از پیش گردید، از اینرو منقولات از علی، بیشتر از دیگران است، افزون بر آن، غنای فکری و امتیاز علمی و اشراق و نورانیت قلبی آن حضرت را دیگران نداشتند، سایرین پیش از هر کاری به امور حکومتی پرداختند ولی او به علم و قرآن پرداخت...». مناهل العرفان عبد العظمی زرقانی، ج 1، ص 483.او میافزاید:وهب بن عبد اللّه بن ابی الطفیل نقل میکند که به هنگام ایراد خطبه علی حضور داشتم که میفرمود:«سلونی فو اللّه لا تسألونی عن شئ الا اخبرتکم، و سلونی عن کتاب اللّه، فو اللّه ما من آیة الا و انا اعلم ابلیل نزلت ام بنهار؟افی سهل؟ ام فی جبل؟»و فی روایة عنه قال:«و اللّه ما نزلت آیة الا و قد علمت فیم انزلت؟و این انزلت؟ان-ربی وهب لی قلبا عقولا و لسانا سوولا». مناهل العرفان عبد العظمی زرقانی، ج 1، ص 483.از من سئوال کنید، به خدا قسم که هر چیزی سئوال کنید پاسخ آن را میدهم، از من در مورد قرآن سئوال نمائید، به خدا قسم آیهای در قرآن وجود ندارد که شأن نزول و وقت نزول آن را میدانم و میدانم که روز نازل شده است یا شب، در زمین هموار یا کوه و تپه؟و نیز در روایتی آمده است.به خدا سوگند آیهای نازل نشده است مگر آنکه میدانم در چه موردی و در کجا نازل گشته است؟زیرا پروردگار به من دلی اندیشمند و زبانی پرسشگر عطا نموده است».«ابو نعیم»در حلیة الاولیاء از ابن مسعود نقل کرده است:«قرآن بر اساس حرفو هفتگانه نازل گشته است، حرفی در آن وجود ندارد مگر آنکه ظاهر و باطنی دارد، و ظاهر و باطن حروف در پیشگاه علی بن ابی طالب(ع)حضور دارد». الاتقان، سیوطی، ج 4، ص 233.با توجه به اعترافات فوق و دهها نشان و شاهدی که وجود دارد نخستین کسی که پس از پیامبر خدا به تفسیر قرآن و گردآوری آن پرداخت و روایات فراوانی از او به یادگار ماند، علی(ع)بود. نویسندگان اهل سنت به او لقب«امام المفسرین» یا اعلم اصحاب پیامبر یا«کلام الله الناطق»را دادهاند. احقاق الحق، ج 4، ص 95-153 و...مرحوم علامه مجلسی در بحار الانوار و مرحوم سید حسن صدر در«تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام»روایات متعددی را در شأن علی(ع) و احادیث تفسیر او آوردهاند.که طالبان تفصیل به آن دو کتاب مراجعه نمایند. بحار الانوار، ج 92 و 93، ص 1 تا 385 و 394، تأسیس الشیعه، ص 316 تا 31. داستانهای قرآنی:داستان حضرت آدم علیهالسلام: نام آن حضرت 25 بار در آيات قرآن کریم در سورهه ای بقره، آل عمران، مائده، اعراف، اسراء، کهف، مریم، طه، یس آمده است که شامل بنىآدم و ابنىآدم و ذرية آدم و كمثل آدم هم ميشود.موضوعات مربوط به آدم در قرآن از این قرارند:آدم خلیفه خدا در زمین:این موضوع در آیات 30 تا 33 سوره بقره بیان گردیده است: «و آن زمان كه پروردگار تو به فرشتگان گفت: من مى خواهم در روى زمين جانشين و حاكمى قرار دهم. فرشتگان گفتند: اگر هدف تو از آفرينش انسان عبادت است كه ما تو را تسبيح گفته و حمد تو را به جا مى آوريم. پس چرا مى خواهى كسى را در زمين قرار دهى كه به فساد و خونريزى دست زده و زمين را تباه نمايد؟ خداوند فرمود: من از آفرينش انسان، حقايقى را مى دانم كه شما از آن بى خبريد».پس از آن خداوند، آدم را بيافريد و علم اسماء يعنى علم اسرار آفرينش و نامگذارى موجودات را همگى به او آموخت و آنگاه آن اسامى را به فرشتگان عرضه كرد و فرمود اگر راست مى گوئيد اسامى اينها را برشماريد. فرشتگان عرض كردند: خداوندا منزهى تو، ما چيزى جز آن چه تو به ما تعليم داده اى، نمى دانيم زيرا تنها تو دانا و حكيمى. خداوند، آدم را مخاطب قرار داد و فرمود: اى آدم، فرشتگان را از اين اسامى و اسرار اين موجودات آگاه كن و هنگامى كه آدم آنان را آگاه نمود. خداوند به فرشتگان فرمود: آيا نگفتم من غيب آسمانها و زمين را و آنچه را كه شما پنهان و يا آشكار سازيد مى دانم؟عصیان ابلیس از فرمان سجده بر آدم:این موضوع اولین بار در آیه 34 سوره بقره بیان گردیده است: «آنگاه به فرشتگان گفتيم: همه در برابر آدم سجده و خضوع كنيد و او را تكريم نمائيد. همه آنها سجده كردند جز ابليس كه به خاطر اين نافرمانى كافر شد». (سوره بقره، آيه 34)آنگاه با بیانهای دیگری در سوره اعراف آیات 11 و 12، سوره اسراء آیات 61 و 62، سوره كهف آیه 50، سوره طه آیه 116 و سوره ص آیات 71 تا 74 آمده است.آفرینش آدم:این موضوع در آیه 59 سوره آل عمران چنین بیان گردیده است: «قطعاً داستان عيسى نزد خدا (از نظر چگونگى آفرينش ) مانند داستان آدم است، كه (پيكر) او را از خاك آفريد، سپس به او فرمود: (موجود زنده) باش پس بى درنگ (موجود زنده) شد».و در آیه 26 سوره حجر آمده است: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»؛ و همانا ما انسان را از گل و لاى كهنه متغير بيافريديم.و در سوره مومنون آیه 12 آمده: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طينٍ»؛ و همانا ما آدمى را از گل خالص آفريديم.همچنین در محلهای دیگری همچون: سوره حج/ آیه 5، سوره ص/ آیه 71، سوره صافات/ آیه 11، سوره حجر/ آیه 48، سوره الرحمن/ آیه 14، سوره سجده/ آیه 7 خلقت انسان از خاک و گل با اختلافاتی در تعابیر آمده است.سکونت آدم در بهشت و رانده شدن از آن و توبه او:این موضوع اولین بار در آیات 35 تا 39 سوره بقره بیان گردیده است: «پس از آن به آدم گفتيم: اى آدم تو و همسرت در بهشت سكونت كن و از نعمتهاى آن هر چه مى خواهيد بخوريد. اما به اين درخت نزديك نشويد و از ميوه آن نخوريد كه از ستمكاران خواهيد شد. در اين هنگام، شيطان با سخنان خود آنها را فريب داد و از ميوه آن درخت خوردند و اين نافرمانى باعث خروج آنها از بهشت گرديد و ما به آنها گفتيم: همگى به زمين فرود آئيد در حالي كه بعضى از شما دشمن ديگرى خواهد بود و براى شما تا مدتى معين در زمين قرارگاه و وسيله بهره بردارى است. پس از آن آدم، از پروردگار خود كلماتى را آموخت كه وسيله اى براى پذيرش توبه وى در پيشگاه خداوند گرديد و خداوند توبه او را پذيرفت چون او توبه پذير و مهربان است. آنگاه به آنها گفتيم كه در زمين فرود آئيد و مسكن گزينيد و زندگى را آغاز كنيد و آنگاه كه هدايتى از طرف من براى شما آمد كسانى كه از آن پيروى كنند، نه ترسى براى آنها هست و نه اندوهگين مى گردند. اما كسانى كه به آيات ما كافر شده و آنها را تكذيب كنند اهل دوزخند و جاودانه در آن خواهند بود».این جریان همچنین در آیات 19 تا 27 سوره اعراف آمده و در حین نقل آن بنیآدم را به درس آموزی از این داستان و مراقبت خود از فریفته شدن به وسوسههای شیطان توصیه نموده است. جای دیگری که قرآن به این داستان پرداخته است، آیات 115 تا 124 سوره طه است. منبردوم: قرآن ، پرچم نجاتبخش ، كتاب عبرت و آموزش و بيان و تبيان است . قرآن درقرآن: قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ ۖ ائْتُونِي بِكِتَابٍ مِنْ قَبْلِ هَٰذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ بگو: جز خدا همه آن بتهایی که به خدایی میخوانید به من نشان دهید که آیا در زمین چیزی آفریدهاند؟ یا شرکتی با خدا در خلقت آسمانها دارند؟ اگر از کتب آسمانی پیشین دلیلی بر خدایی بتان دارید یا کمتر اثر و نشان بر درستی عقیده شرک یافتهاید اگر راست میگویید بر من بیاورید. آیه 4 سوره احقاف قرآن درنهج البلاغه: قرآن، نور همیشه تابان :ثُمَ انزَلَ عَلَیهِ الکِتابَ نوُراً لا تُطفَأُ مَصابیحُهُ وَسِراجاً لا یَخبوُ تَوَقُّدُهُ. ( خطبه/198)ترجمه:سپس قرآن را بر او نازل فرمود، قرآن نوری است که خاموشی ندارد چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد.شرح:«اما اینکه قرآن نور است چون مردم به وسیله آن ازظلمات جهل هدایت می شوند. نور دنیا که در ظلمات شب مردم را هدایت می کند.» حبیب الله، الهاشمی الخوئی، منهاج البراغه فی شرح نهج البلاغه،ج12، ص304.«اما واژه ی مصابیح را یا برای دانش ها و حکمت هایی که قرآن پخش کرده و مردم از آن ها پیروی کرده اند و یا برای دانشمندان و آنانی که احکام قرآن را به کار بسته وبه آن آراستگی یافته اند، استعاره فرموده است.چراغی است که فروغش قطع نمی شود؛ یعنی، به سبب تابش انوار قرآن، هدایت و راهنمایی مردم پایان نمی یابد واین معنای جمله نخست را دارد.» قربانعلي، محمدی مقدم، شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج3، ص829.نور بودن قرآن در قسمت های دیگر نهج البلاغه نیز آورده شده است. از جمله همین خطبه و خطبه ی 156 قرآن تنها راه شناخت صفات خداکفَمَا دَلَّکَ القُرآنُ عَلَیهِ مِن صِفَتِهِ فَائتَمَّ بِهِ (خطبه/91)ترجمه:آنچه را که قرآن از صفات خدا بیان می دارد،به آن اعتماد کن.شرح:«امیرالمؤمنین(علیه السلام) درجملات فوق،دواصل کلّی مهم را گوشزد فرموده اند:اصل یکم –محدودیت معرفت انسانی و نارسائی وسائل آن در برابر شناخت صفات خداوندی.اصل دوّم-ضرورت رجوع به قرآن برای مسأله ی مذکور... بطور اجمال باید گفت:آن کدامین مغز و روان سالم است که محدودیت حواس و ذهن و آزمایشگاههای ساخته شده ی فکرو دست بشری را بداند و از محدودیت هدف گیریهای آدمی در تحصیل معرفت اطلاع داشته باشد و دخالت اصول پیش ساخته در دانستنی ها را متوجه باشد؛با اینحال ادعا کند که ما با واقعیات جهان هستی آنچنانکه هستند روبرو میشویم و آنها را می شناسیم و صفات خداوندی را هم بوسیله این شناخت درک می کنیم؟!» محمد تقی،جعفری تبریزی،ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج15،ص287. قرآن درروایات: قال امیرالمؤمنین علیه السلام :وَ اعلَموا اَنَّ هذَالقُرآنَ هُوَ النّاصِحُ الَّذی لا یَغُشُّ، وَالهادِی الَّذی لایُضِلُّ ، وَالمُحَدِّثُ اَّلذی لایَکذِبُ .بدانید که این قرآن پندآموز است که خیانت نمی کند؛ وهدایت گری است که گمراه نمی سازد ؛ وسخن گویی است که دروغ نمی گوید . نهج البلاغه خطبه 176 قران درشعرفارسی:حديث عشق و ايمان است قرآن / صفا بخش دل و جان است قرآن/گلي از گلشن فيض الهي / نه تنها گل ، گلستان است قرآن/ مفسران نامدار قرآن: ابن عباس، صحابي مفسر:عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب بن هاشم، پسرعموي پيامبراسلام سه سال قبل از هجرت متولد گرديد، او هفت سال در دوران طفوليت عصر پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) را درک کرده است، ولي بيشترين بهره و استفاده را از مکتب تفسيري امام علي بن ابي طالب (عليه السّلام) برده و از رسول الله روايت کرده است.عطاء بن ابي رباح نيز در تفسير قمي، آيه « فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ » را از او روايت کرده است. دانش وسيع و اندوخته هاي کامل او موجب شد که وي را « ترجمان القرآن » يا « حبر أمت » و اعلم الناس عصر خود يا « صدرالمفسرين » بنامند.اهل نظر و تحقيق، او را وارث علوم پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) معرفي نموده اند و مشهور است که پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) در حق او با اين لفظ دعا کرد: « اللهمّ فَقِهّهُ في الدينِ، وَ عِلّمهُ التأويلَ؛ خدايا او را فقيه در دين و عالم و آشنا به تأويل قرآن قرار بده ».پيداست که دعاي پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) در حق او مستجاب و پذيرفته شد، چون تعداد زيادي از احاديث مربوط به معاني و تفاسير قرآن از او منقول و او در حل معضلات قرآني يکي از استوانه ها و محورهاست.علامه حلي در بخش اول از خلاصه در باب حرف عين گفته است:عبدالله بن عباس از اصحاب و ياران رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) محب و دوستدار و شاگرد علي (عليه السّلام) بود، شأن او در جلالت و اخلاص نسبت به علي (عليه السّلام) مشهورتر از آن است که مخفي و ناپيدا باشد.کشّي در رجال خود احاديثي را که متضمن قدح او مي باشد روايت کرده است، ولي شأن و عظمت او بالاتر از آن است. صاحب معجم رجال الحديث در پايان نقل آرا و نظرات گوناگون، مي نويسد: « او فردي جليل القدر و مدافع علي (عليه السّلام) و حسنين (عليه السّلام) بود و تمام مطالب مربوط به قدح و تضعيف او مخدوش است ». ابن النديم در الفهرست، تفسير او را پس از تفسير امام باقر (عليه السّلام) نام مي برد و مي گويد: در کتاب هايي که در تفسير قرآن تأليف شده، نخست کتاب الباقر محمد بن عليّ بن الحسين (عليه السّلام) به روايت ابوالجارود زياد بن منذر ... و کتاب ابن عباس به روايت مجاهد و حميد بن قيس از مجاهد و عيسي بن ميمون از ابونجيح از مجاهدت را روايت کرده اند. مرحوم آقابزرگ تهراني در الذريعه گويد: دو تفسير به ابن عباس نسبت داده شده است: تفسير ابن عباس عن الصحابة، تأليف ابواحمد عبدالعزيز بن يحيي بن احمد بن عيسي جلودي، ( متفواي 332 هـ ). تفسير تنوير المقياس من تفسير عبدالله بن عباس. اين تفسير نيز که در چهار جزء قرار دارد و دربرگيرنده بخشي از آيات کريم است. نه همه آيات، و اخيراً در مصر در سال 1290 چاپ شده است و فريد وجدي و ديگران آن را از تأليفات ابن عباس شمرده اند.در اين دو تفسير مي توان روايات منقول از ابن عباس را مشاهده کرد، اما اين که تأليف مستقل يا اثر مستقيم او باشد، بعيد به نظر مي رسد، چون در کتاب الضوء اللامع تأليف حافظ شمس الدين محمد بن عبدالرحمان سخاوي، آن را به محمد بن يعقوب فيروزآبادي، صاحب قاموس ( متوفاي 817 هـ ) نسبت داده و از ابن عباس روايت کرده با آن چه در اين تفسير در بولاق در سال 1290 هـ ق يا آن چه در بمبئي هندوستان چاپ شده، سند روايت کتاب به عمار بن عبدالحميد هروي مي رسد که روايت گر از علي بن اسحاق سمرقندي ( متوفاي 237 ) بوده است و سمرقندي از محمد بن مروان ( سدي صغير، متوفي 186 هـ ) روايت مي کند و او از محمد بن سائب کلبي ( متوفاي 146 هـ ) و او نيز از ابوصالح ميزان بصري و او نيز از ابن عباس روايت مي نمود. چون سيوطي در کتاب الاتقان ضمن نقل دعاي « اللهمَّ عَلَّمهُ الحکمةَ » يا « اللهمّ بارک فيه وَانشُر منه » راه هاي منتهي به ابن عباس را نقل مي کند و مي گويد: « سند کلبي از أبي صالح ميزان بصري ضعيف ترين سندها است ». ولي ابن عبدي در الکامل مي گويد:کلبي احاديث شايسته و خاصي از ابوصالح ميزان بصري دارد و آن معروف به تفسير است و تفسيري طولاني تر و پرمايه تر از آن وجود ندارد و پس از او مقاتل بن سليمان تفسيري دارد ولي تفسير کلبي برتر از آن است، چون در تفسير مقاتل مسلک هاي ردي و نيز وجود دارد. خلاصه آن که در پيشگامي يا ترجمان القرآن بودن ابن عباس شک و ترديدي نيست و احاديث تفسيري متعددي از او در زمينه آيات قرآن و احکام فقهي نقل شده است، ولي تفسير تنوير المقياس که منتسب به ابن عباس است و معمولاً شرح لفظي و لغوي آيات مي باشد و گاهي نيز شأن نزول آيات را نقل مي کند و در چهارصد صفحه بزرگ قرار دارد که در چاپخانه « الاستقامة » مصر در سال 1380 تجديد چاپ شده و در آغاز سوره ها آمده است: « و من السورة التي تذکر فيها البقرةَ » يا « يذکر فيها النحل » نمي تواند اثر تأليفي ابن عباس باشد.ابن عباس پس از عمري تلاش و کوشش در راه احياي دست آوردهاي رسالت در سال 68 هـ در طائف درگذشت. داستانهای قرآنی: ادريس از پیامبران الهی است كه در زمان بين آدم و نوح می زیسته است. قرآن در دو جا از او نامبرده و از او به نيكى ياد كرده است. چون كتاب ها را بسيار درس مي داد از اين رو او را ادريس ناميدند، و او نخستين كسى بوده كه قلم بدست گرفت و نوشت و خياط و دوزنده نیز بود.بيشتر لغويان «ادريس» را واژهاى عربى و از ماده «درس» مشتق دانسته و وجه اين نامگذارى را كثرت دانش يا ممارست او بر آموزش، ذكر كردهاند[۱] اگر چه برخى به اشتقاق آن از ماده «دروس» به معناى پنهان شدن، معتقد بوده و علت آن را پنهان شدن ناگهانى ادريس بيان نمودهاند.فيروزآبادى در كتاب قاموس مي نويسد ادريس پيغمبر عليه السلام از دراسة «خواندن» نيست، زيرا آن اعجمى است، ليكن در تفسير على ابن ابراهيم قمى رحمه اللَّه است: «حضرت امام صادق عليه السلام فرموده: و سمى ادريس لكثرة دراسته الكتب: اين كه او ادريس ناميده شد براى آنست كه كتاب ها را بسيار مي خواند و درس مي داد.» بنابراين قطعا لفظ ادريس عربى خواهد بود، و آنچه فيروزآبادى گفته درست نيست.نسب او ادریس بن یارد بن مهلائیل بن قینان بن انوش بن شیث بن آدم علیه السلام می باشد.ابن اثير در (كامل) مى گويد: بعد از او شيث انوش به سياست مملكت پرداخت و جانشين پدر شد و عمر انوش 705 سال بود، بعد از او پسرش قينان به وصايت رسيد در حالى كه انوش فرزندان بسيارى داشت و بعد از قينان پسرش مهلائيل به وصايت رسيد و بعد از مهلائيل پسرش يارد وصى او شد و از يارد اخنوخ متولد شد كه همان ادريس نبى علیه السلام است و حكماى يونان او را هرمس حكيم مى نامند.در مجمع البيان فرموده: او جد پدر حضرت نوح عليه السلام است، اسم او در تورات اخنوخ است و ناگفته نماند: روايات درباره آسمان رفتن او زياد است و اين در صورت صحيح بودن بعيد نيست، در تورات سفر تكوين باب پنجم مى نويسد: يارد صد و شصت دو سال زندگى كرد و خنوخ را به دنيا آورد و از خنوخ، متوشالخ به دنيا آمد سپس متوشالخ را «لمك» نام مى برد و گويد: از «لمك» نوح به دنيا آمد اين مؤيد سخن. مجمع البيان است كه فرمود: ادريس جد نوح بود.قرآن در دو جا از او نامبرده و از او به نيكى ياد كرده است:«وَ إِسْمعِيلَ وَ إِدْرِيسَ وَ ذَاالْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصّابِرِينَ»: و اسماعيل و ادريس و ذوالكفل را ياد كن كه همه از صابران بودند. (سوره انبياء آیه 85)«وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا»: و در اين كتاب، ادريس را ياد كن كه پيامبرى بسيار راستگو بود.(در این آیه چون ادريس «كه در زمان بين آدم و نوح بوده» نخستين كسى بود كه اظهار نبوت كرده و پيغمبرى را آشكار ساخته او را يادآورى نموده، مي فرمايد: اى محمد صلى الله عليه و آله براى مردم داستان) ادريس (يكى از اجداد نوح) را (كه نام او اخنوخ است) ياد كن كه او (در گفتار و كردار) بسيار راستگو و هم پيغمبر (بلند مرتبه و بزرگوار) بوده (گفته اند: چون كتاب ها را بسيار درس مي داد از اين رو او را ادريس ناميدند، و او نخستين كسى بوده كه قلم بدست گرفت و نوشت و خياط و دوزنده بوده و دوختن لباس را ياد داد، و خداى تعالى علم نجوم و ستاره شناسى و علم حساب و هيئت «علمى كه در آن از اجرام سماويه گفتگو مي شود» را به او آموخت .برخى از مفسران در آيه هاى: «و زَكَرِيّا و يَحيى و عيسى و اِلياسَ كُلٌّ مِنَ الصّلِحين» (سوره انعام آیه 85) و «و اِنَّ اِلياسَ لَمِنَ المُرسَلين» (سوره صافات آیه 123) الياس را همان «ادريس» دانسته، ويژگى ها و داستان هايى را كه براى ادريس گفته شده، در ذيل اين آيات براى «الياس» آوردهاند.برخى آيه «سَلمٌ عَلى اِلياسين» (سوره صافات آیه 130) را «سَلمٌ عَلى اِدراسين» يا «اِلياسين» قرائت كرده و آن را به «ادريس» تفسير كردهاند. ولى گويا «الياس» غير از «ادريس» است؛ زيرا در سوره انعام آمده است:«و تِلكَ حُجَّتُنا ءاتَينها اِبرهيمَ عَلى قَومِهِ نَرفَعُ دَرَجت مَن نَشاءُ اِنَّ رَبَّكَ حَكيمٌ عَليم × و وهَبنا لَهُ اِسحـقَ و يَعقوبَ كُلاًّ هَدَينا و نوحا هَدَينا مِن قَبلُ و مِن ذُرِّيَّتِهِ داوودَ و سُلَيمنَ و اَيّوبَ و يوسُفَ و موسى و هرونَ و كَذلِكَ نَجزِى المُحسِنين و زَكَرِيّا و يَحيى و عيسى و اِلياسَ كُلٌّ مِنَ الصّلِحين». (سوره انعام آیه های 83ـ85): در اين آيه، ضمير «مِن ذُرِّيَّتِهِ» يا به «ابراهيم» يا به «نوح» بازمى گردد كه در هر دو صورت نمى تواند مراد از «الياس»، همان «ادريس» باشد زيرا الياس يا از فرزندان حضرت ابراهیم خواهد بود يا حضرت نوح؛ در حالى كه ادريس، پيش از نوح و از نياكان او است. دريس عليه السلام از جمله بندگانِ صابر الهى و بندگان صالح خداوند و برخوردارى ادريس عليه السلام از رحمت خاص الهى می باشد: «...و إدريس... كلٌّ مّن الصّبرين وأدخلنهم فى رحمتنآ إنّهم مّن الصّلحين». (سوره انبياء 85 و 86)ادريس عليه السلام پيامبرى راست گفتار و درست كردار و داراى منزلتى والا، نزد پروردگار می باشد: «واذكر فى الكتب إدريس إنّه كان صدّيقا نّبيا × ورفعنه مكانا عليا». (سوره مريم آیه 56 و 57)در صحف ادريس آمده است: هر كه آفريده را شناخت، آفريدگار را شناخت و هر كه روزي را شناخت، روزي رسان را شناخت و هر كه خود را شناخت، پروردگارش را شناخت.در صحف ادريس آمده است: چون وارد نماز شديد، ذهن و فكر خود را متوجه آن سازيد و خدا را با دلي پاك و فارغ (از هر چه جز اوست) بخوانيد و با خضوع و خشوع و فرمانبرداري و فروتني، مصالح و منافع خود را از او بخواهيد و هرگاه ركوع و سجود كرديد افكار دنيوي و خيالات بد و ناشايست و كردارهاي زشت و انديشه مكر و خدعه و حرام خواري و تجاوز و دشمني و كينه ها را، از خود دور سازيد و همه اينها را از ميان خود به دور افكنيد. منبرسوم: قرآن ، كتاب هدايت و ارشاد است . قرآن درقرآن: اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍخدا قرآن را فرستاد که بهترین حدیث (و نیکوترین سخن آسمانی خدا) است، کتابی که آیاتش همه (در کمال فصاحت و اعجاز) با هم مشابه است و در آن ثنای خدا (و خاصان خدا) مکرر میشود، که از تلاوت (آیات قهر) آن خدا ترسان را لرزه بر اندام افتد و (با آیات رحمت) باز آرام و سکونت یابند و دلهایشان به ذکر خدا مشغول گردد. این (کتاب) همان (رحمت و) هدایت خداست که هر که را خواهد به آن رهبری فرماید، و هر کس را خدا به گمراهیش واگذارد دیگر هیچ هدایت کنندهای نخواهد داشت. آیه 23 سوره زمر قرآن درنهج البلاغه: قرآن، دریای که قعر آن درک نمی شود.وَ بَحراً لا یُدرِکُ قَعَرُهُ. ( خطبه/198 )ترجمه:دریایی است که ژرفای آن درک نمی شود. شرح:«واژه ی بحر از دو نظر برای قزآن استعاره شده است،یکی از نظرعمق اسرار آن است و همانگونه که با فرو رفتن در دریای ژرف به قعر آن نمی توان رسید، خردها واندیشه ها نیز ازاینکه بر اسرار قرآن احاطه پیدا کنندوبه عمق معانی ومقاصد آن برسند ناتوانند؛ دیگر به ملاحضه ی این است که قرآن معدن نفایس علوم و فضایل است همان گونه که دریا محل گوهرهای گرانبهاست.» قربانعلی،محمدی مقدم،شرح نهج البلاغه ابن میثم،ج3،ص 830. خوشبختی انسان در گروقرآن:أَمَرَهُ بِتَقوَی،اللهِ،وَ إِِیثَارِ طَاعَتِهِ،وَاتِّبَاعِ مَا أَمَرَ بِهِ فِي کِتَابِهِ:مِن فَرَائِضِهِ وَ سُنَنِهِ،الَّتِي لَایَسعَدُ أَحَدٌ إِلَّا بِإِتَّبَاعِهَا،وَ لَایَشقَی إِلَّا مَعَ جُحُودِهَا وَ إِضَاعَتِهَا. (نامه/53)ترجمه:اورا به ترس از خدا فرمان می دهد،و اینکه اطاعت خدا را بر دیگری کارها مقدّم دارد،و آنچه در کتاب خدا آمده،از واجبات و سنّت ها را پیروی کند،دستوراتی که جز با پیروی آن رستگار نخواهد شد،و جز با نشاختن و ضایع کردن آن جنایتکار نخواهد گردید.قرآن،کتاب هدایتکوَ الهَادِی الَّذِی لَا یُضِلُّ (خطبه/176)ترجمه:هدایت کننده ای است که گمراه نمی سازد.شرح:«این کتاب از جانب خالق همه کائنات است که به موجودیت همه ی آنها داناست و استعداد گردیدن های تکاملی آنها را به بهترین وجه تعبیه نموده و به سوی مقصد اعلایی که برای آنها مقررداشته است،به وسیله کتب آسمان که این کتاب جامع همه آنهاست؛هدایت فرموده است.» محمد تقی،جعفری تبریزی،ترجمه و تفسیر نهج البلاغه،ج27،ص154. قرآن درروایات: قال علی علیه السلام :ما جالَسَ هذَاالقُرآنَ اَحَدٌ الّا قامَ عَنهُ بِزِیادَةٍ اَو نُقصانِ؛ زِیادَةٍ فی هُدًی اَو نُفصانِ مِن عَمًی .هیچ کس با این قرآن همنشین نشد ، مگر آن که چون از نزد آن برخاست با فزونی و کاستی همراه بود؛ فزونی در هدایت، و کاستی ازکوردلی . نهج البلاغه خطبه 176 قران درشعرفارسی:نسيم كوي جـــانــــــــــان است قرآن/ شميم عطر رحمان است قرآن/بود روشنـــــــگر راه ســـــــــــــــعادت / چو خورشيد فروزان است قرآن/به گلزارش ، خـــــزان راهــــي نـــدارد/بهاران در بهاران است قرآن/صفاي بوســـتـان آســــــــــمانـي است / شكوه باغ رضوان است قرآن/رهـــــــــاند آدمــــــي را ،از جهـــــــــالت/ فروغ علم و ايمان است قرآن/طـــــــراوت بخــــش روح مؤمنيــن است / به جسم عارفان ، جان است قرآن/به صدق و راستـــــي همتـــــــــــا ندارد / رفيق نيك پيمان است قرآن/نهان در سيــــــنه او ، سٌر عشـق است /كليد گنج عرفان است قرآن/بود معــــجز ، رســـول هاشــــــــــمي را/كه در شأنش ثناخوان است قرآن/طبـــــيب درد هاي بـــــــي دوا اوســـــت / به جان خسته در مان است قرآن/تسطــلي بخش دلــــــهاي غمين است/ چراغ شام حرمان است قرآن/خلــــــــل كـــــــي ره برد بر ساحت او ؟/ بنائي سخت بنيان است قرآن/در آن سامان كه سامان نيست كس را / پناه هر مسلمان است قرآن / مفسران نامدار قرآن: سدّي، مفسر قرن دوم:قرن دوم اسلامي، علم تفسير از توسعه و گسترش نسبتاً بيشتري برخوردار بوده است، اين قرآن که دوره ي تابعان يا تابعان تابعان به شمار مي آيد، در تفسير قرآن، علاوه بر اتکاي به قرآن و کلام پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) آرا و اقوال صحابي ها نيز مدنظر قرار مي گيرد. در اين دوره با گسترش فتوحات اسلامي و مهاجرت برخي از محدثان به نواحي گوناگون، حوزه هاي اسلامي متنوعي به وجود آمد؛ مانند حوزه مکه، مدينه، عراق و غيره.ابومحمد اسماعيل بن عبدالرحمان کوفي معروف به سدّي ( متوفاي 127 ) از مفسران عهد تابعين و از اصحاب امام سجاد و امام صادق (عليه السّلام) مي باشد. او قرشي، تابعي، کوفي و منتسب به « سده ي » مسجد کوفه مي باشد. سدي صغير محمد بن مروان بن عبدالله بن اسماعيل سدي از نوادگان او است. او روايت گر تفسير ابن عباس از محمد بن سائب کلبي مي باشد.سيوطي در الإتقان گويد:اسماعيل سدي تفسير خود را با اسناد به ابن مسعود و ابن عباس نقل مي کند و از پيشوايان تفسير مانند سفيان ثوري و شعبه، روايت مي نمايد تفسير سدي يکي از بهترين و کامل ترين تفاسير مي باشد. او در پايان مي افزايد: « محمد بن جرير طبري اغلب از تفسير سدي، نقل مي کند ». مرحوم آقابزرگ تهراني در الذريعه إلي تصانيف الشيعة درباره ي تفسير سدي چنين مي نويسد:مؤلف آن أبومحمد أسماعيل بن عبدالرحمان بن ابي کريمة القرشي التابعي الکوفي معروف به « سدي کبير » منتسب به سده ي مسجد کوفه، مفسر معروفي است که در سال 127 از دنيا رفته است. او از اصحاب و ياران امام علي بن الحسين و محمد بن علي و جعفر بن محمد (عليه السّلام) بوده و از نوادگان سدي صغير محمد بن مروان بن عبدالله بن اسماعيل متوفاي 186 مي باشد؛ همان فردي که روايت گر تفسير ابن عباس از طريق محمد بن سائب کلبي است که در سال 146 از دنيا رفته است و گاهي به علت مصاحبت و مجاورت با کلبي او را محمد بن مروان کلبي نيز مي گويند؛ آن چنان که در تاريخ بغداد آمده است... علامه سيدهاشم کتکاني در تصانيف خود از تفسير سدي چنين نقل مي کند: « سدي مفسر معروف، معاصري نيز دارد که در اسم، لقب و مذهب با او اشتراک دارد ولي او مفسر نيست؛ بلکه اسماعيل بن موسي فزاري سدي کوفي است که در سال 145 هـ فوت کرده است و ابن حجر عسقلاني در کتاب التقريب شرح حال او را مي نگارد آن چنان که شرح حال سدي مفسر را نيز آورده و تصريح به تشيع او نموده است. سدي با توجه به دوره تدوين آن مي بايست تفسير به مأثور و منقول باشد.طبري مورخ و مفسر معروف، فراوان از او نقل مي کند، ولي کتابي با نام خاص او به نظر نگارنده نرسيده است. معلوم مي شود که قبلاً چنين تفسيري وجود داشته، ليکن به دست ما نرسيده است. داستانهای قرآنی: حضرت نوح علیه السلام اولين پيغمبر اولواالعزم است كه خداى عزوجل او را با كتاب و شريعت فرستاده است، بنابراين، كتاب او اولين كتاب آسمانى است. آن جناب نهصد و پنجاه سال مشغول دعوت قوم خود بوده، ولى قوم او جز به استهزاء و نسبت جنون به او دادن عكس العملى از خود نشان ندادند تا آن كه در آخر از پروردگار خود يارى طلبيد. نوح پس از امر الهی و با تاييد و تسديد خداوند، مشغول ساخت كشتى شد و پس از اتمام، امر خداى تعالى مبنى بر نزول عذاب وطوفان سهمگین صادر شد و به جز افرادى كه مقدر شده بود، همگی هلاك شدند.حضرت امام صادق عليه السلام فرمودند: اسم حضرت نوح عبدالغفار بوده و جهت آن كه آن حضرت را نوح ناميدند اين بود كه: زياد بر حال خود گريه و نوحه مي كرد.مردى شامى از اميرالمؤمنين علیه السلام پرسيد كه اسم نوح چه بود؟ آن حضرت فرمود: اسم نوح (سكن) بود و به اين علت نوح ناميده شد كه او نهصد و پنجاه سال با نوحه و بى تابى قوم خود را به سوى دين حق دعوت مى كرد.نوح عليه السلام بن لامك بن متوشلخ بن أخنوخ - و هو إدريس عليه السلام - بن يارد بن مهلائيل بن قينان بن أنوش بن شيث بن آدم.نام حضرت نوح علیه السلام 43 بار در قرآن کریم آمده است و یك سوره به نام او اختصاص داده شده است و حدود 114 آيه از آيات قصص قرآنى درباره شخصيت نوح و دعوت او می باشد او نخستین پیامبر اولوالعزم است كه دارای شریعت و كتاب مستقل بوده است.«وَلَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلّا خَمْسِينَ عاماً»: و به راستى، نوح را به سوى قومش فرستاديم پس در ميان آنان 950 سال درنگ كرد... (سوره عنكبوت، آيه 14)«وَأُوحِيَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَن يُؤْمِنَ مِن قَوْمِكَ إِلاَّ مَن قَدْ آمَنَ فَلاَ تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ»: به نوح وحی شد که: «جز آنها که (تاکنون) ایمان آوردهاند، دیگر هیچ کس از قوم تو ایمان نخواهد آورد! پس از کارهایی که می کردند، غمگین مباش! (سوره هود، آيه 36)«سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ»: سلام بر نوح در میان جهانیان باد! (سوره صافات، آيه 79)«وَقَالَ نُوحٌ رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا»: نوح گفت: پروردگارا! هیچ یک از کافران را بر روی زمین باقی مگذار! (سوره نوح، آيه 26)بعثت و رسالت نوح علیه السلام بشر بعد از حضرت آدم علیه السلام به صورت يك امت ساده و بسيط زندگى مى كرد و فطرت انسانيت خود را راهنماى زندگى خود داشت، تا آن كه رفته رفته روح استكبار در او پيدا شد و گسترده گشت و در آخر، كارش به استعباد يكديگر انجاميد، بعضى بعض ديگر را تحت فرمان خود گرفتند و زيردستان ما فوق خود را رب خود پنداشتند و همين پندار بذرى بود كه كاشته شد، بذرى كه هر زمان و در هر جا كه كاشته شود و سپس جوانه بزند و سبز شود و رشد كند، چيزى به جز دين و ثنيت و اختلاف شديد طبقاتى يعنى استخدام ضعفا بوسيله اقويا و برده گرفتن و دوشيدن افراد ذليل بوسيله قدرتمندان را به بار نمى آورد، آرى همه اختلاف ها و كشمكش ها و خونريزي هاى بشر از آنجا آغاز گرديد.در زمان نوح علیه السلام فساد در زمين شايع گشت و مردم از دين توحيد و از سنت عدالت اجتماعى روي گردان شده و به پرستش بت ها روى آوردند و خداى سبحان نام چند بت آن روز را كه عبارت بودند از "ود"، "سواع"، "يغوث"، "يعوق" و "نسر" در سوره نوح علیه السلام ذكر كرده.فاصله طبقاتى روز به روز بيشتر شد و آنهايى كه از نظر مال و اولاد قوى تر بودند حقوق ضعفاء را پايمال كردند و جباران، زيردستان را به ضعف بيشتر كشانيده و طبق دلخواه خود بر آنان حكومت كردند. (با استفاده از سوره اعراف، سوره هود و سوره نوح)در اين زمان بود كه خداى تعالى نوح علیه السلام را مبعوث كرده و او را با كتاب و شريعتى به سوى آنان گسيل داشت تا از راه بشارت و انذار، به دين توحيد و ترك خدايان دروغين دعوتشان نموده مساوات را در بينشان برقرار سازد. (سوره بقره، آيه 21)به طورى كه از تمامى آيات مربوط به داستان نوح علیه السلام برمى آيد. آن جناب همواره قوم خود را به توحيد خداى سبحان و ترك شرك دعوت مى كرد، و به طورى كه از دو سوره نوح و سوره يونس، و سوره آل عمران آيه 19 برمى آيد آنان را به اسلام مى خواند، و به طورى كه از سوره هود آيه 28 استفاده مى شود از آنان مى خواسته تا امر به معروف و نهى از منكر كنند و نيز همان طور كه از آيه 103 سوره نساء و آيه 8 سوره شورى برمى آيد، نماز خواندن را نيز از آنان مى خواسته و بطورى كه از آيه 151 و 152 سوره انعام برمى آيد رعايت مساوات و عدالت را نيز از آنان مى خواسته و دعوتشان مى كرده به اين كه به فواحش و منكرات نزديك نشوند، راستگو باشند و به عهد خود وفا كنند و به طورى كه از آيه 41 سوره هود برمى آيد آن جناب اولين كسى بوده كه مردم را دعوت مى كرده به اين كه كارهاى مهم خود را با نام خداى تعالى آغاز كنند.از آيات سوره نوح و سوره قمر و سوره مومنون برمى آيد كه آن جناب قوم خود را دائما دعوت مى كرده به اين كه به خداى تعالى و آيات او ايمان بياورند و در اين دعوت منتهاى جد و جهد را به خرج مى داده و شب و روز و آشكارا و پنهان وادارشان مى كرده به اين كه حق را بپذيرند، ولى قومش جز به عناد و تكبر خود نمى افزودند، هر قدر او دعوت خود را بيشتر مى كرده آنان سركشى و كفرشان را بيشتر مى كردند و به جز اهل و اولادش وعده اندكى كه از غير آنان ايمان نياوردند، به طورى كه ديگر از ايمان آوردن سايرين به كلى مايوس گرديد در آن هنگام به درگاه پروردگار خود شكايت برده و از او طلب نصرت كرد.از آيات سوره عنكبوت برمى آيد كه آن جناب نهصد و پنجاه سال مشغول دعوت قوم خود بوده، ولى قوم او را جز به استهزاء و مسخره كردن و نسبت جنون به او دادن عكس العملى از خود نشان ندادند، آنها وى را متهم مى كردند به اين كه منظورش اين است كه به آقايى و سرورى بر ما دست يابد، تا آن كه در آخر از پروردگار خود يارى طلبيد.و از آيات سوره هود استفاده مى شود كه بعد از اين استنصار، خداى تعالى به وى وحى كرد كه از قومش به جز آن چند نفرى كه ايمان آورده اند احدى ايمان نمى آورد و آن جناب را درباره قومش تسليت گفت و دلگرمى داد و به طورى كه از آيات سوره نوح استفاده مى شود، نوح علیه السلام قوم خود را به هلاكت و نابودى نفرين كرد و از خداى تعالى خواست تا زمين را از لوث وجود همه آنان پاك كرده و احدى از آنان را زنده نگذارد و بطورى كه از آيات سوره هود برمى آيد خداى تعالى به آن جناب وحى كرد كه زير نظر ما و طبق وحى ما كشتى را بساز.از آيات سوره هود برمى آيد كه خداى تعالى به آن جناب دستور داد تا كشتى را با تاييد و تسديد او بسازد و آن جناب شروع به ساختن آن كرد كه مردم دسته دسته از محل كار آن جناب گذشته و او را مسخره مى كردند، چون كشتى آب مى خواهد و كشتى سازى بايد در لب دريا باشد و آن جناب اين كار را در بيابانى بدون آب انجام مى داد و همين باعث مى شد كه مردم او را مسخره كنند و آن جناب در پاسخشان مى فرمود اگر امروز شما ما را مسخره مى كنيد بزودى خواهيد ديد كه ما شما را مسخره مى كنيم و بزودى خواهيد فهميد كه كسى كه دچار عذاب گردد خوار و ذليل و بيچاره مى شود و عذابى كه مى آيد عذابى است مقيم و غيرقابل زوال و نيز از دو سوره هود و سوره مومنون برمى آيد كه خداى عزوجل براى نزول آن عذاب، علامتى قرار داده بود و آن اين بوده كه آب از تنورى بالا مى زند.نوح علیه السلام همچنان كه از سوره هود و مؤمنون استفاده مى شود مشغول ساختن كشتى بود تا اين كه آن را به اتمام رسانيد و امر خداى تعالى مبنى بر نزول عذاب صادر شد و آن تنور شروع به جوشيدن كرد، در اين هنگام خداوند متعال به آن جناب وحى فرستاد كه از هر حيوان يك جفت نر و ماده سوار كشتى كند و نيز اهل خود را به جز افرادى كه مقدر شده بود، هلاك شوند يعنى همسرش كه خيانت كار بود و فرزندش كه از سوارشدن امتناع ورزيده بود و نيز همه آنهايى كه ايمان آورده بودند، سوار كند.و از سوره قمر برمى آيد همين كه آنها را سوار كرد خداى تعالى درهاى آسمان را به آبى ريزان باز كرد و زمين را به صورت چشمه هايى جوشان بشكافت، آب بالا و پايين براى تحقق دادن امرى كه مقدر شده بود دست به دست هم دادند و نيز از سوره هود استفاده مى شود كه رفته رفته آب زمين را فراگرفت و بالا آمد و كشتى را از زمين كند، كشتى در موجى چون كوه هاى بلند سير مى كرد و طوفان همه مردم روى زمين را فراگرفت و همه را در حالى كه ستمگر بودند، هلاك كرد و خداى تعالى به آن جناب دستور داده بود همين كه در كشتى مستقر شدند خدا را در برابر اين نعمت كه از شر قوم ستمكار نجاتشان داد حمد بگويند و در پياده شدن از او بركت بخواهند و نوح علیه السلام گفت: «الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِي نَجَّانا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ» (سوره مؤمنون، آيه 28) و نيز گفت: «رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبارَكاً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ». (سوره مؤمنون، آيه 29)بعد از آن كه طوفان به دليل آيه 77 سوره صافات عالم گير شده و مردم روى زمين همه غرق شدند، خداى تعالى به زمين فرمان داد تا آب خود را ببلعد و به آسمان نيز فرمان داد تا از باريدن بايستد، آب از ظاهر زمين كاسته شد و كشتى بر بالاى كوه جودى قرار گرفت و فرمان «وَ قِيلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ؛ دورى باد بر عليه ستمكاران» صادر شد، آنگاه خداى تعالى به نوح وحى كرد كه: اى نوح! از كشتى پايين آى و با سلامى از ناحيه ما و بركاتى بر تو و امت هايى كه با تواند پياده شو كه بعد از اين طوفان، ديگر هيچ گاه دچار طوفانى عالم گير نخواهند شد چيزى كه هست بعضى از اين نجات يافتگان، امت هايى هستند كه خدا در دنيا از متاع هاى زندگى دنيا برخوردارشان مى كند و سپس عذابى دردناك آنان را فرامى گيرد، پس نوح و همراهان او از كشتى خارج شده و در زمين
سلسله منابر اهل بیت (ع)-جلد33 چهل منبرقدسی سیمای روزجهانی قدس و مسجدالاقصی مولف:حسن بابایی بسم الله الرحمن الرحیم قدس، دفتر خونین شجاعت و مقاومت اسلامی است. هرگلبرگ این دفتر، یادمان حماسه ای ماندگار، فریادی بی کرانه و مظلومیتی بی مرز است. قدس، قبله پیشین مسلمانان و قلب کنونی آنان است. ما در طول تاریخ با قدس زیسته ایم و پاسدار قداست قدس بوده ایم. قدس جغرافیای عشق، تاریخ ایثار و محراب نیایش های خونین است.ماه رمضان سال 1358 خورشیدی بود که خورشید درخشان آسمان انقلاب ایران، حضرت امام خمینی رحمه الله ، در پیامی سرنوشت ساز، آخرین جمعه ماه رمضان هر سال را به عنوان روز قدس تعیین کردند و آن را روز حیات اسلام نامیدند. از آن پس، همه ساله در آخرین جمعه ماه رمضان، شاهد راه پیمایی گسترده مردمی هستیم که با شعارهای کوبنده «مرگ بر اسرائیل»، «مرگ بر امریکا»، «امریکا عدوّالله» و «اسرائیل عدوّالله»، خواستار رهایی بیت المقدس از چنگال نظام صهیونیستی می شوند و با حضور پرشور خویش، حمایت خود را از مردم فلسطین و مبارزات آنان تا آزادی قدس شریف اعلام می کنند. شرکت زنان و مردان روزه دار در این راه پیمایی عظیم، حمایت از انقلاب انتفاضه و تجدید بیعت با فرمان تاریخی امام خمینی رحمه الله است.روز قدس را امام خمینی رحمه الله بر تارک تاریخ به یادگار گذاشت تا مردمان مسلمان جهان از ستمی که بیدادگران بر ملت مظلوم فلسطین روا می کنند، غافل نمانند. این فریاد بیدار باش امام عاشقان، شلاقی بود بر ذهن های خفته ملت اسلام، تا از خواب عمیق غفلت بیدار شوند و در برابر ستمگران تاریخ، با قامتی برافراشته قیام کنند. اکنون که سال ها از سخنان پیامبرگونه آن بزرگ مرد الهی گذشته است، می بینیم که روز قدس، شهرتی جهانی یافته و مرزها را در نور دیده و در اعماق دل و جان ملت های آزاداندیش جهان، و به ویژه کشورهای اسلامی، نفوذ کرده است.پیر بیدار انقلاب، حضرت امام خمینی رحمه الله در پیامی به مناسبت روز قدس این چنین فرمودند: «روز قدس روز اسلام است. روز قدس، روزی است که اسلام را باید احیا کرد... روز قدس روزی است که باید به همه ابرقدرت ها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطره شما به واسطه عمّال خبیث شما، واقع نخواهد شد. روز قدس روز حیات اسلام است. باید مسلمین به هوش بیایند. باید بفهمند قدرتی را که مسلمین دارند».مقام معظم رهبری درباره روز قدس می فرمایند:«اکنون، جمعه آخر ماه مبارک رمضان ـ که از سوی امام راحل عظیم ما رحمه الله روز قدس نامیده شده ـ در پیش روی ماست. [باید] روز قدس را و همه این ایام حساس را که لیلة القدر تاریخ اسلام است، به بیداری و هشیاری بگذرانیم و تا مطلع الفجر نجات ملت های مسلمان و مخصوصا ملت شجاع و مظلوم فلسطین، دست از تلاش نکشیم. این جانب امیدوارم ملت بزرگ ما در این روز قدس نیز مانند همیشه با حضور یکپارچه خود در خیابان ها و راه پیمایی تا محل نمازهای جمعه، فریاد رسا و غریو رعدگون خود را به گوش جهانیان برساند و تکرار کند که امت امام خمینی عظیم، همواره در کنار فلسطین، و خصم دشمنان آن خواهد بود». اصفهان/جمعه آخرماه مبارک رمضان 1397 حسن بابایی منبراول: روز جهانی قدس، میراث روحالله است/نمایشِ قدرتِ امّتِ حزبالله است آیه : « «سبْحَانَ الَّذِی أَسرَی بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسجِدِ الْحَرَامِ إِلی الْمَسجِدِ الاَقْصا الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنرِیَهُ مِنْ ءَایَتِنَا إِنَّهُ هُوَ السمِیعُ الْبَصِیرُ»«منزّهاست آن خدایی که بندهاش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الأقصی- که پیرامون آن را برکت دادهایم- سیر داد، تا از نشانههای خود به او بنمایانیم، که او همان شنوای بیناست »سوره اسری آیه اول حدیث: پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در توصیف مسجد الاقصی میفرمایند:«فیه المحشر و المنشر و الصراط و المیزان» «محشر و محل برانگیخته شدن مردم و راه و میزان عمل در آنجاست» سیمای مسجدالاقصی: مسجدالاقصی (به عربی: المسجد الأقصی، بهمعنی دورترین مسجد) مسجدیست که نام آن در آیه اول سوره اسراء آمدهاست، که اشاره به معراج و سیر شبانه پیامبر اسلام از مسجدالحرام به مسجدالاقصی دارد. تاریخچه فلسطین: مساحت فلسطین - که در اشغال دشمن صهیونیستی است - ۲۷۰۲۷ کیلومتر مربع میباشد. فلسطین بخشی از بلاد شام (سوریه، اردن و لبنان) به شمار میرود که از طرف شرق به اردن، از غرب به دریای مدیترانه، از شمال و شمال شرقی به لبنان و سوریه و از جنوب به خلیج عقبه و صحرای سینای مصر محدود میشود.در فلسطین سه منطقه کوهستانی، دشتی و ساحلی وجود دارد که زمینهای حاصلخیز کشاورزی را تشکیل میدهد. صحرای نقب در بخش جنوبی واقع شده و یک سوم مساحت فلسطین را تشکیل میدهد. روزجهانی قدس در کلام ولایت: امام خميني (ره) در روز 16 مرداد سال 1358 مصادف با سيزدهم رمضان 1399 همزمان با شروع دور تازهاي از جنايات بيرحمانه رژيم اشغالگر صهيونيستي در لبنان طي پيامي، روز جمعه آخر ماه مبارك رمضان را به عنوان «روز جهاني قدس» تعيين كردند و عموم مسلمين جهان را به همبستگي اسلامي در اين روز بزرگ فراخواندند. تاریخچه صهیونیسم:تعریف صهیونیسم:صهیون، نام موقعیتی در بیتالمقدس است (ر.بهفرهنگ نفیسی ج۳، ص۲۱۸) که هیکل سلیمان، مسجدالاقصی و قبهالصخره روی آن ساخته شده است(جمالزاده ۱۳۸۶، ص۵۹). گاهی نیز مقصود تمام شهر اورشلیم است یعنی شهر برگزیده خدا یا شهر آسمانی. این اصطلاح درمیان علما متداول است که آرزوی قومخداوند صهیون است (خزایی ۱۳۸۹، ص۲۶).اما واژه صهیونیسم که برگرفته از این کلمه است، (و این نامگذاری آیینهی تمامنمای هدف یهودیان ازاین نهضت میباشد) یک جریان ناسیونالیستی متعصب متعلقبه بورژوازی یهود، برای به وجود آمدن کشور خودمختار یهودی در فلسطین میباشد. صهیونیسم جنبشی سیاسی و هدف آن جذب یهودیان و فراهم کردن زمینه های مهاجرت آنها به فلسطین است تا بدین وسیله دولتی یهودی به عنوان نماد فرهنگ و دین یهود تشکیل دهند و مشخصه بارز آن نژادپرستی یهودی باشد. این جنبش در اواسط قرن نوزدهم میلادی به رهبری تئودور هرتزل فعالیت خود را آغاز کرد. این جنبش با نام "صهیونیزم" در واژگان سیاسی جهان تثبیت شد و علیرغم این که گرایشی فراگیر در میان فعالان مذهبی و سیاسی یهودی نبود، به دلیل انطباق با اهداف قدرت های آن روز اروپا، خصوصاً دولت بریتانیا و در مرحله بعد فرانسه، مورد حمایت سرسختانه و گسترده آنان قرار گرفت و توانست سکان هدایت اکثریت فعالان سیاسی و مذهبی یهودی را به دست بگیرد. نظریه پردازان صهیونیست بسیار علاقمندند "صهیونیزم" را به عنوان اندیشه ای معرفی کنند که ریشه در اعماق تاریخ دارد ولی تمایلی برای ارائه ادلّه مستدل برای اثبات این مدعا از خود نشان نمی دهند منبردوم: روز جهانی قدس، زنده و پاینده است/خورشید این انقلاب، همیشه تابنده است آیه : «وَنَجَّيْنٰہُ وَلُوْطًا اِلَى الْاَرْضِ الَّتِيْ بٰرَكْنَا فِيْہَا لِلْعٰلَمِيْنَ]سورۂ انبیاء، آیت:۷۱]؛ و ما ابراهيم را با لوط رهانيديم و آنها را به سرزميني كه براي جهانيان با بركت قرار داديم بفرستاديم.»در كتاب انس الجيل به نقل از ابن عباس آمده است كه مقصود از سرزمين مبارك در اينجا همان مسجدالاقصي است كه در اين سرزمين چشمههاي آب شيرين فراواني در جريان است حدیث: پیامبرگرامی اسلام (ص) در حدیثی فرموده اند: «ارض محشر و منشر است، سرزمین رستاخیز است، بدانجا روید و نماز در آن بگذارید ، برای اینکه نماز در آن مثل هزار نماز در غیرآن است.» سیمای مسجدالاقصی: این مسجد، که در بخش شرقی شهر بیتالمقدس (اورشلیم) قرار دارد، در سال ۷۱۰ ساخته شد. مسلمانان پس از هجرت به مدینه، تا سال یکم هجری به سمت بیت المقدس نماز میخواندند.همچنین باید توجه داشت مسجد در قرآن به معنای کلیسا و کنیسه هم به کار رفتهاست. تاریخچه فلسطین: فلسطین فعلی به سه بخش تقسیم میشود: سرزمین اشغالی ۱۹۴۸ که یک میلیون و یکصد هزار فلسطینی را در خود جای داده است.کرانه باختری که مساحتی بالغ بر ۵۶۵۰ کیلومتر مربع داشته و شهر قدس را در برمیگیرد جمعیت فلسطینی آن قریب به یک میلیون و پانصدهزار نفر است. نوار غزه با مساحتی بیش از ۳۵۰ کیلومتر مربع که جمعیت فلسطینی آن حدود یک میلیون و سیصد هزار نفر است. روزجهانی قدس در کلام ولایت: متن پيام امام خميني (ره) به اين شرح است:بسمالله الرحمن الرحيم من در طي ساليان دراز،خطر اسرائيل غاصب را گوشزد مسلمين نمودم، كه اكنون اين روزها به حملات وحشيانة خود به برادران و خواهران فلسطيني شدت بخشيده است، و به ويژه در جنوب لبنان به قصد نابودي مبارزان فلسطيني، پياپي خانه و كاشانة ايشان را بمباران ميكند.من از عموم مسلمانان جهان و دولتهاي اسلامي ميخواهم كه براي كوتاه كردن دست اين غاصب و پشتيبانان آن به هم بپيوندند و جميع مسلمانان جهان را دعوت ميكنم آخرين جمعة ماه مبارك رمضان را كه از ايام قدر است، و ميتواند تعيين كنندة سرنوشت مردم فلسطين نيز باشد، به عنوان «روز قدس» انتخاب، و طي مراسمي همبستگي بينالمللي مسلمانان را در حمايت از حقوق قانوني مردم مسلمان اعلام نمايند. از خداوند متعال پيروزي مسلمانان را بر اهل كفر خواستارم. والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته.روحالله الموسوي الخميني تاریخچه صهیونیسم: "ناهوم سوکولف" نویسنده کتاب "تاریخ صهیونیزم" و از رؤسای "آژانس یهود" مدعی شده است: "اندیشه صهیونیزم به اندازه قوم یهود قدمت دارد و نمایندگان اندیشه و مکتب یهود، آن را ترویج کرده بودند"؛ اما "موشه منوهین" یکی از اندیشمندان نامدار یهودی در کتاب خود آورده است: "تا سده نوزدهم چیزی به نام "ناسیونالیزم سیاسی یهود" (صهیونیزم) وجود نداشت و ناسیونالیزم سیاسی تعصب آمیز و خودخواهی جهان قرن نوزدهم اروپا بود که ناسیونالیزم سیاسی مصیبت بار احمقانه یهود (صهیونیزم) را زایید". (zionism.pchi.ir) اهداف صهیونیسم در تأسیس وطنی ملی برای یهودیان خلاصه می شود. آنها در کنفرانس بال در آغاز سال ۱۸۹۷م. فلسطین را به بهانه این که در برهه ای از زمان در آن زیسته اند، انتخاب کردند. جنبش صهیونیسم عملاً موفق شد که حکومتی خارجی در قلب سرزمین های عربی یعنی در فلسطین تشکیل دهند و بیش تر ساکنان این سرزمین را آواره کنند. صهیونیست ها همچنین موفق شدند حمایت بیش تر اعضای سازمان ملل را کسب کنند و پس از به رسمیت شناختن دولت عبری به وسیله این کشورها نوعی مشروعیت بین المللی کسب کردند. پس از فروپاشی خلافت عثمانی و کناره گیری ترکیه از جهان عرب و اسلام، فلسطین تحت قیمومت انگلستان درآمد و پس از انتقال مرکز ثقل صهیونیسم جهان به بریتانیا تعدادی از صهیونیست ها به مناصب عالی از جمله عضویت در کابینه دولت انگلیس و پارلمان این کشور رسیدند و بالفور وزیر امور خارجه وقت انگلستان با صدور بیانیه معروف خود بخشی از فلسطین را به صهیونیست ها بخشید. این چنین دولت اسرائیل در ۱۵ مه ۱۹۴۸ درست زمانی که نیروهای بریتانیای فلسطین را ترک کردند، تشکیل شد. (yahood.net) صهیونیسم جدید پس ازپیدایش موج تازهی یهودستیزی و زیر نفوذ موج جنبش های ناسیونالیسم اروپایی درقرن۱۹پدیدآمد. بااین اعتقاد که ملت واحد یهود باید درکشور فلسطین دولت داشته باشد. ومرکزیت امروزیآن درآمریکا فعالیت همهی صهیونیست ها را کنترل میکند(بابایی۱۳۸۴، ص۳۷۸وجمالزاده، ص۵۹وآشوری۱۳۸۷، ج۱،ص۲۲۶). منبرسوم: قدس نماد وحدت اسلام است/میراث جاودانه امام است آیه : «وَلِسُلَيْمٰنَ الرِّيْحَ عَاصِفَۃً تَجْرِيْ بِاَمْرِہٖٓ اِلَى الْاَرْضِ الَّتِيْ بٰرَكْنَا فِيْہَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عٰلِمِيْن[سورۂ انبیاء، آیت:۷۱]؛ و باد تند را مسخر سليمان گردانيديم كه به امر او حركت ميكرد به سوي سرزميني كه در آن بركت قرار داديم و ما به همه امور عالم و مصالح بندگان داناییم»در كتاب تفسير مجمع البيان در ذيل اين آيه آمده است كه منظور از سرزمين مبارك همانا بيت المقدس است . حدیث: پیامبر گرامی اسلام (ص)در حدیثی به نقل از ابوسعید خدری مسجد الاقصی را محل قیام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اعلام میکنند:«از حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فردی از میان امت من قیام می کند و به سنت من امر میکند و خداوند بلند مرتبه برای وی از آسمان باران میباراند و زمین برکت هایش را بیرون میریزد و او هم زمین را پر از قسط و عدل خواهد کرد، همانطوری که پر از ظلم و جور شده بود و هفت سال اینگونه امتم سپری میکند و در بیت المقدس جای میگیرد و مستقر می شود.» سیمای مسجدالاقصی: مسجدالاقصی حدوداً ۱۴ کیلومتر تا رام الله مرکز اداره موقت فلسطین فاصله دارد. برخی از یهودیان ساکن بیت المقدس(اورشلیم) اعتقاد دارند که بقایای معبد «هیکل»(معبدی که سلیمان نبی به دستور خداوند ساخت و شرح آن در کتاب مقدس، بخش عهد عتیق آمدهاست)در زیر مسجدالاقصی قرار دارد وبرای تخریب مسجدالاقصی و احیای آن معبد تلاش میکنند.از جمله تلاش مایکل دینس روهن در ۲۱ اوت ۱۹۶۹(۳۰/۵/۱۳۴۸) که در این آتش سوزی در قسمت جنوب شرقی در حدود دویست متر مربع از سقف مسجد کاملاً منهدم گردید و گنبد مسجد در پنج نقطه سوخت. همچنین یکی از آثار متبرک مسجد و یک منبر مخصوص که هشتصد سال سابقه داشت نیز کاملاً از بین رفت.اما مطابق تحقیقات تازهتری، این احتمال تقویت شده که محل هیکل بر محل فعلی بنای مسجد منطبق نیست و در فضای باز جنوب شرقی آن قرار دارد. تاریخچه فلسطین: نزدیک به ۵–۴ میلیون فلسطینی نیز پس از اشغال فلسطین به دست صهیونیستها آواره شده و در کشورهای اردن، سوریه و لبنان زندگی میکنند. فلسطین به لحاظ جایگاه ممتاز جغرافیایی، حاصلخیزی زمین و قداستی که از آن برخوردار است، در طول تاریخ عرصه کشمکشها و درگیری امپراتوریها بوده و مردم این دیار پیوسته و در حد توان خود، به پایداری و مقاومت در برابر مهاجمان پرداختهاند. از طرفی اشغالگران نیز بر سر تصاحب زمین فلسطین و از صحنه به در کردن رقیبان خویش، گاهی با هم درگیر شدهاند. روزجهانی قدس در کلام ولایت: «روز قدس» يك روز جهاني است. روزي نيست كه فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابلة مستضعفين با مستكبرين است. روز مقابلة ملتهايي است كه در زير فشار ظلم آمريكا و غير امريكا بودند، در مقابل ابرقدرتهاست. روزي است كه بايد مستضعفين مجهز بشوند در مقابل مستكبرين، و دماغ مستكبرين را به خاك بمالند. روزي است كه بين منافقين و متعهدين امتياز خواهد شد. متعهدين اين روز را روز قدس ميدانند، و عمل ميكنند به آنچه بايد بكنند. و منافقين ـ آنهايي كه با ابرقدرتها در زير پرده آشنايي دارند و با اسرائيل دوستي ـ در اين روز بيتفاوت هستند، يا ملتها را نميگذارند كه تظاهر كنند. روز قدس روزي است كه بايد سرنوشت ملتهاي مستضعف معلوم شود، بايد ملتهاي مستضعف اعلام وجود بكنند در مقابل مستكبرين. بايد همانطور كه ايران قيام كرد و دماغ مستكبرين را به خاك ماليد و خواهد ماليد، تمام ملتها قيام كنند و اين جرثومههاي فساد را به زبالهدانها بريزند. روز قدس روزي است كه بايد اين دنبالهروهاي رژيم سابق در ايران، و آن توطئهچينهاي رژيم فاسد و ابرقدرتها در ساير جاها خصوصاً در لبنان، تكليف خودشان را بدانند. روزي است كه بايد همت كنيد و همت كنيم كه قدس را نجات بدهيم؛ و برادران لبناني را از اين فشارها نجات بدهيم. روزي است كه بايد تمام مستضعفين را از چنگال مستكبرين بيرون بياوريم. روزي است كه بايد جامعة مسلمين همه اظهار وجود بكنند و هشدار بدهند به ابرقدرتها و به اين تفالههايي كه مانده است از آنها ـ چه در ايران و چه در ساير جاها. امام خميني(ره) تاریخچه صهیونیسم: این مسلّم است که علاقه یهودیان به سکونت در مجاورت "بیت المقدس" و یا دیگر سرزمین های بین "نیل تا فرات"، قدمت تاریخی دارد، اما تا قرن نوزدهم، این علاقه، تنها با مقاصد زیارتی و مذهبی دنبال می شد، همانگونه که در میان مسلمانان سراسر جهان، زیارت یا مجاورت با اماکن متبرکه در "مکه" و "مدینه" تمایلی مذهبی است. بنابراین تلاش تئوریسین های صهیونیزم برای پیوند دادن تمایلات مذهبی یهودیان جهان به "فلسطین" و "دیگر سرزمین های نیل تا فرات" به جنبش صهیونیزم و تراشیدن عقبة تاریخی برای این پدیده نوظهور، فاقد اعتبار است. در هیچ نقطه از کتابهای "تورات" یا "تلمود" (کتب مقدس یهودیان) وظیفة تشکیل نظام سیاسی و اختصاصی یهودیان در این سرزمینها، به یهودیان تکلیف نشده است اما نه تنها در منابع مقدس یهودیان، بلکه در متون آسمانی مسلمانان و مسیحیان هم تشکیل یک حکومت جهانی بر پایه یکتاپرستی به پیروان ادیان ابراهیمی وعده داده شده و در تمامی این ادیان، "بیت المقدس" به عنوان کانون و مرکز ثقل منازعات و نبردهای نهایی جهت تشکیل این حکومت معرفی شده است. منبرچهارم: حمایت از فلسطین، پیروی از امام است/آزادی فلسطین، از آرمان امام است آیه : «يٰقَوْمِ ادْخُلُوا الْاَرْضَ الْمُقَدَّسَۃَ الَّتِيْ كَتَبَ اللہُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوْا عَلٰٓي اَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوْا خٰسِرِيْنَ[سورۂ مائدہ، آیت: ۲۱]؛ اي قوم به سرزمين مقدسي كه خداوند در سرنوشت شما مقرر گردانيده داخل شويد و از حكم خداوند روي نگردانيد كه زيانكار خواهيد شد»شيخ طبرسي در ذيل تفسير اين آيه آورده است كه مراد از ارض مقدس همانا بيت المقدس ميباشد . حدیث: کتاب من لا یحضر الفقیه از امیرالمومنین علی(علیه السلام) روایت کرده است:«یک نماز در بیت المقدس معادل هزار نماز است، یک نماز در مسجد اعظم معادل صدنماز است، نمازی در مسجد قبیله معادل بیست و پنج نماز، نمازی در مسجد بازار معادل دوازده نماز و نماز مرد در خانه خود یک نماز است. سیمای مسجدالاقصی: عامه گمان میکنند که مسجدالاقصی همان قبه الصخره(یعنی گنبد طلائی بر روی صخره مقدس)، است. همچنین بیشتر مسلمانان گمان میکنند که مسجدالاقصی که در قرآن آمدهاست همان مسجدالاقصی واقع در بیت المقدس فعلی است، که همانطور که اشاره شد تاریخ ساخت مسجدالاقصی فعلی واقع در بیت المقدس سالها پس از نزول قرآن است. بنیانگذار مسجد الاقصی فعلی خلیفه دوم عمر بن خطاب و کامل کننده آن ملک مروان پسر حکم بودهاست.در احادیث متعدد از ائمه شیعه، مسجدالاقصی که در قرآن آمدهاست نه در بیت المقدس و نه در روی زمین بلکه در آسمانها اعلام شدهاست. تاریخچه فلسطین: حضرت ابراهیم علیه السلام حوالی ۱۹۰۰ سال ق. م به همراه برادرزادهاش (لوط) از عراق هجرت کرد و در فلسطین رحل اقامت گزید و مردمان این سامان را به توحید فراخواند. پس از آن عبرانیها (یهودیان راستین)، در قالب عشایر دامپرور و در جستوجوی آب و غذا، به این منطقه آمده و در میان مردمان این دیار- که از روی نوع دوستی و مهمان نوازی آنها را پذیرفته بودند اقامت گزیدند. اما وقتی تعدادشان فزونی یافت، شروع به درگیری با میزبان کرده، کوشیدند بر پارهای از مناطق و اماکن مقدس چیره شوند. اوج اقتدار یهود در دوران حکومت حضرت سلیمان بود که بخشهای وسیعی از سرزمینهای آباد آن روز را تصرف خود داشتند. اما خلق و خوی متکبّرانه یهودیان و اختلافی که بین آنان پیش آمد، آنها را از هم متفرق کرد و باعث شد حکومت آنان، چند سالی بیش دوام نیاورد و پس از مرگ سلیمان، به دست بختالنصر بابلی از میان برود. در این زمان بیشتر آنها به اسیری گرفته شدند گرچه بعدها جمعی از آنان به وسیله کوروش به فلسطین بازگردانیده شدند. در تورات از نبردهای بسیاری که فلسطینیها در رویارویی با یهودیان غاصب داشتهاند، سخن به میان رفته است. در مقطعی دیگر رومیان با پذیرش مسیحیت، با یهودیان درگیر شده، شمار کثیری از آنها را کشتند. بدین سان حضور یهودیان پایان یافت و آنان در گوشه و کنار جهان پراکنده شدند. روزجهانی قدس در کلام ولایت: روز قدس، روزي است كه بايد به اين روشنفكراني كه در زير پرده با آمريكا و عمال امريكا روابط دارند هشدار داد. هشدار به اينكه اگر از فضولي دست برنداريد، سركوب خواهيد شد! ما به آنها مهلت داديم و با آنها با ملايمت رفتار كرديم كه شايد دست از شيطنت بردارند و اگر دست برندارند، كلمة آخر را خواهيم گفت و خواهيم به آنها فهماند كه ديگر رژيم سابق قابل برگشتن نيست و ديگر امريكا نميتواند به اينجا حكومت كند، و ديگر ساير ابرقدرتها نميتوانند در اين مملكت حكومت كنند. روز قدس روزي است كه بايد به همة ابرقدرتها هشدار داد كه بايد دست خود را از روي مستضعفين برداريد و سر جاي خود بنشينيد. امام خميني(ره) تاریخچه صهیونیسم: در قرن نوزدهم، همزمان با رواج و تثبیت تقسیم بندی جدید سیاسی در اروپا بر مبنای "دولت - ملت"، گروهی از نخبگان سیاسی و مذهبی یهودی هم پیرو فضای غالب بر مغربزمین، به فکر تمرکز و تجمع یهودیان در محدوده جغرافیایی معینی با دولتی مختص به خود افتادند و ایده های خود را در محافل سیاسی آن روزگار، منتشر کردند. اما این اندیشه تا زمانی که به سرمایه داران یهودی اروپا ارائه نشد، مورد توجه و تأمل جدی قرار نگرفت (zionism.pchi.ir).یهودیان که پس از ویرانی اورشلیم درسراسر جهان پراکنده شدند، وحدت دینی خود را حفظ کردند و به علت آزار و شکنجه هایی که درطول تاریخ به عنوان یک اقلیت نژادی و دینی می دیدند، هرگز آرزوی "ارض موعود" را از یاد نبردند. وهمین آرزو سبب اصلی این حرکت بود. پس از تشکیل صهیونیسم جهانی، مهاجرت یهودیان علیرغم مقررات سخت، به فلسطین آغازگشت. درپایان جنگ جهانیدوم نیز، فکر تشکیل یک دولت یهودی دراسرائیل به طور جدی مطرح میگردد و در پی تقسیم فلسطین به وجود میآید. (در حقیقت، آنها این واقعیت را که در فلسطین ملتی با تمدن اصیل و غنی ساکن است را نادیده گرفته و با اخراج روز افزون اعراب مسئله "آوارگان فلسطین" را به وجود آوردند.) منبرپنجم: در جمعه آخر ماه رحمت/قدس تجّلی قیام امت آیه : «وَاَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِيْنَ كَانُوْا يُسْتَضْعَفُوْنَ مَشَارِقَ الْاَرْضِ وَمَغَارِبَہَا الَّتِيْ بٰرَكْنَا فِيْہَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنٰى عَلٰي بَنِيْٓ اِسْرَاءِيْلَ بِمَا صَبَرُوْا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُہٗ وَمَا كَانُوْا يَعْرِشُوْنَا[سورۂ اعراف، آیت:۱۳۷]؛ و مشرقها و مغربهاي پربركت زمين را به آن قوم كه(زير زنجير ظلم و ستم)، ضعف كشانده شده، واگذار كرديم؛ و وعده نيك پروردگارت بر بني اسرائيل به خاطر صبر و استقامتي كه به خرج دادند، تحقق يافت و آنچه فرعون و فرعونيان (از كاخهاي مجلل) ميساختند و آنچه از باغهاي داربست دار فراهم ساخته بودند، در هم كوبيديم.»در پرتوی این آیات، قرآن اھمیت مسجد الاقصیٰ را واضح کرد و نیز واضح شد که تقدس مسجد الاقصیٰ از زمان پیامبران پیشن بودہ است. حدیث: امام علی (علیه السلام) در زیبایی و شکوه مسجد الاقصی میفرمایند: اربعه من قصور الجنه فی الدنیا: المسجد الحرام و مسجد الرسول و مسجد بیت المقدس و مسجد کوفه. چهار نقطه زمین از قصرهای بهشتی است: مسجد الحرام، مسجد پیامبر، مسجد الاقصی و مسجد کوفه. سیمای مسجدالاقصی: معمولا گفته میشود مسجد الاقصی یکی از مقدسترین اماکن اسلامی برای مسلمانان است. مثلاً در برخی احادیث اهل تسنن گفته میشود، این مسجد، سومین حرم شریف پس از مسجد الحرام و مسجد النبی در مکه و مدینهاست.همچنین نقل است که آدم مسجد الاقصی را ساخته و زیر بنای آنرا چهل سال پس از ساختن بیت الله الحرام بنا به دستور خداوند نهادهاست.اما احادیث متعددی در اهل تشیع این موضوع را رد میکند. در بیشتر کتب حدیثی شیعه، فصلی به نام «برتری مسجد کوفه بر مسجد الاقصی» وجود دارد. تاریخچه فلسطین: ده سال پس از مبعث رسول اکرمصلی الله علیه وآله، پروردگار یکتا، پیامبر خود را شبانه به مسجدالاقصی در فلسطین برد و از آنجا به آسمان عروج داد. علاوه بر اینکه قدس نخستین قبله گاه مسلمانان بود. در سال ۱۶ ه. ق مسلمانان فلسطین را فتح کردند و اغلب مردم این دیار اسلام آورده و در فتوحات اسلامی در شام، مصر و مغرب شرکت جستند. اصالت عربی و فتوحات مسلمانان، اثر به سزایی در سازگاری مردم این دیار با اسلام داشت. در زمان فتح قدس، هیچ یهودیای در شهر وجود نداشت چرا که به وسیله مسیحیان از ورود به آن منع شده بودند و از سویی آنان با مسلمانان شرط کرده بودند که از ورود آنها (یهودیان) به قدس جلوگیری کنند. بدین ترتیب مسجدالاقصی، سومین حرم شریف گشت و فلسطین، به استثنای دوره اشغال به وسیله صلیبیهای قرون وسطی (۱۰۹۹ م) - که سرانجام به دست صلاحالدین ایوبی (۱۱۸۷ م) آزاد شد - پیوسته بخشی از خلافت اسلامی بود. روزجهانی قدس در کلام ولایت: اسرائيل دشمن بشريت، دشمن انسان، كه هر روز غائله ايجاد ميكند و برادرهاي ما را در جنوب لبنان به آتش ميكشد، بايد بداند كه ديگر اربابهاي او رنگي ندارند در دنيا، و بايد انزوا اختيار كنند؛ طمعها را از ايران بايد قطع كنند، دستهاي آنها بايد از همة ممالك اسلامي قطع شود؛ عمال آن در همة ممالك اسلامي بايد كنار بروند. روز قدس روز اعلام يك چنين مطلبي است. اعلام اين است به شياطيني كه ملتهاي اسلام را ميخواهند كنار بگذارند، و ابرقدرتها را به ميدان بياورند. روز قدس روزي است كه قطع آمال آنها را بكند؛ و به آنها هشدار بدهد كه گذشت آن زمانها. امام خميني(ره) تاریخچه صهیونیسم: صهیونیسم برای نیل به هدفش، احتیاج به نفوذ در افکار جهانی داشت. لذا از قالب یک ایدئولوژی ساده، تبدیل به یک سیستم ارتباطات پر شاخه شد. شالوده صهیونیسم بر توسعهطلبی، نژادپرستی و نفاقافکنی در میان ملل جهان نهاده شده است. این سازمان دارای مراکز اطلاعات و جاسوسی در اکثر کشورهای جهان است. مهمترین و کارسازترین حربه صهیونیسم جهانی عبارت است از: بهرهگیری از رسانههای عمومی در سراسر دنیا(بابایی۱۳۸۴ ،ج۱،ص۳۷۸ و ربه طلوعی ۱۳۸۶،ج۱،ص۵۹).صهیونیسم برای تسخیر جهانی خود، نیازمند ابزاری نافذ با کارکردهای قطعی است. استفاده از رسانه، به شدت در سوابق آنها به چشم میآید. چرا که آنها به دنبال قلب حقایق و باورهای عموم مردم هستند. و این مهم تنها به کمک ابزاری جهانشمول ممکن است. لذا در بخش دوم مقاله به تأثیرات این ابزار میپردازیم. تا علت انتخاب یهودیان روشن گردد. منبرششم: در آخرین جمعه ماه خدا/آید صدای مرگِ بر آمریکا آیه : وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ و تند باد را مسخر سلیمان کردیم که به امر او در آن سرزمین که برکتش داده بودیم حرکت می کرد و ما بر هر چیزی آگاهیم.سوره انبیا آیه 81 حدیث: درحدیثی ازامام صادق نقل شده است که" مسجد بیت المقدس یکی از مساجد چهارگانه مهم اسلامی است که عبادت درآن بسیار با فضیلت است "به شمار رفته است. سیمای مسجدالاقصی: در حدیثی ازامام جعفر صادق(ع) راوی چنین میگوید:سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَسَاجِدِ الَّتِی لَهَا الْفَضْلُ فَقَالَ الْمَسْجِدُ الْحَرَامُ وَ مَسْجِدُ الرَّسُولِ قُلْتُ وَ الْمَسْجِدُ الْأَقْصَی جُعِلْتُ فِدَاکَ فَقَالَ ذَاکَ فِی السَّمَاءِ إِلَیْهِ أُسْرِیَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقُلْتُ إِنَّ النَّاسَ یَقُولُونَ إِنَّهُ بَیْتُ الْمَقْدِسِ فَقَالَ مَسْجِدُ الْکُوفَةِ أَفْضَلُ مِنْهُ ترجمه:از او در مورد مساجدی که فضل دارند سوال کردم، گفت: مسجد الحرام و مسجد الرسول، گفتم فدایت شوم و مسجد الاقصی؟ گفت آن در آسمان است. رسول خدا به سمت آن سیر کرد. گفتم مردم میگویند آن در بیت المقدس است، پس گفت مسجد کوفه از آن افضل است!البته بیت المقدس و نه لزوما مسجد الاقصی، اولین قبله مسلمانان بودهاست، جایی که در دوران اولیه پیامبر اسلام به سوی آن نماز میخواندند. و در برخی احادیث شیعیان مسجد بیت المقدس مورد تقدیس قرار گرفتهاست.به هر حال صرف نظر از اعتقادات دینی مسلمانان، قدمت بیش از یکهزار ساله این مسجد نیز سبب اهمیت تاریخی این مسجد است. تاریخچه فلسطین: فلسطین و قدس دگر بار و به دنبال اشغال فرانسویها، به رهبری ناپلئون- که توانسته بود برای مدتی کوتاه چند شهر فلسطینی را به اشغال درآورد به آغوش مسلمانان بازگشت. احمد پاشا الجزار، فرمانده شهر عکا و نیروهای [فلسطینی] تحت امر او، توانستند در سال ۱۷۹۹ م. ناپلئون را شکست داده و او را وادار به فرار کنند. ناپلئون در زمان خروج از فلسطین، این جمله را بر زبان راند: «آرزوهایم (برپایی امپراتوری در این منطقه عربی) را پای دیوارهای عکا به خاک سپردم». گفتنی است ناپلئون از یهودیان جهان و بقایای آنها در فلسطین خواسته بود، در کنارش بجنگند و در مقابل برایشان دولتی در فلسطین دایر کند که حامی منافع فرانسه در منطقه باشد. روزجهانی قدس در کلام ولایت: روز قدس روز اسلام است. روز قدس روزي است كه اسلام را بايد احيا كرد و احيا بكنيم، و قوانين اسلام در ممالك اسلامي اجرا بشود. روز قدس روزي است كه بايد به همة ابرقدرتها هشدار بدهيم كه اسلام ديگر تحت سيطرة شما، به واسطة عمال خبيث شما، واقع نخواهد شد. روز قدس، روز حيات اسلام است. بايد مسلمين بهوش بيايند، بايد بفهمند قدرتي را كه مسلمين دارند؛ قدرتهاي مادي، قدرتهاي معنوي. مسلمين كه يك ميليارد جمعيت هستند و پشتوانة خدايي دارند و اسلام پشتوانة آنهاست و ايمان پشتوانة آنهاست از چه بايد بترسند؟ ما با يك جمعيت كمي در مقابل دشمنهاي زياد، دشمنهاي بسيار، قيام كرديم و ابرقدرتها را شكست داديم. و كسي گمان نكند كه ديگر بعضي از اين قشرهاي فاسد، بعضي از اين چپروهاي امريكايي يا غير امريكايي، بتوانند در اين مملكت اظهار وجود كنند. آن روز كه ما بخواهيم و ملت ما بخواهند، در ظرف چند ساعت تمام آنها به زبالهدانهاي فنا خواهند ريخته شد. ملت بزرگ ما ديگر از اين حركات مذبوحانه نخواهد ترسيد. حركات اسرائيل در جنوب لبنان و نسبت به فلسطين همين حركات مذبوحانه است. حركاتي است كه اواخر عمر، اشخاص فاسد ميكنندـ چنانچه شاه ما، شاه مخلوع ايران اين حركات را كرد، و منتهي به فنا شد. امام خميني(ره) تاریخچه صهیونیسم: شناخت یهودیان درطول تاریخ، از آن جهت ضروری مینماید که بدانیم استبداد و استعلاء بر سایر مردم، از خصوصیات ذاتی آنهاست و با شناخت تاریخی آنان رویکرد امروزیی شان را بهتر تحلیل کنیم. آنها سایرین را حتی در حد یک انسان نیز نمیدانند. ازهمین روی برای اثبات این برتری، و به دلیل باور قلبی آنها به این اصل، همواره از کلیه اقدامات تبلیغاتی فروگذار نکردهاند.در مسیر تاریخ، یک چهره کریه از بنیاسرائیل رخ مینماید که به عنوان یک ملت متکبر و پریشان، نمود جاهطلبی بیمحتوایی که افراد بشر را بهسوی گمراهی آشکار سوق میدهد، شناخته شده اند. خداوند متعال، پیامبران متعددی را به سوی ملت بنیاسرائیل اعزام نمود تا آنان به آیین یهود درآمدند. اما پس از مدتی تدیّن آنها به سمت طغیان و استبداد، متحول گردید. به صورتی که به دیگران به دیدهی بردگان خود مینگریستند و همین بلندپروازی بود که بنیاسرائیل را به تساهل در قتل و کشتار دیگر ملت ها و تهمت و شکنجه و آزار آنان واداشت. این اعتقاد سوء در کوچک شمردن دیگر ملل جهان و سوءرفتار آنان به نام دین و مذهب تمام شده است. نسل های بعدی یهود نیز با الهام گیری از این تعالیم، تربیت یافته وبنابراین طغیان یهود به صورت تدریجی، چند برابر شده است. یهودیان بیم آن داشتند که مردم از مسیر انحرافی و اعمال آنها درحقسایر ملل و تودهها، آگاهی یابند. لذا به تلاش در تسلط بر تاریخ و وسایل تبلیغاتی، رو آوردند و جرائم خود را به دشمنانشان نسبت دادند (الطایی ۱۳۸۴ ، ج۱، ص۱۲).بخش عمدهای از تاریخ قرآن به بازگویی تاریخ بنیاسرائیل و یهود، در رویارویی آنان با پیامبر آخرالزمان پرداخته است و همین کافی است که نویسندگان مسلمان به این مسئله توجه کنند. اما با نگاهی گذرا به کارنامه آثار آنها چنین چیزی را نخواهیم یافت. چرا که یهود برای تأثیرگذاری بر تاریخ، تلاش فراوانی کرده و هزینه های هنگفتی برای تحریفش پرداخته است. لذا در آن اثری از جنایات یهودیان یافت نمی شود. ایجاد سیستمی برای حذف و سانسور کتاب ها و نوشتارهای ضد یهودی از این جمله است(ارجینی۱۳۸۵، ص۱۹۵). منبرهفتم: بیتالمقدس قبله مسلمین/بُوَد اسیر پنجه مشرکین آیه : يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الأَرْضَ المُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللّهُ لَكُمْ وَلاَ تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنقَلِبُوا خَاسِرِينَ ای قوم من به زمین مقدسی که خدا برایتان مقرر کرده است داخل شوید و باز پس مگردید که زیان دیده باز می گردید.سوره مائده آیه 21 حدیث: ابوالحسن موسى بن جعفر علیه السلام از پدران خویش روایت مى کند که رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم فرمود:"خداوند از میان شهرها، چهار شهر را برگزید و فرمود: «وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ * وَ طُورِ سِینِینَ * وَ هَـذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ» انجیر (تین) یعنى شهر مدینه، زیتون یعنى بیت المقدس و طور سینین یعنى کوفه و شهر ایمن (البلدالامین) یعنى شهر مکه ". معانى الأخبار، ص 364، ح 1.بیت المقدس شامل دو بخش قدیم و جدید است که بخش شرقی یا قدیمی هنوز در داخل باروهای کهن محصور است و 144000 متر مربع مساحت دارد، بیت المقدس قدیم آخرین بار در زمان عثمانیان بازسازی شد. مسجد الاقصی، قبة الصخره و مسجد الصخره در جنوب شرقی بخش قدیم واقع است که مجموعة آنها را حرم شریف میگویند. سیمای مسجدالاقصی: نام "مسجد الاقصی" یادآور حوادث و داستانهای شگفتانگیزی است. در پس این واژه طومار در هم تنیدهای از خاطرات تلخ و شیرین نهفته است. مسجد الاقصی گاهی در حیرت شکوه حکومت سلیمانی و جبروت حاکمیت داوودی قدبرافراشته و زمانی لرزش زلزلههای پی در پی او را برزمین نشانده، گاهی از حقیقت جویی و پایداری ابراهیمی مشعوف گشته و زمانی از انحراف و خودبرتربینی یهودیت محزون، گاهی از تولد مسیحایی شادان و زمانی از تصلیب او نالان و گاهی از عروج احمدی فراتر از قاب قوسین انگشت به دهان مانده و زمانی از سقوط انسان به درجه سفلی حیوانیت محزون گشته است. نام مسجد الاقصی با سیاهیها و سفیدیهای تاریخ عجین است. این نام تداعیگر وحدانیت و عبودیت و در عین حال گاهی عناد و سرکشی انسان نسبت به خالق میباشد.اهمیت این مکان مقدس و حضور نام آن در جای جای تاریخ، ضرورت تحقیق درباره تاریخچه و فلسفه نامگذاری آن را آشکار مینماید. تاریخچه فلسطین: از آنجایی که بریتانیا، قصد سیطره و چنگاندازی بر منطقه عربی اطراف کانال سوئز را داشت، مصر را اشغال و یهودیان را ترغیب کرد تا ادعای بیاساس خود را مبنی بر داشتن حق بازگشت، به کوه کذایی «صهیون» در قدس و برپایی دولت در فلسطین، مجدداً مطرح کنند دولتی که حامی منافع بریتانیا در منطقه بوده و از کمکهای همهجانبه این کشور برخوردار باشد. بریتانیا در همین زمینه، مشوق تئودور هرتسل (خبرنگار یهودیتبار اتریشی) در امر دعوت از یهودیان جهان، برای تأسیس دولت صهیونیستی در فلسطین بود و عملًا نخستین کنگره صهیونیستی در شهر پازل سوئیس) ۱۸۹۷ م) با حضور صدها تن از شخصیتهای یهودی سراسر جهان برگزار شد. در این اجلاس شرکت کنندگان موافقت کردند برای بازگرداندن یهودیان جهان به فلسطین و برپایی دولت صهیونیستی، علیه ملت و صاحبان راستین آن، تلاش کنند و در همین راستا مؤسسات مالی چندی، برای تحقق این هدف شوم دایر کردند. هرتسل هم به نوبه خود کوشید سلطان عثمانی (عبدالحمید دوم)، در مقابل پرداخت چند میلیون سکه طلا، با تسلیم فلسطین به یهودیان موافقت کند. سلطان عبدالحمید این پیشنهاد را رد کرد و تأکید نمود که سرزمین فلسطین، متعلق به مسلمانان بوده و حتی با پول همه یهودیان آن را نخواهد فروخت. بدین جهت یهودیان وی را در سال ۱۹۰۸ م. سرنگون ساختند. هرتسل که از این نیرنگ طرفی نبسته بود، راهی آلمان، ایتالیا و روسیه شد تا آنها، یهودیان را در اشغال فلسطین یاری رساند امّا آنها از این کار سر باز زدند زیرا فلسطین سرزمینی است که مردم خودش را داشته و تحت حاکمیت امپراتوری عثمانی بود. او که دست خالی از این کشورها بازگشته بود، به مشوق اصلی و مروّج ایده صهیونیستی (بریتانیا) روی آورد و این کشور تعهد داد از طرح تشکیل رژیم صهیونیستی حمایت کند. روزجهانی قدس در کلام ولایت: دولتهاي عالَم بدانند كه اسلام شكست بردار نيست. اسلام و تعاليم قرآن بر همة ممالك بايد غلبه كند. دين بايد دين الهي باشد، اسلام دين خداست؛ و بايد در همة اقطار اسلام پيشروي كند. روز قدس، اعلام يك چنين مطلبي است،اعلام به اين است كه مسلمين به پيش! براي پيشرفت در همة اقطار عالَم. روز قدس فقط روز فلسطين نيست، روز اسلام است؛ روز حكومت اسلامي است. روزي است كه بايد جمهوري اسلامي در سراسر كشورها بيرق آن برافراشته شود. روزي است كه بايد به ابرقدرتها فهماند كه ديگر آنها نميتوانند در ممالك اسلامي پيشروي كنند. امام خميني(ره) تاریخچه صهیونیسم: یهودیان معتقدند که همه مردم جهان به آن ظلم کرده اند به این علت کینه کلیه ملت ها به ویژه عرب ها را به دل گرفته اند. صهیونیست ها بر این باور هستند که ملت های عرب سرزمین آنها را سلب کرده اند و لذا یکی از اهداف اصلی صهیونیزم پس گرفتن سرزمین موعود است تا در آن جا نظم نوین جهانی را اعلام کنند.صهیونیستها با استناد به تورات، مدعی مالکیت فلسطین هستند. مطالعه تورات نشان میدهد که خداوند زمین فلسطین را به ابراهیم(علیه السلام) عطا فرمود و به او تأکید کرد که نسل او باید موحد باشند وگرنه خداوند آنها را از این زمین اخراج خواهد فرمود. این شرط به وسیلۀ حضرت موسی(علیه السلام) نیز مؤکد شد و خدای حکیم در این خصوص از یهود پیمان محکمی گرفت. اما این شرط رعایت نشد و خداوند دو نوبت بنیاسرائیل را از فلسطین تبعید فرمود و در نوبت سوم آنها را برای همیشه نفی بلد کرد. بنیاسرائیل نخستین مرتبه در زمان یوسف(علیه السلام) به مصر تبعید شدند و تا چهار نسل در آنجا ماندند تا وقتی که خداوند به واسطۀ حضرت موسی(علیه السلام) آنها را به فلسطین باز آورد. نوبت دوم تبعید یهود، در سال ۵۸۶ قبل از میلاد به بابل بود البته بعد از آنکه بخت النصر اورشلیم را فتح کرد و معبد سلیمان را تخریب نمود. و نهایتاً در سال هفتاد میلادی، چهل سال بعد از اتمام حجّت حضرت عیسی(علیه السلام) با این قوم، بلای خداوند به توسط رومیان بر این قوم نازل گشت و یهودیان برای ابد از فلسطین اخراج شدند. تنها راه بازگشت یهود به فلسطین آن است که توبه کنند و از راه پدران خود بازگشت نمایند. این موضوع از آیه هشتم سوره إسراء استنباط میشود (عَسىَ رَبُّکمُ أَن یَرْحَمَکمُ وَ إنْ عُدتمُ عُدْنَا)یهودیان بهتر از هر کس دیگر، به این حقایق واقفند و برای همین است که هجده قرن بعد از اخراجشان از فلسطین برای بازگشت به آن زمین مقدس اقدامی نکردند. اما بدعت گذاران یهود در اواخر قرن ۱۹ مدعی مالکیت فلسطین بر اساس تورات شدندfaraghlit.com)). منبرهشتم: با اتحاد و وحدت مسلمین/رها شود از سلطه غاصبین آیه : وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَـذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً وَقُولُواْ حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ و به یاد آرید آن زمان را که به شما گفتیم: به آن قریه درآیید و از نعمت های آن هر چه و هر جا که خواسته باشید به فراوانی بخورید ولی سجده کنان بر دروازه داخل شوید و بگویید: بار گناه از ما فرو نه تا خطاهای شمارا بیامرزیم و به پاداش نیکوکاران بیفزاییم.بقره آیه 58 حدیث: عن أنس بن مالک أن رسول الله صلى الله علیه وسلم قال: (أُتِیتُ بِالْبُرَاقِ وَهُوَ دَابَّهٌ أَبْیَضُ طَوِیلٌ فَوْقَ الْحِمَارِ وَدُونَ الْبَغْلِ یَضَعُ حَافِرَهُ عِنْدَ مُنْتَهَى طَرْفِهِ قَالَ فَرَکِبْتُهُ حَتَّى أَتَیْتُ بَیْتَ الْمَقْدِسِ قَالَ فَرَبَطْتُهُ بِالْحَلْقَهِ الَّتِی یَرْبِطُ بِهِ الْأَنْبِیَاءُ قَالَ ثُمَّ دَخَلْتُ الْمَسْجِدَ فَصَلَّیْتُ فِیهِ رَکْعَتَیْنِ … ثُمَّ عَرَجَ بِنَا إِلَى السَّمَاءِ ..) (صحیح مسلم/ حدیث ۲۳۴ ترقیم العالمیه )أنس بن مالک گفت : رسول خداوند (ص) فرمودند:« براق را آوردم،براق حیوانی سفید رنگ و درازی بوده که بزرگ تر از الاغ و کوچک تر از قاطر بوده است و سم خود را تا گوشه چشمش می برد، من سوارش شدم تا اینکه به بیت المقدس رسیدیم و افسارش را به حلقهای بستم که پیامبران نیز چهارپایان خود را به آن می بستند و سپس وارد مسجد الاقصی شدم و دو رکعت نماز خواندم پس به آسمان عروج داده شدیم.» (صحیح مسلم/ حدیث شماره۲۳۴) سیمای مسجدالاقصی: مسجد الاقصی در هر دوره متناسب و به تبعیت از نام شهر و خاستگاه خود تغییر نام داده و اسامی متفاوتی برخود تجربه کرده است. معبد اورشلیم، معبد ایلیاء، بقعه ایلیاء و...از این جمله هستند.قبل از ورود سپاه مسلمانان به بیت المقدس در محل مسجد الاقصی کلیسایی وجود داشت که توسط "ژوستین"امپراطور روم شرقی به نام حضرت مریم بنا شده بود. در سال ۱۵ هجری خلیفه دوم این شهر را فتح نموده وحرم مقدس به تصرف مسلمانان درآمد.حرم شریف قدس که تا آن موقع در دست یهودیان و مسیحیان روزگار گذرانده بود سرنوشت خود را در دستان مسلمانان میدید. تاریخچه فلسطین: به دنبال شروع جنگ اول جهانی، بریتانیا در سال ۱۹۱۷ م. با موافقت فرانسه، آمریکا و دیگر کشورهای غربی، بیانیهای را صادر کرد و به وسیله بالفور (وزیر خارجه وقت این کشور) به روچیلد (سرمایهدار یهودی) قول داد: وطن قومی برای یهودیان در فلسطین ایجاد کند. این وعده به «بیانیه بالفور» موسوم شد. در سال ۱۹۱۸ م. (همزمان با شکست ترکیه و اشغال فلسطین بهوسیله بریتانیا)، کشورهای یادشده تلاش کردند زمینه برپایی دولت یهودی را در فلسطین مهیا سازند. در همین رابطه جامعه ملل با قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، به منظور برپایی دولت یهودی در آن موافقت کرد. بریتانیا نیز نمایندهای یهودی تبار (هربرت صاموئیل) را در سال ۱۹۲۰ م. به فلسطین گسیل داشت تا مقدمات کوچ یهودیان سراسر جهان را به آنجا فراهم آورد. بریتانیای استعمارگر به موازات این اقدام، به تجهیز و آموزش نظامی یهودیان پرداخت و زمینهای وسیعی را در اختیار آنان قرار داد تا شهرکهایی را احداث کنند. روزجهانی قدس در کلام ولایت: من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اكرم ميدانم، و روزي است كه بايد ما تمام قواي خودمان را مجهز كنيم؛ و مسلمين از آن انزوايي كه آنها را كشانده بودند خارج شوند، و با تمام قدرت و قوت در مقابل اجانب بايستند و ما در مقابل اجانب با تمام قوا ايستادهايم، و نخواهيم اجازه داد كسان ديگر در مملكت ما دخالت كنند، و مسلمين نبايد اجازه بدهند كه كسان ديگر در ممالكشان دخالت كنند. در روز قدس، ملتها بايد به حكومتهايي كه خائن هستند هشدار دهند. روز قدس روزي است كه ما خواهيم فهميد چه اشخاصي و چه رژيمهايي با توطئهگرهاي بينالمللي موافقت دارند و با اسلام مخالفت. آنهايي كه شركت ندارند مخالف با اسلام هستند، و موافق با اسرائيل، و آنهائي كه شركت كردند متعهد هستند و موافق با اسلام و مخالف با دشمنان اسلام ـ كه در رأس آنها امريكا و اسرائيل است. روز قدس روز امتياز حق از باطل است، روز جدايي حق و باطل است. امام خميني(ره) تاریخچه صهیونیسم: تئودر هرتزل _بنیانگذار رژیم صهیونیستی _ در مورد استراتژیهای خود دراین رژیم، می نویسد: "مرزهای اسرائیل به اندازهای وسیع خواهد بود که مرزهای دولتهای داود و سلیمان را در بر گیرد. این مرزها براساس نیازها و افزایش مهاجران متغیر خواهد بود". طبق این تفکر، توسعهطلبی به عنوان جزء لاینفک صهیونیسم، نیازمند برنامهریزی های کلان رسانهای و نظامی میباشد. لذا از جمله برنامههای مهم استراتژی آنان، تصرف مقدار بیشتر از زمینهای کشورهای مجاور و اخراج اجباری ساکنان آنها با استفاده ازخشونت مستمر و تهدید اعراب است. ایجاد جنگ رو
سلسله منابر اهل بیت علیه السلام-جلد 37 چهل منبر بسیجی سیره و سیمای بسیج و بسیجی در قرآن و روایات مولف: حسن بابایی بسم الله الرحمن الرحیم سالگرد تشکیل بسیج مستضعفان، یادآور خاطره پرشکوه مجاهداتی است که در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی، زیباترین تابلوهای ایثار و فداکاری همراه با نجابت و فروتنی و توأم با شجاعت و رشادت را ترسیم کرده است. خاطره جوانمردان پاکدامن و غیوری که شیران روز و زاهدان شب بودند و صحنه نبرد با شیطان زر و زور را با عرصه جهاد با نفس اماره به هم آمیختند و جبهه جنگ را محراب عبادت ساختند. جوانانی که از لذات و هوسهای جوانی برای خدا گذشتند و پیرانی که محنت میدان جنگ را بر راحت پیرانه سر ترجیح دادند و مردانی که محبت زن و فرزند و یار و دیار را در قربانگاه عشق الهی فدا کردند؛ خاطره انسانهای بزرگ و کم ادعایی که کمر به دفاع از ارزشهای الهی بستند و از هیبت دروغین قدرتهایی که برای حفظ فرهنگ و ارزشهای جاهلی غرب به مصاف ارزشهای الهی آمده بودند، نهراسیدند. ما فرزندان مکتب انتظاریم؛ انتظار موعود عدالت گستر الهی که خواهد آمد و همه جهان را با عطر ولایت و عدالت پر خواهد کرد. اولین و مهم ترین تهدید ما این است که مکتب انتظار را فراموش کنیم و از آقا امام زمان (علیه الصلوه والسلام) و مسئولیتی که در دوران انتظار ظهور داریم غفلت کنیم. آیاتی که تلاوت شد رجاء به خدای تعالی و آخرت را از ویژگی های مهم مومنین دوران رسول الله شمرده است. امام صادق علیه السلام به ما رجاء به خداوند را یاد دادند «یا من ارجوه لکل خیر» ای کسی که در همه خیرها رجاء و امید ما به تو است. «تَرجُونَ مِن اللهِ ما لا یَرجُونَ» عنوان صحبتم این خواهد بود. آنچه شما به خداوند متکی هستید و رجاء و امید دارید و دشمنانتان ندارند. «ترجون من الله مالایرجون» (نساء آیه 104) شما مومنین امید دارید به یاری و نصرت و امداد خداوند تعالی در حالی که دشمنانتان رجاء و امید ندارند و آنچه که دل مومنین به آن خوش است و محکم و امیدوار است ولی دشمنانتان دلبستگی جز به دنیا و عدد و مالشان ندارند. در این موضوع سراسر قرآن پر است از وعده های الهی به مومنین، ای مومنانی که مردم به شما می گویند «قد جمعو الکم» دشمنان آمده اند اطراف شما جمع شده اند علیه شما «فاخشوهم» که از آنها بترسید! «فزادهم ایمانا» مومنین بر ایمانتان افزوده می شود «و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل» و اینهایی که می بینید دشمنان دورشان جمع شده اند و علیه مومنین تجمع کرده اند، اینها (مومنین) ایمانشان زیاد می شود و توکل به خدا می کنند و می گویند که خدا برای ما کافی است و خدا بهترین وکیل است. این آیه قرآن، بهترین وصف برای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به خصوص سپاه پاسداران و بسیج ده ها میلیونی ملت ایران است. دشمن جلو می آید. ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای مسلح ما ایمانش افزوده می شود و می گویند خدا برای ما کافی است و او بهترین وکیل است، او وکیل خوبی است در جای دیگری از کتاب حکیم، خداوند بنده نواز فرموده است «و کفی الله المومنین القتال» (احزاب 25) خداوند مومنین را در جنگ و کار زار کفایت می کند. دشمن ما همه چیزش را جمع کرده و نفسش را هم در سینه اش حبس کرده، خیز برداشته که به ایران حمله کند؛ اما نگاه کرده داخل ایران، دیده اینجا یک ملت حزب اللهی متحد هستند. هر چه بیشتر دشمن تلاش اطلاعاتی کرد، بیشتر خدا رعب قدرت ایران را در دلشان انداخت. این بازدارندگی است. تهدید اگر تحقق نیافت به خاطر بازدارندگی بود. خداوند مومنین را در جهاد کفایت می کند و خدای متعال در جنگ بدر به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: من رعب شما را در دل آنها افکندم؛ یعنی خداوند می فرماید شما خدا را دارید، او برای شما کافی است. الحمدلله اقتدار نیروهای مسلح، اقتدار ارتش، سپاه و اقتدار رزمندگان اسلام و فدائیان ملت ایران امروز بر دوستان و دشمن پوشیده نیست. اصفهان/هفته بسیج حسن بابایی منبر اول: " دوره اول: 1358 تا 1360" آیه: «أَلَمْ تَرَ كَیفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَیبَةً كَشَجَرةٍ طَیبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء/ تُؤْتِی أُكُلَهَا كُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یتَذَكَّرُونَ» (ابراهیم:24 و 25)؛ آیا ندیده ای که خدا چگونه مثل زد؟ سخن پاک چون درختی پاک است که ریشه اش در زمین استوار و شاخه هایش در آسمان است به فرمان خدا هر زمان میوه خود را می دهد خدا برای مردم مثلها می آورد، باشد که پند گیرند. حضرت امام خمینی (ره) درباره بسیج فرمودند: «بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفههای آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد.» به نظر می رسد که امام (ره) در بیان این ویژگی های بسیج و تمثیل بسیج به شجره طیبه از آیات سوره ابراهیم الهام گرفته اند: «أَلَمْ تَرَ كَیفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَیبَةً كَشَجَرةٍ طَیبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء / تُؤْتِی أُكُلَهَا كُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یتَذَكَّرُونَ» براین اساس، مهمترین ویژگی های بسیج و بسیجی عبارت اند از: شجره موجودی است زنده، دارای رشد و نمو، پویا و فعال. بر این اساس، بسیج نیز حاوی این ویژگی است. پاک و طیب بودن. همانطور که درخت دارای ساقه و برگ است. بسیج نیز دارای تشکیلات و رده های مقاومت می باشند. اصل و ریشه بسیجی ثابت و دارای ایمان و اقتصادی راسخ است که طوفان و تندبادهای حوادث و بحران ها خللی بر عزم و اراده و حضور وی در صحنه ایجاد نمی کند."فرعها فیالسماء"؛ بدین معنی که افق فکر بسیجی محدود به دنیای پست و کوچک نبوده، بلکه به بلندای آسمان است"کل حین"در آیه بدین معنی است که این درخت برای یک فصل و زمان خاصی نیست، بلکه بسیجی در هر زمان با طراوت و شادابی آماده حضور در صحنه است."باذن ربها" اشاره به این دارد که بسیجی تبعیتپذیر و مصداق آیه شریفه «اطیعوالله و اطیعوا الرسول و اولامر منکم» و آیه «صبغه الله و من احسن من الله صبغه» (بقره آیه 138)؛ یعنی بسیجی کسی است که رنگ خدایی را پذیرفته که حضرت امام (ره) در وصف بسیجیان می فرماید: «... من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می خورم و از خدا می خواهم که مرا با بسیجیان محشور گرداند». بسیجی نماد آیه « وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» (آل عمران:139) است. بر همین اساس، حضرت امام می فرمایند: «آنچه برای اینجانب غرورانگیز و افتخارآفرین است روحیه بزرگ وقلب سرشار از ایمان و اخلاص و روحیه شهادت طلبی این عزیزان (بسیجیان) که سربازان حقیقی ولی اللهالاعظم ارواحنا فدا هستند.» بسیجی همیشه پیروز است؛ زیرا بر اساس آیات « وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ» (صافات:173) « ألا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ... هُمُ الْغالِبُونَ ». این وعده الهی است. بر اساس آیه « إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ»؛ بسیجی در راه اعتقادات و آرمانهای خود استقامت و پایداری می ورزد و در راه مأموریت خود که همانا پاسداری از مرزهای اعتقادی نظام جمهوری اسلامی است هیچ ترس و واهمهای به دل راه نمی دهد. بسیجی در هر زمان و مکان بر اساس آیه « یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِیعًا» (نسا:71) آماده فداکاری و جهاد در راه خدا می باشد. بسیجی تابع ولایت و هیچ گاه نه از ولایت عقب می ماند و نه هیچ گاه از ولایت جلو می افتد. در این زمینه قرآن می فرماید: « یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَینَ یدَی اللَّهِ وَرَسُولِهِ» (حجرات:1) و در صلوات شعبانیه می خوانیم که "المتقدم لهم مارق و المتأخر عنهم زاهق والازم لهم لاحق"؛ کسانی که از ولایت جلو می زنند مارق و رها شده و کسانی که از ولایت عقب می مانند باطل هستند و راه یافتگان کسانی هستند که همراه و تابع ولایت باشند. حدیث: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در پاسخ به سؤال از این آیه: «اى مؤمنان هر كس ازشما از دینش (اسلام) برگردد، [بداند كه] خداوند به زودى گروهى را خواهد آورد كه آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند ...»: در حالى كه به شانه سلمان مى زد، فرمود: «[آنان] این مرد و هموطنان اویند». سپس فرمود: «اگر دین به ثریا آویخته باشد، هرآینه، مردانى از ایرانیان به آن دست یابند.» بسیج و بسیجی در کلام ولایت: اگر بر كشوری نوای دلنشین تفكر بسیجی طنین انداز شد چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید. امام خمینی (ره) سیمای بسیج و بسیجی: دوره اول: 1358 تا 1360: این مقطع از عمر بسیج، دوران طفولیت و ولادت است. ولادت بسیج را می توان مصادف با صدور فرمان بسیج عمومی در آذرماه 1358 دانست. از صدور فرمان تا جنگ تحمیلی، بسیج عمومی به معنی لغوی واژه بسیج، رایج بود یعنی در طول مدت چند ماه (حدود 9 ماه) در مردم آمادگی بوجود آمد تا در برابر خطرات احتمالی مقاومت كنند. هنوز حمله ای صورت نگرفته تا بسیج به معنی واقعی و حقیقی آن ایجاد شود، عضویابی، آموزش و سازماندهی نیروهای بسیجی انجام گرفت ولی مرحله بكارگیری و انجام مأموریت، جنبه عملی به خود نگرفت. هدف از تشكیل بسیج و آموزش مردم، فراهم كردن زمینه و بستر دفاع در برابر تجاوز بود. هنوز از نوع، میزان و چگونگی تجاوز اطلاعات كافی در دست نبود. بنابراین هدف گذاری و برنامه ریزی بسیج، یك پیش بینی منطقی به حساب می آمد. قسمت اول عمر بسیج، بیشتر از نظر رویكرد دارای اهمیت بود. یعنی در این دوره، شرایطی فراهم آمد كه بر اساس دیدگاه امام راحل (ره) پیرامون ضرورت تشكیل بسیج، اهداف بسیج و برنامه های آن زمینه كاركرد نظامی و دفاعی را بوجود آورد. ولی دستاورد مهم این مقطع، رویكرد مشترك به بسیج بود كه دولت و ملت به ایجاد سازمان بسیج برای دفاع از انقلاب اسلامی پی برده بودند و از این جهت دیدگاههای دوگانه یا چندگانه مشاهده نمی شود. وحدت نظر و نگاه واحد، مشخصه مقطع اول عمر بسیج به حساب می آید. پاره دوم این مقطع، با شروع جنگ تحمیلی آغاز می شود كه نیروهای آموزش دیده به صورت داوطلب به سوی جبهه ها حركت می كنند و در جنگهای نامنظم و عملیاتهای كوچك علیه رژیم بعث عراق شركت می كنند. چندان مهم نبود كه نیروهای بسیجی و مردمی تحت چه سازمان و تشكیلاتی بسیج می شوند، نحوه اعزام آنان چگونه است، برنامه ریزی بسیج چگونه صورت می پذیرد و در عرصه نبرد، در چه قالب های نظامی سازماندهی می شوند، چگونه می جنگند و با چه ابزاری نبرد می كنند. آنچه مهم بود اینكه انگیزه دفاع مردمی و بسیج نظامی بسیار بالا بود و برای دفع متجاوز باید اقدام كنند و با سلاح یا بدون سلاح، جنگ را در زندگی خود وارد كردند. اندكی از آغاز جنگ نگذشته بود كه بسیج نیروها به عهده سپاه پاسداران گذاشته شد. بر اساس مصوبه مجلس شورای اسلامی، در تاریخ دی ماه 1359، تشكیلات بسیج مستضعفین به سپاه پاسداران و انقلاب اسلامی محول گردید و سازمان بسیج ملی منحل شد. به استناد ماده 9 اساسنامه سپاه، مصوب 1361 برنامه ریزی، سازماندهی، اداری، فرماندهی و اجرای آموزشهای عقیدتی – سیاسی و نظامی اعضای بسیج مستضعفین به عهده سپاه پاسداران گذاشته شد و هدف از تشكیل واحد بسیج مستضعفین ایجاد تواناییهای لازم در كلیه افراد معتقد به قانون اساسی و اهداف انقلاب اسلامی، به منظور دفاع از كشور، نظام جمهوری اسلامی و همچنین كمك به مردم هنگام بروز بلایا و حوادث غیرمترقبه داشته شد. سپاه پاسداران كه مسؤولیت امنیت داخل كشور را بر عهده داشت، با شروع جنگ به كمك ارتش جمهوری اسلامی ایران شتافت و از اولین روز جنگ، عرصه نبرد را حوزه مأموریت خود در نظر گرفت و با پیوست واحد بسیج مستضعفین، اعزام نیروهای بسیجی به جبهه ها از طریق سپاه پاسداران انجام می گرفت. در نتیجه برنامه ریزی برای آموزش، اعزام، بكارگیری و تجهیز، نسبت به اوایل جنگ، حالت بهتری به خود گرفت. از این زمان كاركرد دفاعی و نظامی نیروهای بسیجی تعریف دقیق تری به خود گرفت و رویكرد بسیج تا سال 1360، جنبه عملی، عینی و واقعی به خود گرفت و نیروهای بسیجی جزء نیروهای اصلی عمل كننده در مناطق جنگی به حساب می آمدند. اقدامات بسیجیان همرزم پاسداران، كاركردی مثبت و سازنده از خود به جای گذاشت زیرا عمده نیروهای اعزامی به جبهه، از میان افراد ذخیره و ویژه بسیج بوده كه از نظر رفتار و عملكرد، شباهت زیادی با پاسداران انقلاب اسلامی داشته اند. خدمات بسیج در جامعه: بسیج در صحنه امنیتی و دفاعی: از جمله کارکردهای بسیج در جنگ تحمیلی، تبدیل دفاع به امری مردمی و یک تکلیف عمومی، اثبات توانایی دفاع مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی، تقویت فرهنگ مقاومت و پایداری، تثبیت استقلال سیاسی کشور بود، بالندگی و بلوغ بسیج در سایه حماسه هشت سال دفاع مقدس، مسئولیت جمع آوری کمک های نقدی و غیرنقدی به جبهه ها، رسیدگی به خانواده های رزمندگان، ایجاد استحکامات دفاعی در مناطق شهری و عملیات مردم یاری و... بوده است. خلق حماسه های جهاد، شهادت طلبی، ایثارگری، دفاع مسئولانه، خدمت عاشقانه دستاورد روحیات بی نظیر بسیجی است. همچنین مقابله با بحران های داخلی در کردستان، خوزستان، آمل و... مقابله با فعالیت های تروریستی گروهک های ضدانقلاب، کمک و مساعدت به نهادهای اطلاعاتی نظام در شناسایی دشمنان داخلی، مقابله با اغتشاشات داخلی، کمک به ناجا در مقابله با اشرار و قاچاقچیان، اجرای عملیات امنیت و بازرسی، کمک به اجرای عملیات دفاع شهری و... از جمله کارکردهای امنیتی بسیج بوده است. معرفی اقشار بسیج: شکل گیری اقشار 22 گانه بسیج: در تاریخ 12/7/1388 سردار محمدرضا نقدی با حکم فرمانده معظم کل قوا به سمت فرمانده بسیج منصوب شده و نام بسیج نیز از «نیروی مقاومت بسیج» به «سازمان بسیج مستضعفین» تغییر پیدا می کند و متعاقب آن برخی تغییرات و رویکردها، ساختار و سازمان و وظایف آن پدید می آید که یکی از نمونههای آن تشکیل گردانهای جدید با نام امام علی علیه السلام، امام حسین علیه السلام و بیت المقدس و نیز شکلگیری اقشار 22 گانه بسیج (سازمان بسیج ورزشکاران، سازمان بسیج اصناف، سازمان بسیج مساجد و محلات، سازمان بسیج جامعه پزشکی، سازمان بسیج هنرمندان، سازمان بسیج کارگری، سازمان بسیج علمی، پژوهشی و فناوری، سازمان بسیج جامعه زنان، سازمان اردویی، راهیان نور و گردشگری، سازمان بسیج حقوقدانان، سازمان بسیج دانش آموزی، سازمان بسیج اساتید، سازمان بسیج دانشجویی، سازمان ورزش بسیج، سازمان بسیج سازندگی، سازمان بسیج طلاب و روحانیون، سازمان بسیج عشایری، سازمان بسیج فرهنگیان، سازمان بسیج مداحان، سازمان بسیج مهندسین، سازمان بسیج پیشکسوتان، سازمان بسیج کارمندان) است که طی آن، تقریبا میتوان گفت همه اقشار ملت ایران در سازمانهای تخصصی میتوانند به عضویت بسیج درآیند. این در حالیست که با گذشت اندکی بیش از سه دهه از عمر این نهاد انقلابی، بنا بر گفته رییس سازمان بسیج مستضعفین، یکی از مهمترین آرمانهای بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی نیز محقق شده و تعداد اعضای رسمی بسیج در کشور از مرز 20 میلیون نفر گذشت هرچند بنا بر فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، هرکس که به ارزشهای اسلام پایبند است و برای زحمات، مجاهدتها و خدمات بسیج، احترام قائل است، بسیجی به شمار می رود چه عضو مجموعه و سازمان بسیج باشد چه نباشد. شعر بسیج و بسیجی: بسیجی معنی صبر و قناعت/بسیجی مکتبش نور و شهادت/بسیجی اُسوه اش چمران و همت/بسیجی معنی ایثار و غیرت/بسیجی شور و عشق است و رشادت/بسیجی رهسپار است با ولایت... منبر دوم: "تشکیل بسیج مستضعفین " آیه: پیشگویى قرآن: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یحِبُّهُمْ وَیحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِینَ یجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَنْ یشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ» (مائده:54)؛ ای گروهی که ایمان آوردهاید، هر که از شما از دین خود مُرتَد شود به زودی خدا قومی را که بسیار دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند و نسبت به مؤمنان سرافکنده و فروتن و به کافران سرافراز و مقتدرند (به نصرت اسلام) برانگیزد که در راه خدا جهاد کنند و (در راه دین) از نکوهش و ملامت احدی باک ندارند. این است فضل خدا، به هر که خواهد عطا کند و خدا را رحمت وسیع بیمنتهاست و (به احوال همه) دانا است. حدیث: الإمامُ الصّادقُ علیه السلام فی قولِهِ تعالى: «فَسَوْفَ یأْتِى اللَّهُ بِقَوْمٍ یحِبُّهُمْ وَیحِبُّونَهُ ...» ـ: "الموالی"؛ امام صادق علیه السلام ـ درباره آیه «خداوند، خداوند به زودى گروهى را خواهد آورد كه آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند ...» ـ: مقصود، آزاد شدگان [ایرانى] است. بسیج و بسیجی در کلام ولایت: در این دنیا افتخارم این است كه خود بسیجی ام. امام خمینی (ره( سیمای بسیج و بسیجی: سازمان بسیج مستضعفین که با نام نیروی مقاومت بسیج هم شناخته میشود به فرمان امام خمینی (ره) در ۵ آذر ۱۳۵۸ تشکیل شد و پس از تصویب مجلس شورای اسلامی در دی ماه ۱۳۵۹ به صورت قانونی رسمیت پیدا کرد. در ابتدای تشکیل نیروی مقاومت بسیج، "حجتالاسلام امیر مجد" فرماندهی این نیرو را بر عهده داشت و پس از او "حجتالاسلام احمد سالک" این مسئولیت را عهدهدار شد. سپس با حکم بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی "حجتالاسلام محمدعلی رحمانی" از سال ۱۳۶۲ فرماندهی بسیج را بر عهده گرفت و تا پایان جنگ تحمیلی در این سمت باقی ماند. حجتالاسلام رحمانی توانست با روشی نوین، نیروهایی را اعم از پیر و جوان از نقاط دور افتاده و روستاها تا ادارات و دانشگاهها و دانشآموزان و روحانیون را سازماندهی کرده و با افزایش پایگاههای مقاومت از ۷۰۰۰ به ۲۱۵۰۰ پایگاه، در راستای فرمان امام خمینی (ره)، مبنی بر تشکیل ارتش ۲۰ میلیونی، نیروی شکوهمند و عظیمی را به وجود آورد. پس از حجتالاسلام رحمانی، سردار علیرضا افشار با حکم مقام معظم رهبری در تاریخ دهم اسفند ماه 1368 به فرماندهی نیروی مقاومت بسیج منصوب شد؛ او هم با تداوم توسعه و ایجاد معاونتها، سازمانها و مراکز جدید در بسیج به توسعه بیشتر بسیج به تناسب نیاز های جدید انقلاب در سراسر کشور همت کرد که مجموعه این فعالیتها در بخشهای نظامی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، منشاء اثر و تحولات بسیاری در ساختار و سازمان بسیج شد. پس از گذشت 8 سال از مسئولیت سردار افشار، سردار حجازی با حکم مقام معظم رهبری در اواخر سال 1376 به فرماندهی این نهاد مردمی منصوب شد و با تداوم فعالیتهای بسیج در ابعاد مختلف با رویکرد و توجه خاص به بخشهای فرهنگی، آموزشی، ورزشی و اقتصادی به جذب، سازماندهی، آموزش و بکارگیری بسیجیان پرداخت و از جمله فرماندهان موفق در عرصه فرهنگی شناخته شد. نیروهای بسیج از بدو تأسیس تا پایان مسئولیت سردار سید یحیی (رحیم) صفوی، زیرمجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودند. سال 1387 با انتصاب سرلشکر جعفری (فرمانده جدید سپاه پاسداران) و با اجرای طرح تحول در سپاه و راه اندازی سپاههای استانی، سرلشکر جعفری فرماندهی بسیج را خود به عهده گرفت و حجتالاسلام طائب را به عنوان جانشینش در نیروی مقاومت بسیج برگزید. مناطق و نواحی بسیج در این تحول به سپاههای استانی ملحق و تحت فرماندهی واحد، مستقیما به فرماندهی کل سپاه متصل و ادامه ماموریت یافتند. در ستاد نیروی مقاومت بسیج نیز معاونتهایی در قالب نیروهای ستاد تخصصی نمسا به فعالیت خویش ادامه دادند. در تاریخ دوازدهم مهر ماه 1388 نام بسیج از «نیروی مقاومت بسیج» به «سازمان بسیج مستضعفین» تغییر پیدا کرد و سردار سرتیپ محمدرضا نقدی فرماندهی این سازمان را عهدهدار شد. متن حکم انتساب سردار نقدی به ریاست سازمان بسیج مستضعفین، صادره از سوی فرمانده معظم کل قوا به این شرح است: بسمالله الرحمن الرحیم سردار سرتیپ بسیجی محمدرضا نقدی بنا به پیشنهاد فرمانده کل سپاه و نظر به تعهد و شایستگی و تجارب ارزنده، جنابعالی را به سمت "رئیس سازمان بسیج مستضعفین" منصوب میکنم. همت و تلاش را بر ایجاد زمینههای لازم برای حضور قویتر و سازمانیافتهتر مردم بویژه جوانان عزیز در صحنههای مورد نیاز انقلاب اسلامی قرار دهید و انتظارات گفته شده را با حرکت علمی و نو از جمله در بسیج اقشار، برآورده سازید. از تلاشهای مخلصانه حجتالاسلام حسین طائب در تصدی این مسئولیت قدردانی و تشکر میکنم. توفیق همگان را از خداوند متعال خواستارم. سید علی خامنهای 12/ مهر/1388 اهداف بسیج مستضعفین: - تحقق فرمایش امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل هستههای حزب الله. - ایجاد تواناییها و آمادگیهای لازم دفاعی در آحاد مردم در دفاع از کشور - ایجاد تواناییهای لازم رزمی در نیروهایی که توانایی شرکت در عملیاتهای کلاسیک و بزرگ را دارند. - ایجاد تواناییهای لازم در آحاد مردم بمنظور کمک به هنگام بروز بلایا و حوادث غیر پیشبینی. - کمک به دولت در امر سازندگی. خدمات بسیج در جامعه: جهاد بسیج درصحنه های سازندگی و اقتصادی: پس از حماسه 8 سال دفاع مقدس یکی از عرصه هایی که بر روی بسیج و بسیجیان گشوده شد عرصه سازندگی و حضور در عرصه های اقتصادی بود. اگر چه بسیج در سال های پس از جنگ، مشارکت در سازندگی کشور و فعالیت هایی چون: منابع طبیعی، آبخیزداری، حفظ محیط زیست، دامپزشکی، عمران و آبادانی، شیلات، دام و طیور نقش داشته، اما به علت عدم اعتقاد برخی از کارگزاران دولت های گذشته به حضور بسیجیان در عرصه سازندگی کشور و عدم حمایت های مادی و معنوی از بسیجیان، از ظرفیت ها و توانمندی های بسیجیان در این عرصه استفاده کامل نگردید. معرفی اقشار بسیج: بسیج دانش آموزی: تاریخچه و سوابق تشکیل سازمان بسیج دانش آموزی: با صدور فرمان تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در پنجم آذر ماه سال 1358 مبنی بر تشكیل بسیج مستضعفین، پایگاه های مقاومت در مساجد، حسینیه ها، ادارات، كارخانه ها، مدارس و... به صورت خود جوش و مردمی شكل گرفت و با واگذاری مسئوولیت بسیج به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی، پایگاه های مقاومت بسیج در مدارس همچون دیگر اقشار بسیج برای جذب، آموزش و اعزام دانش آموزان واجد شرایط به جبهه های جنگ حق علیه باطل فعال شدند كه در این میان نقش معلمان و فرهنگیان شجاع بسیجی ستودنی است. در دوران هشت ساله دفاع مقدس بیش از 550 هزار نفر از دانش آموزان به دفعات مكرر به جبهه ها اعزام شدند كه در این میان بیش از 36000 نفرشهید و مفقود الاثر و 2853 جانباز و 2433 آزاده تقدیم دفاع از انقلاب اسلامی و ارزش های اسلامی نموده اند. با انسجام واحد بسیج مستضعفین و شكل گیری ساختار و تشكیلات آن، دفتر بسیج دانش آموزی به عنوان رده ای مستقل در واحد بسیج مستضعفین ایجاد شد وبا شكل گیری معاونت اقشار در بسیج بعنوان بسیج دانش آموزی به ادامه فعالیت خود پرداخت. در سال 1363 با تصویب تبصره 2 از ماده یك قانون نظام وظیفه كشوری كه به موجب آن وزرات آموزش و پرورش موظف گردید با هماهنگی و همكاری واحد بسیج مستضعفین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آموزش آمادگی دفاعی را برای دانش آموزان اجرا نماید، پایگاه های مقاومت بسیج دانش آموزی در مدارس از استحكام بیشتر برخوردار گشت. با توسعه واحد بسیج مستضعفین از سطح یك معاونت در ستاد مركزی سپاه به یك نیروی مستقل با عنوان نیروی مقاومت بسیج سپاه، بسیج دانش آموزی نیز به عنوان یك مدیریت مستقل در مجموعه ستاد نیرو تشكیل و به كار خود ادامه داد. در سال 1371 با تلاش مدیریت مستقل بسیج دانش آموزی، ستاد ایثارگران وزارت آموزش و پرورش و معاونت پرورشی آن وزرات توافق نامه ای تنظیم و به امضای فرمانده نیروی مقاومت بسیج و وزیر آموزش و پرورش رسید. با امضای این توافق نامه و ابلاغ به رده های ذیربط دو دستگاه و تشكیل كمیته های هماهنگی در سطوح مركز، استان و شهرستان، تحركی وسیع در تقویت و گسترش بسیج دانش آموزی به وجود آمد به گونه ای كه در پایان سال تحصیلی 74-73 بیش از 12 هزار دفتر بسیج دانش آموزی در مدارس راهنمایی و متوسطه كشور تشكیل شده و نزدیك به 5/1 میلیون نفر دانش آموز به عضویت بسیج دانش آموزی در آمدند. در سال 1373 با ابلاغ سردار فرمانده محترم كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و به منظور به كارگیری توان مجموعه معاونت های نیروی مقاومت بسیج در امر تقویت و گسترش بسیج دانش آموزی، دفتر مشاورت، بسیج دانش آموزی تشكیل شد تا با یاری فرماندهی نیرو، به تقویت اصولی بسیج دانش آموزی همت گمارده شود. تعیین ساختار و سازمان و شرح وظایف بسیج دانش آموزی در مدارس، ضابطه مند كردن ارتباطات گروهی و تشكیلاتی، ایجاد سازمان پویندگان و پیشگامان به تناسب مقاطع تحصیلی راهنمایی و متوسطه، همچنین طراحی دسته های سازمان یافته برای فعالیت های فرهنگی، امدادی، علمی و سازندگی، طراحی لباس، آرم نشان عضویت، پرچم سازمانی و تطبیق آموزش آمادگی دفاعی مدارس با نظام آموزش های نظامی بسیج از جمله موفقیت های این دوران به شمار می رود. مجلس محترم شورای اسلامی به منظور بسط و گسترش فرهنگی بسیجی در میان دانش آموزان و تقویت بسیج دانش آموزی، در سال 1375 ماده واحده ای به تصویب رساند كه به موجب آن وزارت آموزش و پرورش موظف به حمایت و پشتیبانی و تقویت و گسترش بسیج دانش آموزی گردید. با تصویب این قانون فعالیتها و برنامه های بسیج دانش آموزی از قوام و استحكام بیشتری برخوردارگشت، به گونه ای كه در پایان سال تحصیلی 78-77 تعداد واحدهای مقاومت پویندگان و پیشگامان بسیج دانش آموزی به بیش از 22 هزار واحد در مدارس راهنمایی و متوسطه رسید و بیش از 5/2 ملیون نفر از دختران و پسران دانش آموز به عضویت بسیج دانش آموزی در آمدند. متعاقب مصوبه مجلس شورای اسلامی و با پیگیری های به عمل آمده سطح تشكیلاتی بسیج دانش آموزی نیز به منظور فراهم كردن امكان موفقیت بیشتر در تحقق اهداف و مأموریتهای محوله ارتقا یافت و در سال 77 به عنوان سازمان بسیج دانش آموزی ادامه مأموریت داد. امروز سازمان بسیج دانش آموزی به حول قوه الهی با برخورداری از مدیران و كارشناسان مجرب در سطح مركز و 28 رده استانی و بیش از 600 حوزه مقاومت بسیج دانش آموزی در قریب 26 هزار مدرسه راهنمائی و متوسطه كشور واحدهای مقاومت بسیج دانش آموزی را گسترش داده و تاكنون بیش از 3 میلیون نفر از دانش آموزان دختر و پسر میهن اسلامی به عضویت در این تشكل دانش آموزی و نهاد برگرفته از متن ملت قهرمان ایران در آمده اند. شعر بسیج و بسیجی: یا علی باز از خدا دستی به همراه بسیج/جاودان کن در جهان این جلوه و جاه بسیج/یا علی خون حسینت کِی رود از یادها/گو ببیند زینب این غوغای خونخواه بسیج/تا علمدارش گشاید بال شاهین علم/می دهد فرمان حسینت کو بُوَد شاه بسیج/اشک و خون می بارد از آفاق آذربایجان/خود به مژگان رفت آذربایجان را بسیج/می زداید دود آه خیمه های سوخته/خیمه و خرگاه زد در کربلا آه بسیج/کوردل بودند اهل کوفه و بیعت شِکن/قوم سلمان است این قوم دلاگاه بسیج/غرش ای شیر خدا ببر و پلنگ خفته را/تا شود صدّامیان خرگوش و روباه بسیج/لشکر اسلام شد چون سیل و طوفان در خروش/کفر اگر خود کوه باشد می شود کاه بسیج/روز کین و انتقام است از گروه حرمله/چند باشد داغ اصغر زجر جانکاه بسیج/رهبر از نصر مِنَ اللَّه داد فرمان جهاد/تا رسد فتح قریب از نصرت الله بسیج/صد هزار از بیست میلیون رهسپار جبهه هاست/تا بیفتد خرمگس در دام جولان بسیج/رغبت و شوق شهادت خرمنی انباشته ست/حاشَ لِلَّه نیست یک جو، هرگز اکراه بسیج/کربلا تشنه ست و بر سقای خود چشم انتظار/طلعت ماه بنی هاشم بود ماه بسیج/با شعار یا محمد، شیعه و سنی یکی ست/نیست جز قرآن و حق ذکری در افواه بسیج/سر به درگاه خدا می ساید این جهد و جهاد/شهریارا! تا بِسایی سر به درگاه بسیج... محمدحسین بهجت تبریزی، مشهور به "شهریار" منبر سوم: " بسیج، قانونمند میشود " آیه: «انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكُمْ خَیرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»(توبه:41)؛ برای جنگ با کافران، سبکبار و مجهز بیرون شوید و در راه خدا به مال و جان جهاد کنید، این کار شما را بسی بهتر خواهد بود اگر مردمی با فکر و دانش باشید. حدیث: الإمامُ الصّادقُ علیه السلام ـ لِیعقوبَ بنِ قَیسٍ ـ: یابنَ قَیسٍ، «وَ إِن تَتَوَلَّوْاْ یسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَیرَكُمْ ثُمَّ لاَ یكُونُواْ أَمْثَــلَكُم» عَنى أبناءَ المَوالی المُعتَقِینَ. امام صادق علیه السلام ـ به یعقوب بن قیس ـ: اى پسر قیس! «واگر روى برتابید، [خدا] جاى شما را به مردمى غیر از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود»، مقصودش فرزندانِ آزاد شدگان [ایرانى] است. بسیج و بسیجی در کلام ولایت: تشكیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران یقینا" از بركات و الطاف جلیه ی خداوند تعالی بود كه بر ملت عزیز و انقلاب اسلامی ایران ارزانی شد. امام خمینی (ره( سیمای بسیج و بسیجی: بسیج، قانونمند میشود: در سیر حرکت تکوینی بسیج به مرحله ای دیگر رسیدیم که خود تحولی اساسی در سرنوشت بسیج بوجود آورد و آن قانونمند شدن بسیج بود که بسیج های مختلف و جریان های متعدد بسیج، تحت عنوان واحد بسیج شناخته شدند و هدایت و اداره آن به عهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گذاشته شد. این مقطع که با شروع جنگ فاصله بسیار کمی دارد. آغاز دوره ای از بسیج است که خواستگاه رهبر بسیج می باشد، یعنی از این زمان بسیج در مسیری حرکت می کند که مورد نظر و خواست امام (ره) می باشد، با تشکیل واحد بسیج در سپاه، بسیج واحد می شود و از ناهماهنگی و چند پارچگی خارج می شود و در نتیجه بسیج یکپارچه در واحد بسیج سپاه ظهور و بروز می کند. تغییر دیگری که در این دوره از عمر بسیج بوجود آمد این است که پس از ادغام سازمان های آمادگی بسیج غیر نظامی و دفاع غیر نظامی کشور در سازمان بسیج ملی (سازمان بسیج مستضعفین) که در مورخ 4/4/59 از سوی شورأی انقلاب جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت، در عمل ادغام بصورت ناقص صورت گرفت یعنی ساختمان های این سه سازمان و نهاد، در یک جا استقرار یافت ولی در فعالیت ها، هر یک از آن ها به طور نسبتاً مستقل عمل می کردند که با تشکیل واحد بسیج سپاه و تلاش برأی اعزام بسیجیان به جنگ، فعالیت های غیر نظامی بسیار کمرنگ شده است جذب، آموزش و اعزام به جبهه محوری ترین فعالیت به حساب می آید. دوره اول عمر بسیج که پس از پیروزی انقلاب تا صدور فرمان امام (ره) در 5/9/58 ادامه می یابد دوره غیر رسمی است؛ یعنی سازمان بسیج یک سازمان رسمی نیست و تشکیلات رسمی و شناخته شده ای در کشور ندارد. دوره دوم که از صدور فرمان آغاز می شود، دوره شکل گیری و رسمیت بسیج است؛ یعنی سازمان بسیج حالت رسمی به خود می گیرد و تشکیلات و سلسله مراتب سازمانی آن، از سوی دولت، مردم و نهاد های قانونی به رسمیت شناخته می شود. این دوره تا دی ماه 1359 استمرار می یابد. خدمات بسیج در جامعه: جهاد فرهنگی بسیج وبسیجیان: ناامیدی دشمن در عرصه تهدیدات سخت و رویکرد دشمنان انقلاب در اتخاذ راهبرد تهدیدات نیمه سخت و نرم در براندازی جمهوری اسلامی در سال های پس از جنگ، حضور دلسوزان بسیجی را در عرصه مقابله با تهاجم و شبیخون فرهنگی بیش از پیش ضروری ساخت. اقداماتی چون اعزام کاروان های راهیان نور، طرح میثاق، طرح ولایت، طرح معرفت، احیای امر به معروف و نهی از منکر، تربیت نیروهای مستعد بسیجی به عنوان هنرمندان، اهل قلم و... همگی از مصادیق فعالیت های فرهنگی بسیج بود که اگر حمایت های لازم از سوی دولتمردان گذشته می بود عرصه مقابله با تهاجم نرم دشمن از کارآیی مطلوب تری برخوردار بود. معرفی اقشار بسیج: بسیج دانشجویی: در تاریخ دوم آذرماه 1367، بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) طی پیامی عارفانه، روشنگرانه و توام با آینده نگری دقیق که منبعث از بینش عمیق ایشان بود فرمان تشکیل بسیج دانشجو و طلبه را به عنوان یکی از ضروری ترین تشکل ها صادر نمودند و ضمن درخواست دفاع از انقلاب و اسلام در مراکز دانشگاهی و حوزوی، خواستار پاسداری از اصول تغییرناپذیر «نه شرقی و نه غربی» شدند و ضمن دعوت به اتحاد و یگانگی حوزه و دانشگاه چشم انداز ایجاد حکومت بزرگ اسلامی و فتح جهان توسط اسلام را فراروی مشتاقان و رهروان اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم قرار دادند. به دنبال این پیام، استفساری از سوی جانشین وقت فرماندهی کل قوا از دفتر حضرت امام خمینی (ره) به عمل آمده که حضرت امام (ره) معین نمایند که متولی اداره بسیج دانشجو و طلبه چه ارگانی باشد؟ و مرحوم حجت الاسلام سیداحمد خمینی در مورخه 67. 10. 12 نظر بنیانگذار انقلاب اسلامی را به شرح ذیل پی نوشت نمودند: «حضرت امام (ره) فرمودند: تشکیل بسیج دانشجو و طلبه به عهده بسیج مستضعفین سپاه پاسداران است.» {سیداحمد خمینی 67. 10. 12}در آذرماه 1368 از محضر مقام معظم رهبری پیرامون بسیج دانشجویی استعلام گردید و معظم له فرمودند: «با بسیج دانشجویی موافقم و آن را لازم و ضروری می دانم.» و با رهنمودهای خویش بر محوریت دانشجویان به عنوان متولیان امر بسیج دانشجویی تأکید نمودند. پس از آن شورای عالی انقلاب فرهنگی اصول کلی طرح نحوه تأسیس بسیج دانشجویی را تصویب نمود. لذا پس از تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی از سیزدهم دیماه 1369 مرکز بسیج دانشجویی تهران تأسیس شد و مسئولیت تشکیل دفاتر بسیج را در دانشگاهها عهده دار گردید. با شکل گیری قانونی بسیج دانشجویی در دانشگاهها براساس توان بالای متکی بر ایمان دانشجویان بسیجی، بسیج دانشجویی به سرعت در این محیط مقدس تشکیل و گسترش یافت؛ و بدین سان فرزندان خمینی کبیر (ره) که افتخار بسیجی بودن آن پیرسفر کرده را برای خود موهبتی بزرگ می شمردند، آغازگر حرکت بنیادینی شدند که رسالت آن از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی و نوید دهنده فتح سنگرهای کلیدی جهان اسلام توسط اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم به عهده ایشان نهاده شده بود. راهی که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) نیز بر تداوم آن تأکید نموده و مهر تأیید زدند از این رو به منظور تحقق آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی و ضرورت تسریع در حرکت اسلامی کردن دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و نیز اشاعه تفکر بسیجی به ویژه از سال 1374 به بعد موافقت نامه هایی بین نیروی مقاومت بسیج با وزارت فرهنگ و آموزش عالی در مورخه 75. 7. 13، دانشگاه آزاد اسلامی در مورخه 76. 1. 25 و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در تاریخ 76. 4. 17 به امضا رسید که طرفین در آن نسبت به تقویت و گسترش فعالیتهای بسیج دانشجویی در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی تصریح کرده و جهت تحقق آن اعلام آمادگی نمودند. پس از طی دوره اولیه ایجادی و رشد سخت افزاری در بسیج دانشجویی، همت دانشجویان بسیجی علاوه بر توسعه کمی معطوف به افزایش هرچه بیشتر کیفیت و تحول نرم افزاری گردید. در سال 1376 جمعی از دانشجویان بسیجی دانشگاه تهران توفیق دیدار با مقام معظم رهبری (مدظله العالی) را کسب نموده و ضمن بیان بینش ها، نگرش ها و روشهای خود دغدغه های خویش را معروض داشتند. رهبر معظم انقلاب در این دیدار صمیمی و معنوی فرمایشات بسیار مهمی را بیان فرمودند که سرآغاز تحولی بنیادین در بسیج دانشجویی به ویژه در عرصه های فرهنگی و سیاسی گردید. لذا بسیج دانشجویی روز به روز بر کمیت و کیفیتش افزوده می گردید و اقبال عمومی دانشجویان و اخلاص و منطق عمل آنها، راه را برای خدمتگزاری بیشتر می گشود. در سال 1377 به منظور نهادینه شدن تشکیل، تقویت و توسعه بسیج دانشجویی طرحی از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی مطرح گردید که پس از بحث و بررسی و انجام کارشناسی لازم، در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ 77. 9. 22 مجلس شورای اسلامی با اکثریت مطلق آرا و بدون هیچ مخالفی تصویب شد و سپس به تأیید شورای نگهبان رسید. این مصوبه در مورخ 77. 9. 28 طی نامه شماره. 2773 ق توسط رئیس مجلس شورای اسلامی به اطلاع رئیس جمهوری اسلامی ایران رسیده است و رئیس جمهوری اسلامی نیز طی نامه شماره 62814 به تاریخ 77. 10. 6 آن را به وزارتخانه های ذیربط ابلاغ فرمودند. سال 1379 یکی دیگر از سرفصل های تحولی بسیج دانشجویی آغاز شد، در این سال شرکت کنندگان در نهمین نشست سالانه بسیج دانشجویی سراسر کشور توفیق دیدار با مقام معظم رهبری (مدظله العالی) را یافته و ضمن بیان دیدگاههای خویش، به استماع سخنان گهربار ایشان شامل رهنمودها و تأیید رویکردهای اعلام شده بسیج دانشجویی نایل آمدند. از اواخر همان سال فعالیتهای جدی مبتنی بر رویکرد آینده نگر و استراتژیک آغاز شد که بحمدالله منجر به تغییرات بینشی، نگرشی، روشی و ساختاری در این تشکل گردید. جلوه های این تحول وجود بالغ بر دو هزار و پانصد دفتر بسیج دانشجویی در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور بوده که به فضل الهی با گذشت زمان برانسجام، اثربخشی و پویایی آن در راستای نقش آفرینی شایسته در عرصه های دانشگاه، اجتماع و فرای مرزهای جغرافیایی در ابعاد اعتقادی، فرهنگی، علمی، سیاسی، ورزشی، صنفی و آمادگیهای دفاعی می باشد. امید است با توجه به پشتوانه های ایمانی، علمی، قانونی و انگیزشی بتوانیم گامی مؤثر در طریق بندگی خداوند بزرگ و خدمت به خلق او برداریم. شعر بسیج و بسیجی: مبدأ سِیری به سوی آسمان باشد بسیج/مقصد و دیری برای بیدلان باشد بسیج/گشته طوبای رشادت، سایه دار کربلا/منبع خیری برای همرهان باشد بسیج/با ولایت تا سعادت با شجاعت در ره اند/معبد جان برکفانِ این جهان باشد بسیج/هم دیانت هم بصیرت هم بلاغت حاصلش/مهبط النّوری برای سالکان باشد بسیج... اکبر پورآقا منبر چهارم: " اولین گامهای ارتش 20 میلیونی " آیه: «الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِیلُ»(آل عمران:173)؛ آن مؤمنانی که چون مردم (منافق) به آنها گفتند: لشکری بسیار بر علیه شما مؤمنان فراهم شده، از آنان در اندیشه و بر حذر باشید، (این تبلیغات) بر ایمانشان بیفزود و گفتند: تنها خدا ما را کفایت کند و او نیکو وکیل و کارسازی است. حدیث: سنن الترمذی عن أبی هُریرة: قالَ ناسٌ مِن أصحابِ رَسول اللّهِ صلى الله علیه و آله: یا رَسولَ اللّهِ، مَن هؤلاءِ الَّذینَ ذَكَرَ اللّهُ إن تَوَلَّینا استُبدِلوا بِنا ثُمَّ لَم یكونوا أمثالَنا؟ قالَ: وَكانَ سَلمانُ بِجَنبِ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آلهقالَ: فَضَرَبَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله فَخِذَ سَلمانَ، قالَ: هذا وَأصحابُهُ، وَالَّذی نَفسی بِیدِهِ لَو كانَ الإیمانُ مَنوطا بِالثُّرَیا لَتناوَلهُ رِجالٌ مِن فارِسَ. الإمامُ الباقرُ علیه السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله ذاتَ یومٍ وَعِندَهُ جَماعَةٌ مِن أصحابِهِ: اللّهُمَّ لَقِّنی إخوانی ـ مَرَّتَینِ ـ فقالَ مَن حَولَهُ مِن أصحابِه: أما نَحنُ إخوانُكَ یا رَسولَ اللّهِ؟ فقالَ: لا، إنَّكُم أصحابی، وَإخوانی قَومٌ مِن آخِرِ الزَّمانِ آمَنوا بی وَلَم یرَونی... لَأحَدُهُم أشَدُّ بَقیةً عَلى دِینهِ مِن خَرطِ القَتادِ فِی اللَّیلةِ الظَّلماءِ، أو كَالقابِضِ عَلى جَمرِ الغَضى، اُولئِكَ مَصابیحُ الدُّجى، ینجیهِمُ اللّهُ مِن كلِّ فِتنةٍ غَبراءَ مُظلِمةٍ. سنن الترمذی ـ به نقل از ابو هریره ـ: گروهى از یاران پیامبر خدا گفتند: این قومى كه خداوند فرموده در صورت روى گرداندن ما، به جایمان خواهند آمد و چون ما نخواهند بود، كیان اند؟ راوى مى گوید: سلمان در كنار پیامبر صلى الله علیه و آله بود. ایشان بر پاى او زد و فرمود: «این و قومش. سوگند به آن كه جانم به دست اوست، اگر ایمان از ستاره ثریا هم آویخته بود، مردانى از فارس به آن دست مى یافتند.» بسیج و بسیجی در کلام ولایت: من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می خورم و از خدا می خواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند. امام خمینی (ره( سیمای بسیج و بسیجی: اولین گامهای ارتش 20 میلیونی: شروع جنگ تحمیلی فرازی در حرکت منطقی بسیج بوجود آورد تا علاوه بر آموزش و سازماندهی، بستر بکارگیری و مانور واقعی بسیجیان را فراهم سازد. کارکرد بسیج در دوره قبل که بیش تر جنبه آمادگی و حضور داشت با آغاز جنگ تحمیلی تحولی بوجود آمد و صحنه آمادگی به صحنه بکارگیری و عملیاتی شدن تبدیل گشت ولی این بکارگیری احتیاج به آموزش جدید و سازماندهی دیگری داشت که با آموزش و سازماندهی دوره پیشین متفاوت بود. آنچه که در این دوره مورد توجه قرار می گیرد، اینکه، بسیجیان جنگجو و رزمنده از مرجعی که اعزام می شدند، در مناطقی از جبهه جنگ سازماندهی می شدند و به طور ناهماهنگ و مجزا طرح ریزی و اجرای عملیات را به انجام می رساندند، به طوری که ناهماهنگی بسیج سازی مردم، در صحنه عمل و بکارگیری نیز تداوم داشت. این ناهماهنگی بیش تر بین جریان دوم و سوم بسیج بوجود می آید، اما مدت کوتاهی دوام داشت و بلافاصله، مسئله جنگ توانست بسیج را یکپارچه نماید. در اینجا ببینید این واقعیت های جامعه کار را اینجور کرد، قبلش که جنگ نبود، تشکیل شده بود، توی روستاها کارش را شروع کرده بود، کمیته ها کارشان را توی شهر ها انجام می دادند، هر جایی یک کاری داشت. این بسیج، خیلی، زمینه عملیاتی نداشت و بیش تر تفکرات سیاسی حاکم بود، یک جور تحزب بود، هرکسی فکری می کرد. آنکه توی اختلافات می بینید این بود. وقتی که بسیج پایش به جنگ باز شد، جنگ شرأیطی نبود که همه بخواهند آنرا لقمه لقمه کنند برأی خودشان، حتی گروه هایی مثل فدائیان اسلام و اینها بودند، به تدریج ادغام شدند، آقای دکتر چمران گروه هایی مردمی داشتند که می جنگیدند، نمی شد آنها را از میدان حذف کرد، خوب می خواستند بجنگند، به تدریج آن ها را ادغام کردیم. عملاً واقعیت میدان آن جنگ، نیرو های مخلص انقلاب، توی آن جنگ می رفتند، آن همان بسیجی بود؛ که امام تشکیل داده بود بقیه دعوا های سیاسی بود و نمی توانست ادامه پیدا کند وقانون هم تکلیف همه رأیکسره کرد.» خدمات بسیج در جامعه: نقش امدادی بسیج: از جمله کارکردهای بسیج، کمک به امداد و نجات مصدومین در صوانح و حوادث طبیعی چون زلزله و سیل و... همچنین فعالیت های بسیج در امور بهداشتی چون واکسیناسیون فلج اطفال، طرح بسیج سلامت و... از دیگر کارکردهای بسیج است. معرفی اقشار بسیج: بسیج طلاب و روحانیون: سالروز صدور فرمان تشكیل بسیج دانشجو و طلبه از سوی حضرت امام (ره) - این دو مركز، پاسدار اصول تغییرناپذیر "نه شرقی و نه غربی " باشندحضرت امام خمینی (ره) معمار كبیر انقلاب اسلامی در دوم آذر سال 1367 فرمان تشكیل بسیج دانشجو و طلبه را صادر كردند. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، متن این پیام بدین شرح است: «بسم الله الرحمن الرحیم تشكیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران یقینا از بركات و الطاف جلیه خداوند تعالی بود كه بر ملت عزیز و انقلاب اسلامی ایران ارزانی شد. در حوادث گوناگون پس از پیروزی انقلاب خصوصا جنگ، بودند نهادها و گروههای فراوانی كه با ایثار و خلوص و فداكاری و شهادتطلبی، كشور و انقلاب اسلامی را بیمه كردند، ولی حقیقتا اگر بخواهیم مصداق كاملی از ایثار و خلوص و فداكاری و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم، چه كسی سزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهند بود! بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است كه شكوفههای آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق میدهد. بسیج مدرسه عشق و مكتب شاهدان و شهیدان گمنامی است كه پیروانش بر گلدستههای رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر دادهاند. بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاك اسلامی است كه تربیتیافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بینشانی گرفتهاند. بسیج لشكر مخلص خداست كه دفتر تشكل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نمودهاند. من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه میخورم و از خدا میخواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند، چرا كه در این دن
مثل حسین(علیه السلام) باشیم
حقیقت تفقه:تحلیلی بر نقش حوزه های علمیه درانقلابی بودن و انقلابی ماندن
چهل منبرنمازی سیمای نمازدرقرآن و روایات
نويسندگان
حسن بابايي
(۴۸)
پيوندها
سرگرمي
تكنولوژِي آموزشي
يادگيري جديد
innovative.iranblog
خلاصه آمار
مجموع نمایش
۱,۲۱۵
مجموع بازدید
۱,۱۳۷
بازدید امروز
۳
بازدید دیروز
۶
مجموع مطالب
۴۸
مجموع نظرات
۳
افراد آنلاین
۲